اجبار به عنوان يكيیكی از علل رافع مسئوليتمسئولیت به حاليحالی اطلاق مي شودمیشود كه مجرم،عليمجرم، رغمعلیرغم برخورداريبرخورداری از هوش متعارف،درمتعارف، شرايطيدر شرایطی قرار ميگيردمیگیرد كه به ارتكاب جرم دست مي زندمیزند.
اجبار را بايدباید از حالت ضرورت در حقوق جزا جدا ساخت و ايناین جداسازيجداسازی بسياربسیار دقيقدقیق است.ميتوانمیتوان با عقيدهعقیدهی ي بسياريبسیاری از حقوق دانانحقوقدانان تقريباتقریبا همراه بود كه«اجبار اراده يارادهی آزاد را از بينبین ميمیبرد برد [و به اعتقاد ما بهتر است گفته شود كه مسئله يمسئلهی جانشينيجانشینی اراده در غالب موارد پيشپیش ميمیآید، آيد]،در صورتي كهدرصورتیكه در حالت ضرورتضرورت، اراده به نحوينحوی آنچنانآنچنان شديدشدید دست خوش تهاجم قرار نمي گيردنمیگیرد و برايبرای فاعل جرم مقداريمقداری آزاديآزادی عمل متصور است.»
﷼ منبع:دكتر رضا نوربها،زمينهنوربها،زمینه حقوق جزايجزای عمومي،چاپعمومی،چاپ بيستبیست و هفتم،صفحه 309و310۳۰۹ و ۳۱۰