احمدشاه درانی: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱:
{{مشکلات متعدد|
{{بهبود منبع}}
{{لحن}}
}}
{{Infobox royalty|
name=احمد شاه درانی
سطر ۱۸ ⟵ ۲۰:
|full name = احمدشاه ابدالی در دران
|birth_date = {{تاریخ تولد|۱۱۰۱|||گاهشمار=خورشیدی}} (خورشیدی)
|birth_place = [[
|death_date = {{تاریخ مرگ و سن|۱۱۵۱|۷|۲۵|۱۱۰۱|۱|۱|گاهشمار=خورشیدی}}
|death_place = [[ولسوالی معروف]]، [[استان قندهار]]، [[امپراتوری درانی]]
سطر ۲۶ ⟵ ۲۸:
}}
'''احمدشاه دُرّانی''' با نام اصلی '''احمد اَبدالی''' (۱۱۰۱-۱۱۵۱خ/۱۱۳۴–۱۱۸۶ق/۱۷۲۲–۱۷۷۳م) بنیانگذار [[امپراتوری درانی]] بود. او شخصیت محبوبی برای مردم [[افغانستان]] است به گونهای که [[افغانها]] او را «بابای افغان» یا «پدر ملت» مینامند. او در جنگهای خود، مردی خونریز و وحشی بود.<ref name=":0">{{یادکرد وب|نویسنده=بیژن عمرانی-کارشناس تاریخ افغانستان|کد زبان=fa-IR|تاریخ=۲۱ آذر ۱۳۹۸|وبگاه=[[بیبیسی فارسی]]|نشانی=https://www.bbc.com/persian/afghanistan-50689791|عنوان=احمدشاه درانی و برخورد او با امپراطوریهای فارس و مغول}}</ref>
الماس [[کوه نور]] پس از قتل نادرشاه به دست وی افتاد. او که بعدها پس از بقدرت رسیدن، تخلص '''درانی''' به خود داد و ممکن با لقب ''در دوران'' یا استعاره الماس و ''زر و سیم'' به احمد شاه درانی مشهور شد. تشابه اسمی دو طایفه درانی در کرمان و افغانستان، این احتمال را به وجود آوردهاست که ریشه قومی مشترکی داشته باشند. او همچنین مورد اعتماد خاصه نادرشاه بود بهطوری که در کتاب خواجه تاجدار نوشته شده او بعلت سادگی و ارادت به نادرشاه تنها کسی بود که میتوانست نادرشاه را «تو» خطاب کند.▼
== آغاز زندگی ==
وی در سال ۱۷۲۲ میلادی برابر به ۱۱۳۴ هجری قمری برابر به ۱۱۰۱ خورشیدی در شهر [[هرات]]
== رسیدن به قدرت ==
▲احمدخان ابدالی در روزگار جوانی سرباز ارتش نادر شاه افشار شد. هنگامیکه لیاقت و کفایت او برای نادر افشار ثابت شد او را به حیث قوماندان (فرمانده) قطعات ابدالی (پشتون) و ازبک تعیین نمود. او از «خلأ قدرتی» که با قتل نادرشاه پدید آمد بهره برد و با پشتیبانی قبایل [[پشتون]] و تشکیل [[لویه جرگه]]، تصرف خزانهٔ نادرشاه و نابسامانی [[امپراتوری گورکانی هند]] فرصت یافت که دولت نوپای درانی را استحکام بخشد. در همین راستا شاه ابدالی با ایجاد وحدت سیاسی، تشکیلات لازم را برای افغانستان مستقل فراهم کرد و به نام خود سکه زد. احمدشاه ذوق ادبیات و شعر نیز داشت و از این حیث به امپراتوری گورکانی هند شبیه بود. الماس [[کوه نور]] پس از قتل نادرشاه به دست وی افتاد.<ref name=":0" /> او که بعدها پس از
== پادشاهی بر خراسان ==
پس از قتل نادرشاه افشار در سال ۱۷۴۷ میلادی برابر به ۱۱۵۹ هجری قمری برابر به ۱۱۲۶ خورشیدی، دولتی در [[خراسان]] پدیدآورد.<ref name="autogenerated1">درآمدی بر تاریخ افغانستان، ص۱</ref> هدف وی از اعلان پادشاهی همانند دیگر مدعیان نظیر علیقلی خان برادر زادهٔ نادر
==
پس از آنکه احمدشاه به پادشاهی رسید نخستین هدف او به وجود آوردن وحدت ملی و احیای دوباره دولت مرکزی در افغانستان را برای تشکیل یک نظام باثبات در نظر گرفت. دومین هدف او تأمین سرحدات طبیعی از [[آمودریا|دریای آمو]] تا [[سند (رود)|دریای سند]] بود و سومین هدف او دفاع در مقابل حملات کشورهای همسایه بود. برای از بین بردن اختلاف داخلی و گرفتن مشورهٔ مردم در امور دولتی برای نخستینبار یک شورای دایمی تشکیل نمود که یک شمار اعضای جرگهٔ مزار شیرسرخ نیز شامل آن بودند. برای ادارهٔ بهتر، نخست تشکیلات اداری و نظامی را بهوجود آورد. تشکیلات گفتهشده اقتباسی بود از تشکیلات میرویس نیکه، و احمدشاه میخواست تا این کار ناتمام او را تکمیل نماید. احمدشاه در رأس همه تشکیلات اداری، قضایی و نظامی صاحب نظر قاطع بود؛ بدین معنی که شخص پادشاه ادارهٔ همه امور را بدست داشت و هم در سطح مرکز و ولایت تشکیلات اداری و نظامی ایجاد نمود. گرچه احمدشاه در مدت ۲۶ سال پادشاهی خود برای تحکیم حکومت مرکزی به اصلاحات اداری و سفرهای نظامی در داخل و خارج آنقدر مصروف بود که نتوانست برای انکشاف اقتصاد، آموزش و پرورش و فرهنگ کشور توجه خاصی مبذول دارد ولی با آن همه در زمان پادشاهی وی بعضی کارها مانند ساخت شهرهای قندهار و تاشقرغان، و ساخت آرامگاه خود در کنار خرقهٔ معروف به «خرقهٔ مبارک» (که نمایانگر سبک معماری آن دوران بود) صورت گرفتند. احمدشاه در قندهار، هرات و پیشاور مدارس بزرگی تأسیس نمود که مشهورترین آنها مدرسهٔ «جامع کهن قندهار» بود و نیز در قندهار نخستین موزیم را به نام «بیت الشرف» پایهگذاری کرد. احمدشاه به عرفان و ثقافت علاقهٔ زیادی داشت. شماری از کتب مانند: «تاریخ احمدشاهی» در دو جلد توسط منشی دربار او محمود الحسینی، «تواریخ حافظ رحمت خانی» توسط میر محمد فاضل، کتاب طبی «بحرالفواید» توسط قاضی دل محمد افغان و «خلاصة الانساب» دربارهٔ نسب پشتونها توسط حافظ رحمت خان بړیڅ در زمان پادشاهی او نوشته شدند. احمدشاه طبع شعری داشت و دیوان اشعار او نشانهای از علاقه وی با تصوف و عرفان مینماید.
== سوقیات نظامی احمدشاه درانی ==▼
احمدشاه زمانی به قدرت رسید که افغانستان توسط قوای اجنبی تجزیه و اشغال شده بود؛ از این رو احمدشاه برای بدست آوردن مناطق از دست رفتهٔ کشور و تأمین سرحدات طبیعی قبلی در هنگام حیات سیاسی و نظامی خویش بیشتر از ده مرتبه به هند، خراسان و شمال افغانستان سفر نمود.
=== سفر یکم (۱۷۴۷–۱۷۴۸ میلادی) ===
خان جهان خان سپهسالار از طریق غزنی، کابل، جلالآباد و پیشاور تا سواحل سند رسید. ناصرخان والی کابل و پیشاور که هنوز در قدرت بود میخواست به کمک قشون ایماق و هزاره با قوای افغانی بجنگد، اما قشون ایماق و هزاره از جنگ امتناع ورزیدند. احمدشاه نیز بطرف شرق حرکت نمود و در مسیر راه به استقبال مردم روبرو شد. والی پنجاب در جنگ با احمدشاه تاب پایداری ندیده و به لاهور فرار کرد و احمدشاه لاهور را اشغال نمود. شهنشاه هند از پیشروی افغانها به هراس افتاد،
=== سفر دوم ===
احمدشاه در اوایل سال ۱۷۴۹ (میلادی) به هرات سفر کرد. سه نفر از حاکمان نادر افشار به احمدشاه تسلیم نگردیده بودند. از جمله آنها درویش خان طرفداری خود را از
=== سفر سوم ===
در بهار ۱۷۵۰ (میلادی) «عباس قلی بیات» در نیشاپور بغاوت نمود. احمدشاه به نیشاپور سفر کرد و عباس قلی بیات در برخورد با اردوی افغانی شکست خورده اسیر شد.
=== سفر چهارم ===
در سال ۱۷۵۱ (میلادی) میرمنو والی پنجاب در پرداخت مالیاتی که به
=== سفر پنجم به شرق ===
میرمنو والی پنجاب در ۱۷۵۳ (میلادی) فوت نمود احمدشاه به پنجاب سفر کرد و محمدامین پسر نابالغ میرمنو را به جای او به حیث والی تعیین نمود. مادر محمد امین «بیگم مغلانی» به نیابت پسر خود امور ولایتی را پیش میبرد و این در هنگامی بود که دربار دهلی آلهٔ دست «عمادالملک غازی الدین» صدراعظم هند شده بود، و غازی الدین، احمدشاه پسر محمدشاه پادشاه هند را بر کنار ساخت و به جای او عالمگیر دوم را بر تخت دهلی نشاند؛ و بیگم مغلانی را اسیر کرد و ولایت پنجاب را به آدینه بیک سپرد. عالمگیر سپاهی را تحت قیادت «نجیب الدوله» والی سهارنپور به مقابل احمدشاه فرستاد، اما نجیب الدوله بدون جنگ با احمدشاه یکجا شد و عالمگیر مجبور شد در نزدیک دهلی احمدشاه را استقبال نماید. احمدشاه بخاطر حفظ علایق دوستی، برادرزادهٔ عالمگیر را به عقد نکاح شهزاده تیمور درآورد و خودش به وطن برگشت.
=== سفر ششم به شرق ===
=== سفر هفتم جنگ پانی پت
این سفر احمدشاه در شرق از اهمیت زیاد برخوردار بود، زیرا در سال ۱۷۵۸ میلادی در هند واقعات مهم رخ داد نخست سکهای پنجاب قیام نمودند، ثانیاً مرهتهها به هند مرکزی و شمالی داخل شدند و سوم اینکه حکومت اسلامی یی که به دست مسلمانان تشکیل شده بود، به سقوط مواجه شد، در حالیکه احمدشاه مصروف سرکوبی نصیرخان بلوچ بود. وقتیکه «سندیا» رئیس مرهتهها به هند مرکزی رسید، راجپوتها و جتها باهم اتحاد نمودند و سندیا بطرف پنجاب حرکت نمود. آدینه بیگ نیز با ایشان همراه شد و پنجاب را اشغال کرد. شهزاده تیمور و سردار جهان خان به پیشاور عقبنشینی کردند. موقعیکه احمدشاه از بلوچستان مطمئن شد، با سی هزار عسکر از طریق دره بولان به سند رسید و با شهزاده تیمور و جهان خان یکجا شده و بطرف پنجاب حرکت نمودند. به مجردیکه سندیا و غازی الدین از حرکت احمدشاه مطلع شدند با نجیب الدوله صلح کردند و به جانب دهلی روان شدند، در دهلی عالمگیر دوم را به قتل رساندند و نواسهٔ اورنگزیب را پادشاه ساختند، در چنین وضعیتی احمدشاه با سه نیرو (نخستی مربوط «سندیا» در طول راه دهلی، دومی مربوط «هولگر» در کنار چپ دریای جمنا و سومی مربوط «جنگورا» و غازی الدین) روبرو شد؛ و به مجردی که جنگ آغاز شد نیروهای سهگانه در مقابل سپاه احمدشاهی شکست خوردند. هنگامیکه غازی الدین و جنگورا از شکست نیروهای خویش آگاه شدند دهلی را رها کردند و گریختند. رهبر مرهتهها «بالاباجی» به همه رئسای مرهتهها فرمان داد که لشکر تازه یی را سر و سامان دهند. راجپوتها با مرهتهها اتحاد نمودند که
=== سفر هشتم- ۱۷۶۲–۱۷۶۳ میلادی ===
در سال ۱۷۶۲ میلادی سکهای پنجاب تحت رهبری «جیساسنگ» دوباره دست به شورش زدند و امرتسر را به یک مرکز نظامی تبدیل نمودند و در کشمیر تبلیغات ضد افغانی را براه انداختند و شهر لاهور را اشغال کردند. احمدشاه به سوی پنجاب حرکت نمود. قوای سکها را شکست داد و به سردار نجیب الدوله هدایت داد تا امنیت «سرهند» و «کشمیر» را اعاده نماید.
=== سفر نهم- ۱۷۶۳ میلادی ===
=== سفر دهم- ۱۷۶۹ میلادی ===
در سال ۱۷۶۹ میلادی بین نصراﷲ میرزا و نادر میرزا پسران شاه رخ نابینا برای بدست آوردن قدرت اختلاف پیدا شد و در خراسان وضع رو به خرابی گرایید. از این رو احمدشاه به مشهد سفر کرد، زیرا نصراﷲ میرزا با کریم خان زند ارتباط قایم نموده بود. علیمراد حاکم «تون» و «طبس» شورش و سرکشی کرد. احمدشاه مشهد را محاصره کرد و سپهسالار جهان خان و نصیرخان والی بلوچستان را به سرکوبی علیمراد موظف ساخت که در نتیجه علیمراد در جنگ به قتل رسید. نصراﷲ میرزا تسلیم شد و شاه رخ دختر خود را به پسر احمدشاه نکاح نمود. احمدشاه خراسان را به پاس نادر افشار به شاه رخ سپرد و خودش به قندهار عودت کرد و این آخرین سفر احمدشاه بود.
== خشونت ==
احمدشاه مسئول مستقیم بسیاری از کارهای ظالمانه و وحشیانه در جنگهای خود بود. پس از نبرد پانیپت سربازان احمدشاه نزدیک ۴۰ هزار زندانی و نیز مردان بالای ۱۴ سال را سر بریدند و زنان و کودکان این شهر را به بردگی گرفتند. او چنین کاری را نیز پس از تصرف شهرهای لاهور، و سرهند، سبزوار، و فردوس در سال ۱۷۴۸ (میلادی) کرد.<ref name=":0" />
در تاریخ در سال ۱۷۶۲ احمدشاه دستور قتل کاروان بزرگی از خانوادههای غیرنظامی را در نزدیکی امریتسار صادر کرد. در این [[کشتار جمعی]] بین ده تا سی هزار نفر کشته شدند. سیکها این رویداد را "کشتار بزرگ" مینامند. احمدشاه پس از تصرف امریتسار (شهر مقدس سیک) معبد طلایی را ویران کرد اجساد مردگان و گاوهای کشته شده را به دریاچه مقدس آن انداخت و بسیاری پرستشگاهها را ویران کرد.<ref name=":0" />
== مرگ ==
احمدشاه
== جستارهای وابسته ==
* [[پشتونسازی]]
== پانویس ==
|