موزه هنرهای معاصر تهران: تفاوت میان نسخهها
[نسخهٔ بررسینشده] | [نسخهٔ بررسینشده] |
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
Bineshgardi (بحث | مشارکتها) ←معماری: اشتباه ماشینی تصحیح شد. و لغت ایجاد جایگزین عبارت پدیدآمدن شد. |
Bineshgardi (بحث | مشارکتها) ←تأثیرات اجتماعی: سعی شد اشتباه تایپی تصحیح شود: واژه پساانقلابی به پسانقلابی تغییر کرد، و همچنین سعی شد به روانی جملات کمک شود. |
||
خط ۳۳۰:
[[پرونده:CHF100 8 back.jpg|بندانگشتی|تندیس «[[مرد در حال قدمزدن ۱]]» اثر [[آلبرتو جاکومتی]] که در موزه هنرهای معاصر تهران نگهداری میشود، بر روی اسکانسهای ۱۰۰ [[فرانک سوئیس|فرانکی]] [[سوئیس]] نقش بستهاست.<ref>[http://www.bbc.com/persian/live/institutional-43224556 دو مجسمه از محوطه موزه هنرهای معاصر تهران به داخل منتقل شد]، ''بیبیسی فارسی''</ref>]]
تغییرات مدیریتی و گرایش موزهٔ هنرهای معاصر تهران، به ویژه پس از روی کار آمدن دولت خاتمی، فضای بیشتری به هنرمندان ایرانی داد که کارهای گراینده به «غرب» خود را ارائه بدهند. در ششمین دوسالانهٔ هنر معاصر ایران در سال ۲۰۰۲، بسیاری از کارها نمایندهٔ شکاف میان حکومت مذهبی ایران و جامعه هنریش بود: زنان بیحجاب و نگارهای کارشده از [[مونا لیزا]] و اشارههای هر چه بیشتر به هنر غربی در این دوسالانه نشان از تغییری چشمگیر در نگرش جامعه
موزهٔ هنرهای معاصر توانست هنرمندان ایرانی را که توانایی کارشان به خاطر گرایش یا وابستگیشان به حکومت پیشین
هلیا دارابی به تاریخچه موزه همچون زنجیرهای از رویدادهای هنری که بازتابی از سیاستهای فرهنگی در ایران بودهاند نگاه میکند و نوع نمایشگاههای برگزار شده و کارهای موجود در آنها را مرتبط با حال و هوای سیاسی–اجتماعی ایران در نزدیک به چهار دهه گذشته میداند.<ref>{{پک|Keshmirshekan|۲۰۱۵|ک=Contemporary Art from the Middle East|ص=۲۲۱}}</ref> به باور او، از پس [[انقلاب سفید]] و کوشش برای مدرنسازی کشور در دوران پهلوی، اندیشههای مذهبی کسانی چون [[علی شریعتی|شریعتی]] و [[آل احمد]] در تلاش برای کندن از غرب و ساخت جامعهای [[شیعه]] مذهب ولی نوین در سالهای پس از انقلاب بروز میکنند و فضای پذیرای فرهنگ غربی نوین، جای خود را به نمایش کارهای نوین ایرانی، اما با رویکرد مذهبی و انقلابی میدهد.<ref>{{پک|Keshmirshekan|۲۰۱۵|ک=Contemporary Art from the Middle East|ص=۲۲۹}}</ref> با پایان جنگ و آغاز دوران موسوم به ''[[دولت هاشمی رفسنجانی|سازندگی]]''، جامعه هنری ایران نیز به آرامی از گرایش ایدئولوژیک خود کاسته و هنر را به مثابه هنر پذیرا شد و درهای خود را به همکاری بیشتر با جامعه جهانی گشود. نخستین روابط هنری حکومت ایران با جهان بیرون در [[دولت هفتم جمهوری اسلامی ایران|دوران اصلاحات]] آغاز شد و اوج همکاریهای حکومت با جامعه هنری را هنگامی میتوان دید که موزه در سالهای پایانی دولت اصلاحات به نمایش کامل آثار موجودش پرداخت. با آغاز دولت احمدینژاد و بازگشت سیاستها به دوران انقلاب، سیاستهای کنترلی مدیران موزه آینهای از سیاستهای دولت شد. این دوران، دوران افول شمار بازدیدکنندگان نیز بهشمار میرود.<ref>{{پک|Keshmirshekan|۲۰۱۵|ک=Contemporary Art from the Middle East|ص=۲۳۸–۲۴۰}}</ref>
|