فروغ فرخزاد: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
خط ۱۳۷:
* [[مهدی اخوان ثالث]] شاعر هم‌عصر فروغ دربارهٔ وی گفته‌است: «او زنی معترض به ستمی که بر زنان می‌رفت بود و می‌خواست به ظلمی که به نیمی از افراد جامعه می‌شد اعتراض کند. این را در کتاب‌هایش می‌توانیم ببینیم، از «اسیر» گرفته تا «دیوار» و زندگی و طرز فکر خیامی‌اش را در «عصیان». بعد هم که خواست اسلوب و کار تازه‌ای را ارائه دهد بسیار لطیف و پرشور و حال شعر می‌گفت. او شاعر خوبی بود، به‌خصوص شعرهای آخرش بسیار لطیف و پرشور و حال بود، شعر ناب و نجیب بود».<ref name=":1">{{یادکرد وب|کد زبان=fa|تاریخ=2014-02-12|وبگاه=ایسنا|نشانی=https://www.isna.ir/news/92112316106/درباره-شعر-فروغ-چه-می-گویند|عنوان=دربارهٔ شعر «فروغ» چه می‌گویند؟|بازبینی=2019-01-12}}</ref>
* [[احمد شاملو]] شاعر معاصر دربارهٔ فروغ می‌گوید: «شاعری که پس از تولد دوبارهٔ خویش بیش از پنج یا شش سال نزیست، اما با مجالی که بی‌رحمانه اندک بود توانست به صورت یکی از درخشان‌ترین چهره‌های شعر امروز تثبیت شود. با مرگ او موسیقی درخشانی که خاص شعر معصومانه‌اش بود غیرقابل تقلید ماند و از گسترش بازایستاد».
* [[عبدالعلی دستغیب]] در کتاب «پری کوچک دریا: نقد و تحلیل شعر فروغ فرخزاد (۱۳۸۵)» می‌نوسدمی‌نویسد: "اشعار نخستین فروغ؛ به رغم داوری خویش، دارای اهمیت‌اند هم از این رو که راه کمال‌یافتگی شعری او را نشان می‌دهند و هم از این جهت که در فضای زندگانی آن روزها، شورمندی‌های جسم و جنس را با بی‌پروایی بیان می‌دارند. درست است که اشعار نخستین او نه در قالب و نه در ساخت وزن و قافیه و تعابیر، نوآوری ویژه‌ای نداشت، اما مضامین و لحن بیان اشعار، جراتجرأت و جسارتی می‌خواست که دیگران نداشتند یا اگر داشتند، مصلحت نمی‌دیدند آن را بیان کنند. این اشعار بین دو قطب مرگ و زندگانی، بین تمنای وصل و بیزاری نوسان می‌کند. شعر ظلمت در کتاب "[[عصیان (مجموعه‌شعر)|عصیان]]"، تحول تازهٔ فروغ را خوب نشان می‌دهد. این شعر با اشعار دیگر این دورهٔ شعر سرایی او از سویهٔ قالب، وزن و تصویر، تفاوت دارد و نفس کشیدنی است در جو شعر نیمایی و آزاد شدن از قالب چهارپاره و محتوا و غالباً احساساتی و سادهٔ آن. شعر فروغ، سویه‌های دیگری نیز دارد: توجه به زیبایی و عشق"
 
* [[عبدالعلی دستغیب]] در کتاب «پری کوچک دریا: نقد و تحلیل شعر فروغ فرخزاد (۱۳۸۵)» می‌نوسد: "اشعار نخستین فروغ؛ به رغم داوری خویش، دارای اهمیت‌اند هم از این رو که راه کمال‌یافتگی شعری او را نشان می‌دهند و هم از این جهت که در فضای زندگانی آن روزها، شورمندی‌های جسم و جنس را با بی‌پروایی بیان می‌دارند. درست است که اشعار نخستین او نه در قالب و نه در ساخت وزن و قافیه و تعابیر، نوآوری ویژه‌ای نداشت، اما مضامین و لحن بیان اشعار، جرات و جسارتی می‌خواست که دیگران نداشتند یا اگر داشتند، مصلحت نمی‌دیدند آن را بیان کنند.
 
* [[محمدرضا شفیعی کدکنی]] شاعر معاصر: «می‌بینیم که فروغ با گسترشی که در کیفیت افاعیل قائل شده‌است بیش‌تر از نیما که اغلب به توسعه کمی افاعیل گراییده بود وزن شعر را گسترش داده‌است و یکی از خصوصیات فراموش‌شده شعر قرن چهارم را که به علت کلیشه‌وارشدن زبان شعری در دوره‌های بعد فراموش‌شده بود زنده کرد و از حد رایج و مشخص آن هم توسعه بیش‌تری بخشید».<ref name=":1"/>
* [[سیروس نیرو]]، شاعر و پژوهشگر ادبیات فارسی: «فروغ شعر فارسی نگفته، چیزهایی برای خودش گفته که قشنگ هم هست، ولی با فرهنگ ما این‌ها شاعر نیستند. شعر ما همان شعر حافظ است که نمی‌توان یک کلمه از آن را جابه‌جا کرد.»<ref>{{یادکرد خبر|کوشش=|تاریخ=2016-11-15|عنوان=سیروس نیرو، شاعر و پژوهشگر ادبیات فارسی درگذشت|نشانی=http://www.bbc.com/persian/arts-37987677|ناشر=BBC News فارسی|زبان=fa|doi=|تاریخ بازدید=|تاریخ بازبینی=2019-01-12}}</ref>