ترور ویلیام مککینلی: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
کامران اورفه (بحث | مشارکتها) fixed typo |
کامران اورفه (بحث | مشارکتها) expand+wikilink+refs+added important facts |
||
خط ۲۰:
چولگوش متولد سال ۱۸۷۳ در [[دیترویت]]، [[میشیگان]] بود. او از خانوادهای مهاجر و از تبار [[لهستانی (قوم)|لهستانی]] بود. در بزرگسالی، مشغول به کار در کارخانهای واقع در [[کلیولند، اوهایو|کلیولند]] گردید تا اینکه اخراج شد و پس از آن به طور نامنظم، شغلهای پراکندهٔ چندی را نیز تجربه کرد. وی با شرکت در جلسات سیاسی مذهبی تلاش کرد تا دلایل ناآرامی اقتصادی منتج به ''وحشت ۱۸۹۳'' را درک کند و ضمن این موضع، به [[آنارشیسم]] علاقمند شد.{{sfn|Miller|pp=56–60}} در آن مقطع، آنارشیستها با اقدام به ترور و یا تلاش برای ترور نیمی از مقامات رسمی و اعضای خانوادههای سلطنتی، پیامدهای ناخوشایندی را در اروپا به وجود آورده بودند. آنها همچنین در بمبگذاری [[Haymarket affair|ماجرای هایمارکت]] شیکاگو به سال ۱۸۸۶، مقصر اصلی شناخته شدهبودند.{{sfn|Rauchway|p=17}} در قرن ۱۹ میلادی، دو رئیسجمهور آمریکا ترور شده بودند. [[ترور آبراهام لینکلن]] در سال ۱۸۶۵ و دیگری [[ترور جیمز آبرام گارفیلد]] به سال ۱۸۸۱. با همهٔ این احوال، مککینلی، ضمن اطلاع و وقوف بر این موضوع علاقه نداشت که پرسنل امنیتی میان او و مردم حائل باشند. مککینلی در زادگاه خودش در [[کانتون، اوهایو]]، اغلب بدون محافظ به کلیسا یا مناطق تجاری میرفت. در واشینگتن نیز به همراه همسرش و بدون هیچگونه محافظی با کالسکه به گردش میپرداخت.{{sfn|Leech|pp=561–562}}
== ورود و سخنرانی رئیسجمهور ==
مککینلی در [[Second inauguration of William McKinley|دومین مراسم تحلیف]] در تاریخ ۴ مارس ۱۹۰۱ سخنرانی کوتاهی انجام داد.{{sfn|Morgan|p=391}} سخنرانی اصلی وی در جهت ترویج طرحهایش مصادف با دیدارها و نشستی در تاریخ ۱۳ ژوئن و [[Pan-American Exposition|نمایشگاه پان-آمریکن]] گردید.{{sfn|Morgan|pp=392–394}}{{sfn|Leech|p=576}} چولگوش با شروع سال ۱۸۹۸ در مزرعهٔ پدریاش در کلیولند مشغول به کار بود.{{sfn|McElroy|pp=158–159}} گفته میشود که وی در سخنرانی آنارشیست برجسته، [[اما گلدمن]] در ماه مه ۱۹۰۱ حضور داشته است. سخنان گلدمن تاثیر بسزایی بر چولگوش داشت.{{sfn|McElroy|pp=273–274}} در سوم سپتامبر، چولگوش به فروشگاه ابزار والبریج میرود و یک اسلحهٔ رولور [[Iver Johnson|ایور جانسون]]، کالیبر ۳۲ خریداری مینماید. او هنوز برنامهٔ مشخصی برای ترور رئیسجمهور نداشت.{{sfn|Miller|pp=297–298}} روز بعد، ویلیام و همسرش آیدا، با قطار وارد بوفالو شدند. توپی که برای خوشآمدگویی رئیسجمهور در هنگام ورود به شهر شلیک شد بسیار به واگن نزدیک بود و انفجار توپ باعث شد تا شیشههای چند واگن شکسته شده و موجب آشفتگی بانوی اول گردد.{{sfn|Miller|pp=297–298}} بامداد روز پنجشنبه ۵ سپتامبر، دروازههای نمایشگاه در ساعت ۶ باز شد تا جمعیت ورود نماید. عزیمت مککینلی با کالسکه به اتفاق همسرش به سمت نمایشگاه، با شور و شعف بلند مردم همراه بود. رئیسجمهور پس از معرفی مختصر توسط میلبورن سخنرانیاش را آغاز کرد.{{sfn|Leech|pp=586–587}} مککینلی در سخنان پایانی خود خواستار پایان دادن به انزواگرایی و [[United States non-interventionism|عدم مداخلهٔ ایالات متحده آمریکا]] گردید و ترتیب سازوکاری تجاری را پیشنهاد داد که به تولیدکنندگان آمریکا اجازهٔ ورود و مشارکت به بازارهای جدید را میداد. او معتقد بود که دورهٔ انحصارگرایی گذشته است و تاکید داشت که تجارت و بخصوص بازرگانی آمریکا، مشکل اساسی است.{{sfn|Morgan|p=396}} در پایان سخنرانی، مککینلی همسرش را مشایعت کرد تا ضمن مشاهدهٔ مناظر این گردهمآیی مردمی به خانهٔ میلبورن بازگردد.{{sfn|Morgan|p=397}}
== نگارخانه ==
|