داستان پدیدآمدن آتش و بنیاد نهادن جشن سده در ''[[شاهنامه]]'' بدین گونه آمدهاست که [[هوشنگ]] با چند تن از نزدیکان از کوه میگذشتند که مار سیاهی نمودار شد.شد؛ هوشنگ سنگ بزرگی برداشت و به سوی آن رها کرد.کرد؛ سنگ به کوه برخورد کرد و آتش از برخورد سنگها برخاست.<ref>کتاب فلسفه زرتشت نوشته فرهنگ مهر چاپ هفتم ص۱۹۰</ref>
به گفته فردوسی:{{سخ}}
{{شعر}}
خط ۶۱:
{{پایان شعر}}
به نوشته مورخانی همچون [[بیرونی]]، [[بیهقی]]، [[گردیزی]] جشن سده یکی از سه جشن بزرگ ایرانیان است که در [[دوران اسلامی]]، تا اواخر دوران [[خوارزمشاهیان]] و حمله [[مغول]] دوام آورد و هم سلاطین و امیران و هم مردم عادی این جشن را بهپا میداشتندمیداشتند؛مشهورترین و بزرگترین جشن سده در زمان [[مردآویج]] در سال ۳۲۳ هجری در اصفهان برگزار شدهاست و چنانکه در [[تاریخ بیهقی]] آمدهاست جشن سده دیگری که به یاد مردم مانده، جشنی است که در زمان [[سلطان مسعود غزنوی]] در سال ۴۳۰ هجری برگزار شد.
مشهورترین و بزرگترین جشن سده در زمان [[مردآویج]] در سال ۳۲۳ هجری در اصفهان برگزار شدهاست و چنانکه در [[تاریخ بیهقی]] آمدهاست جشن سده دیگری که به یاد مردم مانده، جشنی است که در زمان [[سلطان مسعود غزنوی]] در سال ۴۳۰ هجری برگزار شد.
به هر روی، ماندگاری سده در [[فرهنگ ایرانی]] بسیار مرهون اقوام گوناگون ایرانی است.است؛ [[کرمان]]، در هشتاد سال گذشته مهد برگزاری سده بودهاست و همه ساله باشکوهترین جشن سده نیز در آن جا توسط همه مردم برگزار میشود.میشود؛ در سالهای پس از [[انقلاب ایران (۱۳۵۷)|انقلاب اسلامی]]، زرتشتیان این جشن را با روشهای تازهای که سابقه تاریخی ندارد، برپا میکنند. روحالامینی، که خود کرمانی است، دربارهٔ برگزاری سده در کرمان میگوید: «کرمانیها این جشن را باشکوهتر از مناطق دیگر برگزار میکنند.میکنند؛ هنوزهم در کرمان رسم است که کشاورزان از خاکستر آتش بر زمینهاشان میپاشند، زیرا عقیده دارند که خاکستر آتش سده به زمین برکت میدهد.» او ادامه میدهد: «در گذشتههای نه چندان دور این مراسم در پشتبامها برگزار میشد.میشد؛ این جشن جمعی و همگانی است.است؛ هیچگاه این مراسم پنهانی و در خفا انجام نمیشده و همواره با حضور تعداد زیادی از مردم در بیابانها و دشتها برپا میشدهاست.میشدهاست؛ هنوز هم در کرمان در روز جشن سده، مدارس را تعطیل میکنند.»{{سخ}}
به رغم گذشت هزاران سال از برگزاری نخستین سده، امروزه تغییرات محسوسی در برگزاری این جشن بهوجود نیامدهاست.
به رغم گذشت هزاران سال از برگزاری نخستین سده، امروزه تغییرات محسوسی در برگزاری این جشن بهوجود نیامدهاست. روحالامینی که تغییرات آیینها را در طول زمان پیگیری میکند، معتقد است این آیین آن قدر قوت داشته که موفق به حفظ خود شده و با اشاره به خاطرهای میگوید: «حتی در زمان [[جنگ ایران و عراق]] با آنکه از شکوه جشن سده کم شده بود، ولی باز هم مردم در روز دهم بهمن دور هم در بداق آباد کرمان (باغی که تا چند سال پیش معمولاً سده را در آن جشن میگرفتند) جمع میشدند.میشدند؛ از آنجا که سده را آتش میزنند، به این جشن سدهسوزی هم میگویند.میگویند؛ روحالامینی از ماجرای سدهسوزی کرمان در سالهای دهه چهل شمسی روایت جالبی تعریف میکند: «نزدیک غروب دو موید، لاله به دست، با لباس سفید از باغچه بیرون آمده، زمزمهکنان به سده نزدیک میشوند و از سمت راست سه بار گرد آن میگردند.میگردند؛ سپس این خرمن هیزم را با شعله لالهها از چهار سو آتش میزنند.میزنند؛ ساعتها طول میکشد تا شعلهها و حرارت آتش فروکش کند و مردم، به ویژه نوجوانان و جوانان بتوانند برای پریدن از روی آتش به بوتههای پراکنده نزدیک شوند.شوند؛ در گذشته اسبسوارانی که منتظر فروکش کردن شعلهها بودند، زودتر از دیگران خود را به آب و آتش زده و هنرنمایی میکردند.میکردند؛ کشاورزان میکوشیدند مقداری از خاکستر سده را بردارند و به نشانهٔ پایان یافتن سرمای زمستان، گرما را به کشتزار خود ببرند.ببرند؛ شرکتکنندگان کمکم به خانه برمیگشتند، ولی جوانانی که تا نیمههای شب پیرامون سده میماندند، کم نبودند.» در این شب ستاره گرما به زمین میآید.