زبان‌های ترکی: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
Shahsava (بحث | مشارکت‌ها)
بدون خلاصۀ ویرایش
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
خط ۴۷۹:
۲- نازایی زبانی: فقدان مراکز علمی، پژوهشی به همراه عواملی مانند فراموشی و رقیق‌تر شدن زبان مادری (پدیده فآذری) در روند انتقال شفاهی از یک نسل به نسل دیگر و عدم امکان معادل‌سازی و معادل‌یابی برای موضوعات، مفاهیم و اشیای جدید، می‌تواند آن زبان مادری را به زبانی نازا و ایستا تبدیل کند. عدم انتقال نسلی و نازایی زبانی می‌تواند در یک بازه زمانی طولانی، یک زبان را به گویش تبدیل کند و یا حتی منجر به مرگ تدریجی آن زبان شود. به طور نمونه، زبان‌های مازنی و گیلکی دست کم در مناطق شهری در طی دهه‌های اخیر تبدیل به گویش و لهجه شده‌اند که بر پایه تعاریف زبان شناسی، دیگر به سختی می‌توان آن ها را زبان نامید.
 
۳- فقدان زبان و الفبای معیار و انشقاق زبانی: در کشورهای وسیعی مانند آمریکا، روسیه و چین نظام آموزشی و رسانه‌های سراسری، نقش مهمی در کم رنگ کردن لهجه‌های مختلف زبان‌های انگلیسی، روسی و چینی و تقویت یک لهجه استاندارد برای زبان‌های مادری ایفا کردند. در آذربایجان ایران اما عکس این موضوع را شاهد هستیم به طوری که به علت نبود رسانه های حرفه ای، نظام آموزشی و الفبای استاندارد و یکسان به زبان ترکی، لهجه های مختلف زبان ترکی (به طور مثال ترکی قشقایی و ترکی خلجی) در درک و فهم یکدیگر دچار مشکل بوده و در حال تبدیل شدن به زبان‌هایی مجزا (زبان قشقایی و زبان خلجی) هستند.
 
۴- نگاه کلیشه‌ای و منفی: در گفتمان غالب در ایران، تصور می‌شود که زبان‌ ترکی آذربایجانی، ضعیف، فاقد پتانسیل، غیرعلمی و غیرادبی است. اثر مشهور جهانی در سال های اخیر از زبان ترکی آذربایجانی ایران ایجاد نشده است.