هوشنگ کاووسی: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
بدون خلاصۀ ویرایش
جز ویرایش به‌وسیلهٔ ابرابزار:
خط ۲۳:
| جایزه سیمرغ بلورین =
| جایزه جشن سینمای ایران =
| وب‌گاهوبگاه =
| گفتاورد =}}
'''امیر هوشنگ کاووسی''' (۷ خرداد ۱۳۰۱ در [[تهران]] − ۲ فروردین ۱۳۹۲ در [[تهران]]<ref>[http://alef.ir/vdcc4iqsp2bq4s8.ala2.html?182185 هوشنگ کاووسی درگذشت]</ref>) [[کارگردان فیلم|کارگردان]]، نویسنده و منتقد سینما بود. از کاووسی به عنوان بنیان‌گذار نقد تحلیلی سینما در ایران یاد می‌شود.<ref name="معرفی">{{یادکرد وب |نشانی=http://www.mehrnews.com/fa/NewsDetail.aspx?NewsID=487385 |عنوان= بزرگ‌داشت دکتر هوشنگ کاووسی |تاریخ بازدید= ۱۲ شهریور ۱۳۹۱| ناشر= خبرگزاری مهر}}</ref>
 
== زندگی‌نامه ==
هوشنگ کاووسی در سال ۱۳۰۱ در یک خانواده نظامی در تهران به دنیا آمد. علاقه او به سینما در هشت − نه سالگی پیدا شد، زمانی که فیلم‌ها صامت بود و رادیو و تلویزیون نیز وجود نداشت. او نمایش نخستین فیلم ناطق سینمای ایران «''[[دختر لر]]''» را در سال ۱۳۱۲ به یاد داشت. کاووسی دبستان و نیمی از دبیرستان را در مدرسه نظام گذراند و سپس در سال ۱۳۲۵ برای تحصیل در رشته حقوق و علوم سیاسی به فرانسه رفت. در فرانسه به دلیل علاقه به سینما رشته حقوق را رها کرد و با راهنمایی یکی از دوستان‌اش وارد رشته فیلم‌سازی شد و ادامه تحصیلات خود را در مدرسه عالی آموزش سینماتوگرافی ایدک از سر گرفت. پس از سه سال تحصیل در رشته تهیه‌کنندگی و فیلم‌سازی فارغ‌التحصیل شد. وی سپس وارد دانشکده ادبیات [[سوربن (دانشگاه)|سوربن]] شد و در مقطع دکترای رشته فیلمولوژی به تحصیل پرداخت. رشته‌ای که به گفته کاووسی ربطی به تکنیک سینما نداشت بل‌که دربارهٔ جامعه‌شناسی سینما بود.<ref name="بنیاد ایران‌شناسی">{{یادکرد وب |نشانی=|عنوان= امیرهوشنگ کاووسی| کوشش = فناییان، رامین |اثر = گفتگو با دکتر امیرهوشنگ کاووسی |تاریخ= ۲۸ آبان ۱۳۸۱|شماره= ۹۸|صفحه=۳۲|تاریخ بازدید= ۱۳ شهریور ۱۳۹۱| ناشر=فرهنگ و پژوهش}}</ref> وی زمان تحصیل در فرانسه برنامه زبان فارسی را در رادیو پاریس بنیان نهاد. پس از بازگشت به ایران فعالیت سینمایی را با کارگردانی ناتمام فیلم ''ماجرای زندگی'' در سال ۱۳۳۳ آغاز کرد.<ref name="معرفی" /><ref name="بانک">{{یادکرد وب |نشانی= http://www.sourehcinema.com/People/People.aspx?Id=138201181000 |عنوان= امیرهوشنگ کاووسی |تاریخ بازدید= ۱۳ شهریور ۱۳۹۱| ناشر= بانک جامع اطلاعات سینمای ایران}}</ref>
 
=== ورود به سینما ===
خط ۵۹:
 
=== آغاز نقدنویسی ===
با مشکلات و موانعی که بر سر راه فعالیت سینمایی هوشنگ کاووسی در ایران به وجود آمد، او متوجه شد که همکاری با دستگاه سینمایی موجود عملی نیست. چرا که تماشاگران فیلم‌های بومی را نیز آدم‌هایی تشکیل می‌دادند که از سوی فیلم‌سازان «مشروط» بار آمده بودند. به این معنا که در یک چرخه بسته و معیوب، یک داد و ستد سینمایی شکل گرفته بود که در آن فیلم‌ساز [[ملودرام]]‌های بی‌ارزش معطر به عشق و فداکاری و فریب و پشیمانی را همراه با آوازهای بی‌هوده به تماشاگر می‌خوراند و مخاطب هم که دست‌آموز شده بود، این نوع فیلم را طلب می‌کرد. کاووسی برای اصلاح وضعیت موجود و آگاهی بخشیدن به مخاطبان سینما، به مطبوعات روی آورد و برای نخستین بار در ایران مسئله «نقد تحلیلی» را به میان کشید.<ref name="آغاز" />
 
آغار کار نقدنویسی کاووسی در مجله «روشنفکر» به صاحب امتیازی [[رحمت مصطفوی]] و سردبیری [[ناصر خدایار]] بود. نخستین نقد هوشنگ کاووسی بر روی فیلم «''لغزش''» نوشته شد. کارگردان این فیلم پیش از آن فیلمی با نام «''ولگرد''» ساخته بود و در تبلیغات فیلم نوشته شده بود: «لغزش؛ دومین اثر کارگردان فیلم ولگرد». عنوان نقد هوشنگ کاووسی بر این فیلم نیز چنین بود: «دومین لغزش کارگردان فیلم ولگرد». این نقد با استقبال خوانندگان روبه‌رو شد و گفته شد که یک بحث تحلیلی و فنی سینمایی همراه با طنز در حال تکوین است. این نقدنویسی به دلیل شروع کارگردانی فیلم «''ماجرای زندگی''» برای مدتی ادامه نیافت.
خط ۶۵:
=== فیلم‌سازی ===
==== ماجرای زندگی ====
در سال ۱۳۳۳ پیشنهاد ساخت فیلم «''ماجرای زندگی''» از سوی مؤسسه «دیانا فیلم» به کاووسی داده شد. محل این مؤسسه در طبقه بالای سینما دیانا (سینما سپیده کنونی) بود و از نظر امکانات و وسواس کاری شرایط بهتری نسبت به پارس فیلم داشت. در ابتدا فیلم‌نامه‌ای به کاووسی داده شد که از یک فیلم عربی برداشته شده بود. او سناریو را دگرگون کرد و پیام دیگری را در آن گنجاند. صاحبان استودیو سناریو را پذیرفتند اما مشکلات دیگر هنوز پابرجا بود. برای نمونه ۱۷ آواز مبتذل در فیلم پیش‌بینی شده بود که چنین چیزی از نظر کاووسی نمی‌توانست عملی شود. این موارد به همراه دیگر دخالت‌هایی که از بیرون صورت می‌گرفت، باعث شد تا کاووسی پس از تصویربرداری نیمی از فیلم، ناگزیر به رها کردن ادامه کار شود. بعد از کناره‌گیری کاووسی، این فیلم را [[نصرت‌الله محتشم]] به پایان رساند.<ref name="نقدنویسی" />
 
==== هفده روز به اعدام ====
پس از کارگردانی ناتمام فیلم «''ماجرای زندگی''»، کاووسی به کار روزنامه‌نگاری بازگشت و به مجله نوبنیاد [[مجله فردوسی|فردوسی]] برای نوشتن نقد و تفسیر فیلم دعوت شد. مدتی بعد از سوی مؤسسه «عصر طلایی» به او پیشنهاد ساخت فیلم «''[[هفده روز به اعدام]]''» داده شد.<ref name="نقدنویسی" /> فیلم‌نامه «''هفده روز به اعدام''» توسط مدیر مؤسسه عصر طلایی از یک رمان پلیسی آمریکایی اقتباس شده بود. کاووسی تغییراتی را در فیلم‌نامه انجام داد و آن را جلوی دوربین برد. در هنگام ساخت این فیلم دست‌اندازی کم‌تری نسبت به فیلم‌های پیشین که او شروع کرده بود، صورت گرفت و او توانست نخستین فیلم بلند خود را تا انتها کارگردانی کند. هر چند که سرمایه‌گذاران این فیلم نیز صحنه‌هایی را که در سینمای آن روز ایران رایج بود به فیلم افزودند. این دخل و تصرف در فیلم هوشنگ کاووسی را بر آن داشت تا در مطبوعات اعلام کند که آن صحنه‌ها از او نیست. این فیلم در سال ۱۳۳۵ اکران شد.
 
پس از «''هفده روز به اعدام''» دو فیلم‌نامه دیگر از طرف پارس فیلم و عصر طلایی به کاووسی پیشنهاد شد که او هر دو را رد کرد. این سناریوها نیز در قالب فیلم‌های رایج زمانهٔ خود بودند و کاووسی پس از خواندن آن‌ها به این نتیجه رسید که قابل اصلاح نیستند. هر چند که دیگران آن‌ها را ساختند.<ref name="خاطره‌ها">{{یادکرد وب
خط ۸۲:
 
==== وقتی که آفتاب غروب می‌کند ====
در سال ۱۳۳۸ کاووسی از سوی سازمان «ری فیلم» برای ساختن فیلمی دعوت به همکاری شد. از او خواسته شد فیلمی بر پایه رمان ''کارمن'' اثر [[پروسپه مریمه]] بسازد. داستان ''کارمن'' که ماجرای کولی به همین نام بود در منطقه آندلس در جنوب اسپانیا می‌گذشت، با این‌حال قابلیت انطباق در زمان‌ها و مکان‌های دیگر را داشت. نمونه آن «''کارمن جونز''» ساخته [[اتو پرمینجر|اتو پرمینگر]] در سال ۱۹۵۴ بود که ماجرای آن در میان سربازان آمریکایی در [[جنگ کره]] روایت می‌شد و قهرمان آن سیاه‌پوستان بودند. فیلم‌نامه‌ای که هوشنگ کاووسی بر پایه این داستان نوشت «''وقتی که آفتاب غروب می‌کند''» نام داشت که در آن؛ کارمن «لاله» و دون خوزه «محمود» نام داشتند. پایان فیلم‌نامه شباهتی به کارمن مریمه نداشت هرچند که خمیرمایه داستان همان بود و در میان کولی‌ها می‌گذشت. دستگاه سانسور در بررسی فیلم‌نامه اعلام کرد که محمود نمی‌تواند مأمور ژاندارم باشد و ناگزیر شخصیت محمود در فیلم دهدار معرفی شد. از آن‌جا که فیلم رنگی بود و در سال ۱۳۳۸ لابراتوار رنگی در ایران نبود، نگاتیو را برای ظهور و چاپ به شرکت [[آرنولد اند ریشتر]] در مونیخ که سازنده دوربین آریفلکس بود، فرستادند. سرهنگ شب‌پره تهیه‌کننده فیلم که افسر ارتش بود، در میانه‌های کار با ارتش مشکلاتی پیدا کرد و نتوانست هزینه فیلم را تأمین کند. در نتیجه فیلم ناتمام ماند.<ref name="گفتگو">{{یادکرد وب |نشانی= http://web.archive.org/web/20060813175018/http://www.chn.ir/news/?section=4&id=1687 |عنوان= کاووسی و گلستان یکدیگر را ستودند |تاریخ = ۲۰ شهریور ۱۳۸۴| ناشر= صفحه بازیابی‌شده از خبرگزاری میراث فرهنگی | نشانی بایگانی = http://www.webcitation.org/6AoZOzJ3A | تاریخ بایگانی = ۳۰ شهریور ۱۳۹۱}}</ref><ref name="چهارم" />
 
==== خانه کنار دریا ====
مشکلات کار کردن با تهیه‌کنندگان آن دوره سینما باعث شد تا هوشنگ کاووسی دیگر تمایلی برای همکاری با تهیه‌کنندگان و فیلم‌سازی برای دیگران نداشته باشد. او به این نتیجه رسیده بود که اگر خود تهیه‌کنندگی فیلم‌اش را بر عهده گیرد، از مشکلاتی که برای فیلم‌های گذشته‌اش ایجاد شده بود رهایی می‌یابد؛ بنابراین ساخت اثر بعدی‌اش «''[[خانه کنار دریا]]''» را خود به همراه برادرش (منوچهر کاووسی) به عنوان تهیه‌کننده مستقل شروع کرد. فیلمی سیاه و سفید با بازیگرانی نه چندان نامی. داستان فیلم سرگذشت مردی شکست‌خورده بود. بخش نخست فیلم در سواحل [[دریای خزر]] در زمستان می‌گذشت و بخش دوم در گرمای جنوب ایران. به گفته کاووسی، با وجود این‌که خود تهیه‌کننده و صاحب فیلم بود، به دنبال فروش بالا و به دست آوردن سرمایه‌ای هنگفت از نمایش این فیلم نبود، وگرنه از چهره‌های پول‌ساز آن روز سینمای ایران در فیلم‌اش استفاده می‌کرد.<ref name="چهارم" />
 
=== مجله هنر و سینما ===
هوشنگ کاووسی نقدنویسی و تحلیل فیلم را که از میانه‌های دهه ۱۳۳۰ و پس از بازگشت به ایران آغاز کرده بود، در کنار فعالیت‌های فیلم‌سازی ادامه می‌داد. او در کنار نوشتن نقدهای سینمایی در مجلات معتبر آن سال‌ها هم‌چون [[مجله فردوسی]]، خود نیز مجله‌ای را با عنوان «[[مجله هنر و سینما|هنر و سینما]]» منتشر کرد. «هنر و سینما» تنها دربردارندهٔ مطالب سینمایی نبود، بل‌که مطالب ادبی، علمی و فنی هم در آن دیده می‌شد. به گفته هوشنگ کاووسی مخاطبان «هنر و سینما» مردم سینمادوستی بودند که انتظارات دیگری جز دانستن سینما هم داشتند. ظاهر مجله نیز در میان مجلات آن روز در ایران از نظر صفحه‌بندی و کاربرد «سفید» و کلیشه لب‌بر نوآوری‌هایی داشت. نمونه‌های آن در کلاس روزنامه‌نگاری [[دانشکده علوم ارتباطات]] نشان داده می‌شد و از کاووسی نیز برای تدریس آشنایی با وسایل ارتباط تصویری دعوت به عمل آمد. افزون بر آن، کاووسی در [[دانشکده هنرهای دراماتیک]] که به مدیریت دکتر [[مهدی فروغ]] توسط وزارت فرهنگ و هنر گشایش یافته بود، واحدهای سینمایی با گرایش‌های فنی، هنری و تاریخی را تدریس می‌کرد.
 
آن‌طور که هوشنگ کاووسی گفته‌است، از آن زمان به بعد و با توجه به تجربیات و مشاهداتی که از سینمای مرسوم آن دوره ایران به دست آورده بود، دیگر وسوسهٔ چندانی برای فیلم‌سازی نداشت و عمده توان خود را صرف نقدنویسی، تدریس و ساخت فیلم‌های مستند می‌نمود. ناآشنایی تهیه‌کنندگان با اصول پایه سینما از بزرگ‌ترین موانع ادامه فعالیت او در مقام کارگردان بود. تنها فیلم بلند سینمایی که او در دهه ۱۳۴۰ کارگردانی کرد، «''خانه کنار دریا''» بود که خود تهیه‌کنندگی آن را بر عهده داشت.<ref name="خاطره‌ها" />
 
=== سینه کلوب ایران ===
هوشنگ کاووسی عقیده داشت برای این‌که فیلم خوب در سینمای ایران ساخته شود، باید اول تماشاگر ایرانی را با فرهنگ سینما آشنا کرد و ذائقه او را تغییر داد. برای رسیدن به این منظور، او افزون بر نوشتن مقالات انتقادی و تفسیری، نخستین کلوب سینمایی ایران را با نام «[[سینه کلوب ایران]]» بنیان نهاد. در آن‌جا هر یکشنبه بهترین آثار موجود در انبارهای سینما نمایش داده می‌شد. پیش از نمایش فیلم تفسیری در مورد فیلم ارائه می‌شد و پس از نمایش هم دربارهٔ فیلم گفتگو می‌شد. نشست‌های سینه کلوب به‌طور مرتب با تفسیر و بحث برگزار می‌شد و از نوجوانانی که حضور پیوسته در این نشست‌ها داشتند و بعدها نام‌ها بزرگی شدند، می‌توان به [[بهرام بیضایی]]، [[هژیر داریوش]]، [[بهرام ری‌پور]]، [[پرویز دوایی]] و [[پرویز نوری]] اشاره کرد.
 
سینه کلوب ایران در آبان ۱۳۳۸ نخستین فستیوال بین‌المللی فیلم را در ایران برگزار کرد. این جشنواره که در [[سینما نیاگارا]] (سینما جمهوری کنونی) برگزار گردید، راهگشای جشنواره‌های بعدی سینمایی از جمله [[جشنواره جهانی فیلم تهران]] شد که توسط وزارت فرهنگ و هنر برگزار می‌شد.<ref name="خاطره‌ها" /> کار سینه کلوب ایران پس از برگزاری دوره نخست جشنواره فیلم، بر اثر دخالت‌های مکرر [[ساواک]] به تعطیلی انجامید.<ref name="چهارم">{{یادکرد وب
| نویسنده = کاووسی، هوشنگ
| عنوان = سینما، سینما؟ (بخش چهارم)
خط ۱۱۳:
در این دوره کاووسی ضمن تدریس رشته‌های گوناگون سینما به‌ویژه در دانشکده هنرهای دراماتیک و مدرسه عالی تلویزیون و سینما ([[دانشکده صدا و سیما]]) از دوره سوم جشنواره فیلم‌سازان جوان منطقه آسیا و اقیانوسیه (.A.B.U) برای اداره آن دعوت به همکاری شد. در چهار دوره‌ای که او مدیریت آن جشنواره را بر عهده داشت، کوشید تا در حاشیه جشنواره که هر سال در پایان تابستان در شیراز برگزار می‌شد، فیلم‌سازان جوان کشورهای آفریقا و آمریکای لاتین را هم دعوت کند. آخرین دورهٔ جشنواره در شهریور ۱۳۵۶ برگزار شد و کاووسی در پایان این دوره به دلیل مشکلاتی که در اجرای پیشنهادهای او به وجود آمده بود، استعفا داد. پس از آن دوباره به توسعه «خانه فرهنگ فیلم» پرداخت و اجرای برنامه‌های تلویزیونی و برنامه سینمایی رادیو (هنر هفتم) را ادامه داد.
 
کاووسی طرح تعدادی فیلم مستند پیرامون جامعه‌شناسی و قوم‌شناسی که تدریس مواد آن‌ها را در [[دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران|دانشکده علوم اجتماعی و تعاون]] وابسته به دانشگاه تهران بر عهده داشت، فراهم کرد. او پیش از آن و در میانه دهه ۱۳۴۰ فیلم مستند «''آتش و سنگ''» را دربارهٔ اجرای طرح خط لوله سراسری گاز از خوزستان به آستارا و از آن‌جا به شوروی کارگردانی کرده بود. این مستند افزون بر گزارش احداث طرح، به زندگی مردم در حاشیه خط لوله نیز می‌پرداخت.<ref name="چهارم" />
 
== نقد فیلم ==
خط ۱۱۹:
 
=== پیدایش تعریف فیلمفارسی ===
واژه «[[فیلمفارسی]]» که در این دوره به یکی از مهم‌ترین و کلیدی‌ترین واژه‌های رایج در گفتمان انتقادی فیلم در ایران تبدیل می‌شود، نخستین بار توسط هوشنگ کاووسی در اوایل دهه ۱۳۴۰ استفاده شد و به سرعت به پرکاربردترین اصطلاح غیر ترجمه‌ای ادبیات سینمایی ایران بدل شد. کاووسی برای پافشاری بر ماهیت خاص این واژه و تحمیل معنای مورد نظرش، آن را به شکل سرهم می‌نوشت. او با چسباندن واژه «فیلم» به واژه «فارسی» و خلق واژه ابداعی «فیلمفارسی»، به سینمایی اشاره می‌کرد که به زعم او نه فیلم بود و نه فارسی بلکه ملغمه‌ای از این دو بود.<ref name="فیلمفارسی" /> کاووسی در این باره گفته‌است: {{نقل قول|«اصولاً مرکب‌نویسی همیشه معنای ثالثی را به‌وجود می‌آورد. مثلاً وقتی می‌گوییم گلاب، این کلمه هم گل است و هم آب. اما جدا نمی‌نویسیم چون می‌شود گل آب. پس این ترکیب یک معنای ثالث است که هم گل است و هم آب ولی در عین حال نه گل است و نه آب. فیلمفارسی هم چنین ترکیبی است: فیلمفارسی هم فیلم بود و هم فارسی اما در عین حال نه فیلم بود و نه فارسی.»}}
 
کاووسی در توضیح نشانه‌های فیلمفارسی گفته بود:
خط ۱۲۶:
{{نقل قول|«می‌گوییم در سینمای کنونی دو دسته فیلم ساخته می‌شود: فیلمفارسی و فیلم ایرانی. فیلمفارسی به آن دسته از آحاد سینمایی گفته می‌شود که در مجموعه تکنیک و ساختمان سینمایی آن و در پرداخت و پیشبرد یک داستان، غلط‌های فاحش دستوری و املایی و انشایی دیده می‌شود؛ بنابراین اگر حدی برای یک نقطه صفر ارزشی در سینما قائل گردیم، این فیلم‌ها به علت تکنیک ناقص بیانی و ساختمان فرمی و مضمونی خود در زیر این حد واقع می‌گردند و به این جهت آن‌ها را «زیرفیلم» می‌نامیم و این اصطلاح از ما نیست بلکه از انگلیسی‌هاست {{انگلیسی|under movies}}.<ref group="پانویس">به [http://www.radiozamaneh.com/node/18835 گفته پرویز جاهد]، اصطلاح «زیر فیلم» که کاووسی تعریف «فیلمفارسی» را بر پایه آن بنا می‌کند، در فرهنگ نقد انگلیسی وجود ندارد.</ref> در ایران این دو نوع سینما کاملاً مشخص است، تماشاگرانش مشخص‌اند، فیلمسازانش مشخص‌اند و نویسندگان آن نیز… پیدایش یک سینمای خوب در کشورهای در حال توسعه، خطری است برای سینمای بی‌ارزش و «زیرفیلمسازی» موجود.»<ref>{{یادکرد وب | نویسنده = کاووسی، هوشنگ | عنوان = حرف‌های ماقبل آخر | ناشر = نگین. شماره ۵۷ | تاریخ = بهمن ۱۳۴۸ | اثر = | نشانی =
| تاریخ بازدید =}}</ref>}}
بر اساس این تعریف و دسته‌بندی، آن دسته از فیلم‌های سینمای ایران که در ساخت آن‌ها از شیوه‌های قراردادی و کلیشه‌ای سینمای تجاری هند، عرب و ترکیه استفاده می‌شد، جملگی در رده فیلمفارسی طبقه‌بندی می‌شدند. کاووسی در نقدهای آتشین خود بر این فیلم‌ها، از مخاطبان خود می‌خواست که از دیدن این‌گونه فیلم‌ها پرهیز کنند.<ref name="فیلمفارسی" />
 
کاووسی جریان سینمایی که از اواخر دهه ۱۳۴۰ آغاز شد و به «[[موج نوی سینمای ایران]]» معروف شد را نیز رد می‌کند و به رسمیت نمی‌شناسد. او عقیده دارد که در سینمای ایران موج کهنه‌ای نبوده که بعد از آن موج نو ایجاد شود. او در همان زمان منتقد فیلم [[قیصر (فیلم)|قیصر]] بود و عقیده داشت آنچه به نام موج نوی سینمای ایران مطرح شده با جریانی که [[فرانسوا تروفو]] و دوستان‌اش در فرانسه به راه انداختند فرق دارد.<ref name="گفتگو" />
 
== فعالیت‌ها ==
خط ۱۵۵:
* [[خانه کنار دریا]] (۱۳۴۸)
'''بازیگر'''
* [[تار عنکبوت (فیلم ۱۳۴۲)|تار عنکبوت]] (۱۳۴۲)
* [[بی‌تا|بیتا]] (۱۳۵۱)
 
== آثار مستند ==