فرگشت انسان: تفاوت میان نسخهها
[نسخهٔ بررسیشده] | [نسخهٔ بررسینشده] |
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
آخرین تغییر متن رد شد (توسط 5.78.91.193) و برگردانده شد به نسخهٔ 28073629 توسط MohammadJarrari: بر پایهٔ کدام منبع؟ |
This article was translated by I Believe in Science & Ideas beyond borders & Beit al Hikma 2.0 |
||
خط ۲۳۵:
[[پرونده:multi region and out of africa.svg|بندانگشتی|تفاوت دو مدل «خروج از آفریقا» و «چند ناحیهای»]]
مدل چند ناحیهای، '' که مدلی است مبتنی بر الگوی تکامل انسان''، در سال ۱۹۸۸ میلادی توسط [[میلفورد ولپاف]] ارائه شد.<ref name="multiregional">{{یادکرد ژورنال|نام خانوادگی=Wolpoff|نام=MH|سال=۲۰۰۰|عنوان=Multiregional, not multiple origins|ژورنال=Am J Phys Anthropol|دوره=۱۱۲|شماره=۱|صفحه=۱۲۹–۳۶|نشانی=http://www3.interscience.wiley.com/journal/71008905/abstract|doi=10.1002/(SICI)1096-8644(200005)112:1<129::AID-AJPA11>3.0.CO;2-K|pmid=۱۰۷۶۶۹۴۸|زبان = en}}</ref><ref name="Wolpoff1988">{{یادکرد ژورنال|doi=10.1126/science.3136545|نام خانوادگی=Wolpoff|نام=MH|سال=۱۹۸۸|عنوان=Modern Human Origins|ژورنال=Science|دوره=۲۴۱|شماره=۴۸۶۷|صفحه=۷۷۲–۴|نشانی=http://www.sciencemag.org/cgi/pdf_extract/241/4867/772|pmid=۳۱۳۶۵۴۵|زبان = en}}</ref> تکامل چند ناحیهای بیان میدارد که تکامل انسان از ابتدای دورهٔ پلیستوسن، ۲٫۵ میلیون سال پیش، تاکنون در چهارچوب یک گونهٔ انسانی واحد، پیوسته در زمان و در سطح جهان از تکامل ''انسان راستقامت'' به ''انسان خردمند'' امروزی تکامل یافته، صورت گرفتهاست. بر اساس فرضیهٔ چند ناحیهای، دادههای ژنتیکی و سنگوارهای شواهدی بر تکامل انسان در سطح جهان هستند، و با گونهزایی اخیر که در فرضیهٔ خروج از آفریقا مطرح میشود، تناقض دارند. شواهد سنگوارهای برای [[ریچارد لیکی]] آنقدر کامل نبود که او بتواند این بحث را حل کند.<ref name="RLeakey">{{یادکرد کتاب|نام خانوادگی=Leakey|نام=Richard|کتاب=The Origin of Humankind|ناشر=Basic Books|سال=۱۹۹۴|صفحه=۸۷–۸۹|شابک=978-0-465-05313-1|زبان = en}}</ref> مطالعهٔ [[تکگروه]]ها در دیانای میتوکندریایی و کروموزوم Y عمدتاً نظریهٔ خروج از آفریقا را تأیید کردهاند.<ref>{{یادکرد ژورنال|نام =LB |نام خانوادگی = Jorde |نام۲ =M |نام خانوادگی۲ =Bamshad |نام۳ = AR|نام خانوادگی۳ = Rogers |عنوان=Using mitochondrial and nuclear DNA markers to reconstruct human evolution|ژورنال=BioEssays|دوره=۲۰|شماره=۲|صفحه=۱۲۶–۳۶|سال=۱۹۹۸|ماه=February|pmid=۹۶۳۱۶۵۸|doi=10.1002/(SICI)1521-1878(199802)20:2<126::AID-BIES5>3.0.CO;2-R|زبان = en}}</ref> همچنین شواهد مربوط به دی ان ای [[اتوزوم|اتوزومی]] غالباً موید فرضیه خروج ار آفریقاست؛ ولی به هر حال نشانههایی مبتنی برآمیزش باستانی در انسانهای امروزی در برخی مطالعات ارائه شدهاست.<ref name="Wall, J. D. 2009 1823">{{یادکرد ژورنال|doi=10.1093/molbev/msp096|pmc=۲۷۳۴۱۵۲|عنوان=Detecting Ancient Admixture and Estimating Demographic Parameters in Multiple Human Populations|pmid=۱۹۴۲۰۰۴۹|سال=۲۰۰۹|نام=J. D.|نام خانوادگی = Wall|ژورنال=Molecular Biology and Evolution|دوره=۲۶|شماره=۸|نام خانوادگی۲=Lohmueller|نام۲=K. E.|نام خانوادگی۳=Plagnol|نام۳=V.|صفحه=۱۸۲۳–۷|زبان = en}}</ref> توالییابیهای اخیر در مورد ژنهای نئاندرتال<ref>{{یادکرد ژورنال| pmid = ۲۰۴۴۸۱۷۸ | doi=10.1126/science.1188021 | دوره=۳۲۸ | شماره=۵۹۷۹ | عنوان=A draft sequence of the Neandertal genome | سال=۲۰۱۰ | ماه=May | ژورنال=Science | صفحه=۷۱۰–۲۲ | نویسنده=Green RE, Krause J, Briggs AW, ''et al. ''|زبان = en}}</ref> و انسانتبار دنیسووا<ref>^ Reich D, Green RE, Kircher M, et al. (December 2010). "Genetic history of an archaic hominin group from Denisova Cave in Siberia". Nature 468 (7327): 1053–60. {{doi|10.1038/nature09710}}. PMID 21179161</ref> نشان میدهد کهآمیزشهایی صورت گرفتهاست. انسانهای امروزی غیرآفریقایی ۴–۲ درصد از اللهای نئاندرتالها را در ژن خود دارند و برخی [[ملانزی]]ها نیز %۶–۴ از اللهای انسانتبار دنیسووا را دارا هستند. این شواهد بانظریهٔ خروج ار آفریقا در تناقض نیستند مگر اینکه با دید خیلی سخت گیرانه تفسیر شوند. پس از احیا گلوگاه جمعیت ناشی از فوران ابرآتشفشان توبا، یک گروه نسبتاً کوچک از آفریقا به بیرون کوچ کردند و بهطور محدودی با نئاندرتالها، احتمالاً در خاورمیانه یا حتی پیش از خروج در شمال آفریقا،آمیزش داشتند و نوادگان عمدتاً آفریقایی آنان بودند که در سراسر جهان پراکنده شدند. یک بخشی نیز، احتمالاً در جنوب شرق آسیا و پیش از آنکه در ملانزی ساکن شوند با انسانتباران دنیسوواآمیزش داشتهاند.<ref>{{یادکرد ژورنال| pmid = ۲۱۹۴۴۰۴۵ | doi=10.1016/j.ajhg.2011.09.005 | دوره=۸۹ | شماره=۴ | عنوان=Denisova admixture and the first modern human dispersals into Southeast Asia and Oceania | pmc=۳۱۸۸۸۴۱ | سال=۲۰۱۱ | ماه=October | ژورنال=Am. J. Hum. Genet. | صفحه=۵۱۶–۲۸ | نویسنده=Reich D, Patterson N, Kircher M, ''et al. ''|زبان = en}}</ref> هاپلوتیپهای HLA که منشأ نئاندرتال و انسانتبار دنیسووا دارند در جمعیتهای اوراسیایی و اقیانوسیهای امروزی یافت شدهاست.<ref name="10.1126/science.1209202"/>
== تغییرات آناتومیکی ==
تکامل انسان از اولین جدایی خود از آخرین جد مشترک انسانها و شامپانزه ها توسط تعدادی از تغییرات مورفولوژیکی، رشدی، فیزیولوژیکی و رفتاری مشخص می شود. از مهمترین این سازگاری ها می توان به دوپا بودن، افزایش اندازه مغز، افزایش تاریخچه رشد و رویش موجودات (حاملگی و شیرخوارگی) و کاهش دوشکلی جنسی اشاره کرد. رابطه بین این تغییرات موضوع بحثی است که جریان دارد.<ref>{{harvnb|Boyd|Silk|2003}}</ref>
=== دوپایی ===
دوپایی شدن یک سازگاری اساسی در جنس انسان می باشد و علت اصلی مجموعه ای از تغییرات اسکلتی است که دوپایی بودن در تمامی موجودات انسان گونه مشترک است. اولین انسان سانان، احتمالاً دوپایان بدوی بوده اند که یا ساهلانثروپوس ها و یا اررین ها در نظر گرفته می شوند، که هر دو حدود 6 تا 7 میلیون سال پیش بوجود آمده اند. غیر دوپایان مشت پیما مانند گوریل ها و شامپانزه ها، طی یک دوره زمانی، از انسان سانان واگراییدند، بنابراین ساهلانثروپوس ها و یا اررین ها ممکن است آخرین جد مشترک ما باشند. آردیکپی ها که کاملا جزو دوپایان هستند، حدود 5.6 ميليون سال پيش پديد آمد.<ref name="Brunet2002">{{cite journal|last1=Brunet|first1=Michel|last2=Guy|first2=Franck|last3=Pilbeam|first3=David|authorlink3=David Pilbeam|last4=Mackaye|first4=H.|last5=Likius|first5=A.|last6=Ahounta|first6=D.|last7=Beauvilain|first7=A.|last8=Blondel|first8=C.|last9=Bocherens|first9=H.|display-authors=3|date=July 11, 2002|title=A new hominid from the Upper Miocene of Chad, Central Africa|journal=Nature|volume=418|issue=6894|pages=145–151|doi=10.1038/nature00879|issn=0028-0836|pmid=12110880|first14=C.|first36=L.|first30=M.|last31=Schuster|first31=M.|last32=Sudre|first32=J.|last33=Tassy|first33=P.|last34=Valentin|first34=X.|last35=Vignaud|first35=P.|last36=Viriot|last37=Zazzo|first29=J.|first37=A.|last38=Zollikofer|first38=C.|first13=J.|last13=Dejax|first12=Y.|last12=Coppens|first11=L.|last11=De Bonis|first10=J.|last10=Boisserie|authorlink1=Michel Brunet (paleontologist)|last30=Sapanet|last29=Rage|last15=Duringer|first21=F.|first15=P.|last16=Eisenmann|first16=V.|last17=Fanone|first17=G.|last18=Fronty|first18=P.|last19=Geraads|first19=D.|last20=Lehmann|first20=T.|last21=Lihoreau|last14=Denys|first28=M.|first22=A.|last23=Mahamat|first23=A.|last24=Merceron|first24=G.|last25=Mouchelin|first25=G.|last26=Otero|first26=O.|last27=Pelaez Campomanes|first27=P.|last28=Ponce De Leon|last22=Louchart}}</ref>
=== انسفالیزاسیون (خصوصیات مغزی) ===
گونه های انسان در نهایت موفق شدند که مغز خود را نسبت به دیگر پریمات ها از نظر اندازه در جهت بزرگتر شدن گسترش دهند. (به طور معمول 1.330 سانتی متر مکعب ( 81 اینچ مکعب) در انسان های مدرن) که حدودا سه برابر بزرگتر از مغز [[شامپانزه]] و گوریل ها می باشد.<ref name="Schoeneman">{{cite journal|last=Schoenemann|first=P. Thomas|date=October 2006|title=Evolution of the Size and Functional Areas of the Human Brain|url=https://semanticscholar.org/paper/bd4cc35a0b02cbc624f17e37425ab580fd8268ed|journal=[[Annual Review of Anthropology]]|volume=35|pages=379–406|doi=10.1146/annurev.anthro.35.081705.123210|issn=0084-6570}}</ref> پس از یک دوره ایستایی با استرالوپیتکوس آنامنسیس و آردیکپی، به دلیل تحرک دوپایی گونه هایی با مغزهایی کوچکتر بودند،<ref>{{cite web|last1=Brown|first1=Graham|last2=Fairfax|first2=Stephanie|last3=Sarao|first3=Nidhi|title=Tree of Life Web Project: Human Evolution|url=http://tolweb.org/treehouses/?treehouse_id=3710|website=www.tolweb.org}}</ref> الگوی مغزی با گونه ای از انسان شروع شد که مغز 600 سانتی متر مکعبی (37 اینچ مکعبی) آنها کمی بزرگتر از مغز شامپانزه ها بود. این تکامل در انسان راستقامت تا حدود 800 تا 1100 سانتی متر مکعب ( 49 تا 67 اینچ مکعب) ادامه یافت و در انسان های غارنشین به بزرگترین اندازه خود دست یافت که 1200 تا 1900 سانتی متر مکعب ( 73 تا 116 اینچ مکعب) بود که حتی بزرگتر تر از عقل انسانهای با ادراک امروزی.
=== دیمورفیسم (دوشکلی) جنسی ===
كاهش درجه دوشكلي جنسي در انسان در درجه اول در کوتاه شدن دندان نیش نسبت به ساير گونه هاي ميمون (به جز میمون درازدست) و در كاهش ضخامت ابروها و تنومندی عمومي مردان مشاهده مي شود. یکی دیگر از تغییرات مهم فیزیولوژیکی مربوط به رابطه جنسی در انسان ها، تکامل تخمک گذاری پنهان است. انسانها تنها انسانوارانی هستند که در آنها زن ها در تمام سال می توانند باردار شده و در آن هیچ سیگنال خاصی از باروری توسط بدن تولید نمی شود (مانند تورم دستگاه تناسلی یا تغییر آشکار در هنگام تخمک گذاری).<ref>{{cite book|last1=Tanner|first1=Nancy Makepeace|author2=Tanner|title=On Becoming Human|url=https://books.google.com/books?id=_j45AAAAIAAJ|year=1981|publisher=CUP Archive|isbn=978-0-521-28028-0|page=[https://books.google.com/books?id=_j45AAAAIAAJ&pg=PA202 202]}}</ref>
=== تقابل زند زیرین (اولنار) ===
تقابل زند زیرین- تماس بین انگشت شست و نوک انگشت کوچک همان دست ، منحصر به جنس انسان خردمند است،<ref>{{Cite journal|last=Young|first=Richard W|date=January 2003|title=Evolution of the human hand: the role of throwing and clubbing|journal=Journal of Anatomy|volume=202|issue=1|pages=165–174|doi=10.1046/j.1469-7580.2003.00144.x|issn=0021-8782|pmc=1571064|pmid=12587931}}</ref> که شامل غارنشینان، انسانهای دارای شکاف استخوانی و انسانهای مدرن از نظر آناتومی می شود.<ref name="Miriam">{{cite book|author=Miriam Ittyerah|title=Hand Preference and Hand Ability: Evidence from studies in Haptic Cognition|publisher=John Benjamins Publishing|year=2013|pages=37–38|isbn=978-9027271648}}</ref><ref>{{cite web|url=https://www.nytimes.com/books/first/w/wilson-hand.html|title=The Hand How Its Use Shapes the Brain, Language, and Human Culture|work=The New York Times|publisher=Pantheon Books|author=Frank R. Wilson|accessdate=2 July 2017}}</ref> در سایر پریمات ها لمس انگشت کوچک با انگشت شست به دلیل کوتاه بودن انگشت شست، امکان پذیر نمی باشد. تقابل زند زیرین در دست انسان ها گرفتن چیزی را با دقت و قدرت مقدور می کند که اساس ماهرانه اداره کردن دست می باشد.
=== سایر تغییرات ===
تعدادی از دیگر تغییرات نیز، تکامل انسانها را توصیف کرده است که در میان آنها، بینایی نسبت به بویایی دارای اهمیت بیشتری شده است، دوره رشد نوجوانان طولانی تر و وابستگی بیشتر شیرخوارگان، روده کوچکتر، سریعتر شدن متابولیسم پایه،<ref>{{Cite journal|last=Pontzer|first=Herman|date=2016|title=Metabolic acceleration and the evolution of human brain size and life history|url=|journal=Nature|volume=533|issue=7603|pages=390–392|bibcode=2016Natur.533..390P|doi=10.1038/nature17654|pmc=4942851|pmid=27144364}}</ref> کم شدن میزان موهای بدن، تکامل غدد عرقی، تغییر در شکل ترتیب دندان ها از U شکل بودن به شکل پارابولیک (یا نیم دایره مانند) بودن، پیشرفت در چانه (تنها در انسانهای با ادراک یافت می شود)، به وجود آمدن زائده نیزهای و به وجود آمدن حنجره شیبدار در جهت پایین است.
== فرگشت اخیر و در حال رخداد در انسان ==
|