عمال برخی سانسورها در دیالوگ بازیگران سریال ''سالهای دور از خانه'' باعث شکلگیری شایعاتی دربارهٔ [[روسپی]] بودن اوشین در نسخهٔ اصلی گردید. اما [[مریم شیرزاد]]، دوبلُر نقش اول این سریال، پس از تأیید وجود برخی تغییرها، از جمله عوضشدن نام برخی مکانها در طی دوبله (جهت سازگارتر شدن با فرهنگ ایران)، اضافه کرد آدمها و احساساتشان تغییری نکردند و «خط اصلی» و «بافت کلیِ» سریال دستنخوده باقی ماند.<ref>{{یادکرد وب|عنوان=ناگفتههای دوبلور «اوشین» پس از ۳۰ سال/دوبلهٔ اوشین «نان داغ، کباب داغ» بود.|نشانی= http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13920331000377|ناشر=فارس نیوز}}</ref>
|عنوان=ناگفتههای دوبلور «اوشین» پس از ۳۰ سال/دوبلهٔ اوشین «نان داغ، کباب داغ» بود.
=== نظر [[سید علی خامنهای]] دربارهٔ سریال اوشین ===
در دیدار اعضای مجمع نویسندگان مسلمان در تاریخ ۱۳۷۰/۰۷/۲۸: {{quotation| ژاپنیها برمیدارند از زندگی معمولی و شخصی یک نفر، یک موضوع برای فیلم درست میکنند، که مطابق با واقع است. اصلاً علت جاذبهٔ فیلمهای ژاپنی هم این است. البته هنرپیشههای خوبی دارند، اما علت جاذبه این است که درست مطابق با واقع است. این سریال «سالهای دور از خانه» ای که نشان میدادند، که همه را جذب کرد، حتی امام را - حاج احمد آقا میگفت که امام مرتب این سریال را نگاه میکردند - علتش چیست؟ چون زندگیای که آن شخص در فیلم دارد، و آن کاری که او دارد میکند، درست مطابق با واقع است؛ یعنی همانی است که واقعیت دارد. اصلاً هنرمند این است؛ باید واقعیت را عکسبرگردان کند و به آدم نشان بدهد؛ حتی آن مقداری که آدم نمیبیند، برجسته کند، واقعیت را با همهٔ ریزهکاریهایش جلا بدهد و جلوی چشم آدم بگذارد. آن سریالی که اشاره کردم، اینطور نبود؛ آن سحرِ ماه رمضانش، آن افطارِ ماه رمضانش، آن مجلس روضهاش؛ آخر هم بیمعنی و بیمزه و بیواقعیت! واقعاً جامعهٔ ما این است؟! اصلاً هیچچیز سرشان نمیشود!}}<ref>{{یادکرد وب
=== واکنش [[سید روحالله خمینی]] به الگو معرفی شدن اوشین ===
در هشتم بهمنماه ۱۳۶۷، [[رادیو ایران]] در سالروز تولد [[فاطمه زهرا|فاطمهٔ زهرا]] در برنامهای زنده {{مدرک}} از مخاطبانش سؤال کرد: الگوی شما بهعنوان زن ایرانی کیست؟ علیرغم نامبردن اکثر پاسخدهندگان از فاطمه (س) بهعنوان الگو، یکی از مخاطبان از اوشین بهعنوان الگویش نام برد و در پاسخ به گوینده که پرسیدهبود چرا فاطمه الگوی شما نیست، گفت: «حضرت زهرا مال ۱۴۰۰ سال پیش است. ما یک الگوی امروزی میخواهیم…»<ref>{{یادکرد وب|نشانی = http://www.akbaralami.com/public/ContentBody.aspx?ContentID=4006 |عنوان = الگو شدن «اوشین» برای زن ایرانی و واکنش آیتالله خمینی! |ناشر= پایگاه اینترنتی [[علیاکبر اعلمی]]|تاریخ بازدید=۳۰ ژانویهٔ ۲۰۱۲}}</ref>{{سخ}}[[سید روحالله خمینی|روحالله خمینی]]، روز پس از پخش این مصاحبه، در نامهای به [[محمد هاشمی]]، سرپرست وقتِ صدا و سیما، اظهار داشت:<ref>{{یادکرد وب |نشانی = http://siasi.porsemani.ir/node/2530 |عنوان = ماجرای توهین به حضرت زهرا با الگو معرفی نمودن اوشین |ناشر = پایگاه اینترنتی ادارهٔ مشاوره و پاسخ [[نمایندگی نهاد رهبری در دانشگاهها]] |تاریخ بازدید = ۳۰ ژانویهٔ ۲۰۱۲ |archiveurl = https://web.archive.org/web/20170603210835/http://www.siasi.porsemani.ir/node/2530 |archivedate = ۳ ژوئن ۲۰۱۷ |dead-url = yes }}</ref>
{{quotation| با کمال تأسف و تأثر، روز گذشته (روز شنبه ۸ بهمن) از صدای جمهوری اسلامی مطلبی درمورد الگوی زن پخش گردیدهاست که انسان شرم دارد بازگو نماید. فردی که این مطلب را پخش کردهاست تعزیر و اخراج میگردد و دستاندرکاران آن تعزیر خواهند شد. درصورتیکه ثابت شود قصد توهین در کار بودهاست، بلاشک فرد توهینکننده محکوم به اعدام است. اگر بار دیگر از اینگونه قضایا تکرار گردد، موجب تنبیه و توبیخ و مجازات شدید و جدی مسئولین بالای صدا و سیما خواهد شد. البته در تمامی زمینهها قوهٔ قضاییه اقدام مینماید.|||(''صحیفهٔ نور''، جلد ۲۱، ص۷۶)}}
محمد هاشمی، رئیس وقت صدا و سیما، در این رابطه میگوید:<ref>[http://www.fardanews.com/fa/news/75884/ماجرای-اوشین-اشک-تمساح-و-صداوسیما-از-زبان-هاشمی ماجرای اوشین، اشک تمساح و صداوسیما از زبان هاشمی]</ref>
{{quotation| … برنامه زنده بود و رادیو آن را پخش کردهبود. امام به آقای میرعماد، دادستان عمومی، دستور دادند که موضوع را بررسی کنند، و اگر این برنامه با قصد پخش شده، افراد را اعدام کنند؛ چون توهین به حضرت زهرا (سلامالله علیها) بود. آقای میرعماد احکامی صادر کرد. شش-هفت نفر محکوم شدند. از ۵ سال انفصال تا شلاق. اما حکم اعدام به کسی ندادند. رفتم خدمت امام و گفتم: من مقصرم. من مسئول صداوسیما هستم. اگر اینها را مجازات کنید دیگر در صداوسیما سنگ روی سنگ بند نمیشود و من نمیتوانم آنجا را اداره کنم. خواهش میکنم شما مرا مجازات کنید. امام گفت: بنویس؛ من آنها را عفو میکنم. نوشتم و نامه را خدمت امام دادم. همانجا به آقای [[موسوی اردبیلی]] نوشتند که: من اینها را عفو کردم. شما آنها را رها کنید. خودم غذا گرفتم و رفتم زندان…}}