حافظ: تفاوت میان نسخهها
[نسخهٔ بررسینشده] | [نسخهٔ بررسینشده] |
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
Kamranazad (بحث | مشارکتها) ←عرفان: افزودن مطلب دربارهٔ ابن عربی و ابن فارض |
←مکتب رندی: +رندی در چهارده روایت |
||
خط ۱۵۰:
{{اصلی|رندی}}
بهگفتهٔ [[اصغر دادبه]]، مکتب حافظ [[رند (اصطلاح)|رندی]] است و رند و رندی کلیدیترین و بنیادیترین اصطلاح در شعر و جهانبینی حافظ است؛ ازاینرو، شناخت رندیْ شناخت جهانبینی، اندیشه و هنر حافظ را نتیجه میدهد، بهگونهایکه رندشناسی برابر با حافظشناسی است.<ref>{{پک|دادبه|۱۳۹۰|ف=حافظ|ک=دائرةالمعارف اسلامی|ج=۱۹|ص=۵۹۴|رف=دائرةالمعارف۱۹}}</ref>
واژهٔ رند در زمان حافظ، معنایی منفی و نامطلوب داشته و برابر با اراذل و اوباش بودهاست که به سبب دید انتقادی و ارزیابی دوبارهای که حافظ داشت، رند را همپیمان خود کرد و به واسطهٔ دیوان حافظ، واژهٔ رند به کلی تغییر معنی پیدا کرد. در اشعار حافظ، رند انسان کامل یا انسان برتر میباشد و شخصیتی است که اهل افراط و تفریط نیست و با اینکه به رستگاری نیز میاندیشد، اما بزرگترین هدفش سبکبار گذشتن از این دنیا میباشد. رند حافظ، تعلق خاطر دینی نیز دارد و آخرت را هم واقعی میداند اما از آن ترسی ندارد. گاهی در ردیف [[شهود]] قرار میگیرد و گاهی در مسیر شک قدم میگذارد. انسانیست که بین [[زهد]] و [[زندیق|زندقه]] در تناوب است.<ref>{{پک|خرمشاهی|۱۳۶۷|ک=چهارده روایت|ص=۹۳}}</ref>
بهگزارش ''[[دانشنامه ایرانیکا|دانشنامهٔ ایرانیکا]]''، در ادبیات نوشتاری، ممکن است از عناصر شخصیتیِ چند شخصیت، برای ترسیم شخصیت رند بهره گرفته شده باشد. در عصر سعدی و سلمان ساوجی، جنبهٔ انسانی رند عموماً همنشین با [[ریاضتطلبی|ریاضت زاهدانه]] است؛ موضوعی که بهویژه در رندِ حافظ برجسته شدهاست و ممکن است فاقد [[تقوا]]ی متفکر دینی باشد، اما بااینحال بیشتر از آنان بهدرستی هدایت شدهاند و در واقع تقریباً بیعیبند. این به خاطر آن است که رند حافظ بهعنوان یک [[عیار]] عمل میکند، یک [[لوطی]] [[دیونیسوس]]ی که هنجارها و قراردادها را برهم میزند و خارج از سلسله مراتب اجتماعی قرار میگیرد. از آنجا که او نمیتواند با پاداشهای دستگاه حکومت اغوا شود، ریاکاریِ نظامِ تثبیتشده را آشکار میکند و ارزشهایش را زیر سؤال میبرد. نوشتن در زمان و مکانی چون عصر حافظ، فرهنگ لغت طنزآمیز [[عبید زاکانی]] و [[مطایبات]]ش و نیز [[موش و گربه (منظومه)|موش و گربهاش]] نشان میدهد که انتقادات اجتماعی و سیاسی از طریق [[طنز]] و [[تمثیل (ادبیات)|تمثیل]] و یا شعر، بهنگام مطرح شدهاست. حتی کسانی مانند [[ابواسحاق اطعمه]] مجموعه اشعاری طنز دربارهٔ ظروف آشپزخانه میسرایند. بهنظر میرسد که نمایش تظاهر و ریاکاریِ معتبر و قدرتمند، تبدیل به یک نگرانیِ عمدهٔ ادیبان در این دوران شده بود.<ref>{{پک|Lewis|2002|ف=Hafez viii. Hafez and Rendi|ک=Iranica|زبان=en}}</ref>
|