علی اردلان: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳۸:
|footnotes =
}}
'''علی اردلان''' (۱۲۹۳-۱۳۷۸) فعال سیاسی و از اعضای برجسته [[حزب ایران]] و [[جبهه ملی ایران]] و اولین وزیر دارائی جمهوری اسلامی ایران بود.
 
== زندگی‌نامه ==
علی اردلان در ۱۲۹۳سال ش.۱۲۹۳ در تهران متولد شد، پدرش محمدولیخان از خوانین خاندان اردلان در تویسرکان بود. او تحصیلات دورهٔ ابتدایی را در مدرسهٔ سن لوئی و سه سال اول دبیرستان را در مدرسه‌های آلیانس و تدین تهران و سه سال دوم دبیرستان را در رشتهٔ ادبی در مدرسهٔ [[دارالفنون]] گذراند و دیپلم گرفت. سپس در رشتهٔ حقوق، در [[دانشگاه تهران]] به تحصیل پرداخت. وی در آنجا با دکتر [[کریم سنجابی]] و دکتر [[علی شایگان]] که استادان وی بودند، آشنا و به تدریج دوست شد. او در دوران دانشجویی یک دوره آموزش روزنامه‌نگاری را به پایان رساند، همچنین همزمان با تحصیل در سال ۱۳۱۹ش. به استخدام [[بانک کشاورزی]] در آّمد و در سال ۱۳۲۰ به وزارت دارایی منتقل شد. او تحصیلات خود در [[دانشگاه تهران]] را ادامه داد و موفق به اخذ مدرک کارشناسی ارشد در رشتهٔ علوم اداری و اقتصاد گردید. وی در سال ۱۳۲۴ با [[مه‌لقا وزیری]] ازدواج کرد و صاحب یک دختر و دو پسر به نام‌های مینا و سینا و ساسان شد.
 
== فعالیت‌های سیاسی ==
خط ۵۱:
== فعالیت پس از انقلاب ==
پس از انقلاب هم در کابینه [[بازرگان]] به [[وزارت دارائی]] رسید.
 
پس از سقوط کابینهٔ بازرگان هم در انتخابات [[اولین دوره مجلس شورای اسلامی]] به نمایندگی مردم [[تویسرکان]] و به عنوان نامزد جبهه ملی ایران انتخاب شد که [[وزیر کشور]] مانع از صدور [[اعتبارنامه]] او شد. پس از ماجرای ارتداد جبهه ملی او که حاضر به استعفا از نمایندگی [[اولین دوره مجلس شورای اسلامی|اولین دوره مجلس شورای ملی پس از انقلاب]] نبود، در سوم شهریور ۱۳۶۰ به زندان افتاد و چون زیر بار مصاحبهٔ تحمیلی نمی‌رفت، پس از چند ماه [[زندان انفرادی]] تا اسفند ۱۳۶۲ به مدت سی ماه در [[زندان]] ماند.<ref>http://www.melliun.org/didgah/d09/09/05moayadz.htm</ref>
وی پس از آزادی از زندان در اسفند ۱۳۶۴ به اتفاق کسانی چون [[مهندس مهدی بازرگان]] «[[جمعیت دفاع از آزادی و حاکمیت ملت ایران]]» را تشکیل داده و رئیس هیئت اجرائی آن شد و از جمله نظرات آن‌ها در این سازمان اتمام [[جنگ]] بعد از [[فتح خرمشهر]] بود که در ۲۶ خرداد ۱۳۶۷ محل انجمن آن‌ها توسط حاکمیت به تصرف درآمد. همچنین اینان در اردیبهشت سال ۱۳۶۹ [[نامه ۹۰ امضایی]] به رئیس‌جمهور نوشته و از اوضاع آشفته کشور انتقاد و ابراز نگرانی کرده بودند که پس از آن مدت‌ها به زندان افتادند و خود او طی ۳۳۳ روز زندان انفرادی و علی‌رغم شکنجه‌های بسیار، حاضر به اعتراف و امضای توبه نامه نشد.