بهمن (شاهنامه): تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
The reference from Zavareh (city) was corrected to Zavareh son of Zaal
Koorosh Shafiei (بحث | مشارکت‌ها)
دلیل وجود تفاوت دین بهمن از خاندانش را توضیح دادم
خط ۹۵:
 
[[پرونده:Bahman revenge Sistanians Met 57.51.8 n01.jpg|بندانگشتی|چپ|260px|حمله بهمن به [[سیستان در شاهنامه|سیستان]] و شکست [[فرامرز پسر رستم|فرامرز]] از کتاب ''مجمع التواریخ'' نوشته [[حافظ ابرو]] - حدود ۱۴۲۵ میلادی{{سخ}}محل نگهداری [[موزه متروپولیتن نیویورک]]]]
[[اسفندیار پسر گشتاسپ|بهمن پسر اسفندیار]] ، از [[کیانیان|پادشاهان کیانی]] بود. او پس از [[گشتاسب|گشتاسپ]] شاه ایران شد. در تواریخ سنتی او را به [[اردشیر یکم (هخامنشی)|اردشیر یکم]] پادشاه [[هخامنشی]] نسبت داده‌اند. بهمن با اینکه پسر اسفندیار بود امّا آیین متفاوتی با پدر و نیاکانش داشت دلیل این تغییر عقیده هنوزهم آشکاراین بود که بهمن توسط [[رستم]] پرورش یافت و دین رستم با دین خاندان لهراسپ، متفاوت نیستبود. آنچه در شاهنامه بخش پادشاهی [[لهراسپ]] مشهود است دو شخصیت حقیقی از بهمن حضور دارد همچنین از دو شخصیت حقیقی از اردشیر یاد می‌شود. برای درک تاریخ این دوره و ابهام در دودمان ایشان اشراف به این مسئله اهمیت دارد. شاهنامه به موضوع یکسانی بهمن و اردشیر تلویحاً اشاره دارد.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=شاهنامه نسخه مسکو، جلد ششم، بخش پادشاهی بهمن}}</ref>
{{شعر}}
{{ب|ورا یافت روشن دل و یادگیر|ازان پس همی خواندش '''اردشیر'''}}
خط ۱۱۲:
 
== بهمن در نبرد رستم و اسفندیار ==
[[اسفندیار]] در نبرد تن به تن با رستم از پا درآمد ولی پیش‌مرگ بهمن را به رستم سپرد و رستم او را به [[زابل در شاهنامه|زابل]] برد تا آیین پهلوانی را به او بیاموزد. اما بهمن پس از رسیدن به سلطنت به خونخواهی اسفندیار از [[استخر در شاهنامه|استخر]] به زابل لشکری کرد. [[فرامرز پسر رستم|فرامرز]] از نقشه بهمن آگاه گشت او هم با لشکری بسوی بهمن که از فارس می‌آمد، شتافت. دو لشکر با یکدیگر تلاقی کرده در این پیکار بهمن پیروز شد. آنگاه بهمن، فرامرز را به دار آویخت و سپس او را تیر باران کرد و [[زال]] را زندانی کرد سپس با میانجی‌گری [[پشوتن]] عمویش، او را از زندان آزاد کرد.<ref>ممکن است بهمن مزبور فرزند [[اسفندیار]] نباشد از تبار زابلیان بوده باشد. هیچ دلیلی ندارد [[رستم]] که خصم اسفندیار است فقط به صرف مردانگی فرزند او را پرورش دهد. معقول این است که '''بهمن‌اسفندیار''' به قتل رسیده و بجای او مانند [[بردیای دروغین]]، [[زابل در شاهنامه|زابلیان]] از تبار خود یکی را بر تخت ایران نشانده باشند. عقاید بهمن بیشتر با کیش رستم سازگار است تا عقاید [[مزدیسنا]]ی اسفندیار</ref>
 
در برخی نوشته‌ها ماجرای فوق به گونه‌ای دیگر آمده‌است. بر پایهٔ نوشته‌های طبری و ابن‌اثیر. زال، فرامرز و [[زواره پسر زال|زواره]] بدست بهمن کشته شدند. در بندهشن و بسیاری دیگر از نوشته‌های فارسی و عربی دوران سلطنت بهمن را ۱۱۲ سال نوشته‌اند، ولی در منابع دیگر پادشاهی او را ۸۰ تا ۱۲۰ سال هم نوشته‌اند. همه منابع او را شاهی نیکوکار و درست‌کار نوشته و ستوده‌اند. اهمیتی که در نوشته‌های زرتشتی به پادشاهی بهمن داده شده را می‌توان در [[بهمن‌یشت]] دید که دوران پادشاهی شاهان را به شاخه‌های درختی که از هفت آهن ساخته شده‌اند تعبیر کرده‌است. در این اسناد، دوران پادشاهی گشتاسپ زرّین، دوران بهمن سیمین، دوران پادشاهی اردشیر بابکان برنجی، دوره پادشاهی بلاش اشکانی مِفرغی، دوره بهرام گور قلعی و دوره خسرو انوشیروان را فولادین برشمرده‌اند.<ref>iranica</ref>