سرخ و سیاه: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
Abanazardey (بحث | مشارکت‌ها)
جز جایگزینی با اشتباه‌یاب: ماجرائی⟸ماجرایی
خط ۲۷:
 
== ماجرای داستان ==
دربارهٔ ماجرای داستان باید گفت که این ماجرا زادهٌ واقعیت بود و به زبان دیگر، این حوادث مختلفی که جان داستان را به وجود می‌آورد ماجرائیماجرایی است که واقعیت برایش فراهم آورد. استاندال از خوانندگان مشتاق روزنامه دادگاه‌ها بود: در شماره‌های روز ۲۸ تا ۳۱ دسامبر ۱۸۲۷، گزارش محاکمه‌ها را در این روزنامه دید که آن روزها در دادگاه جنائی ایزر، یعنی در زادگاهش، جریان داشت. حادثه هائی که موجب این محاکمه شد، از این قرار است : آنتوان برته پسر خانواده‌ای پیشه ور، بسیار زود به سبب تیزهوشی اش در نظر کشیش خود ممتاز شمرده می‌شود. کشیش او را در مدرسه [[علوم دینی]] ثبت نام میکند، اما دیری نمی‌گذرد که به علت ضعف مِزاج از این مدرسه بیرون می‌رود. آنوقت، معلم سرخانه بچه‌های مردی به نام موسیو می‌شود و کمی پس از آن، با زن صاحبخانه روی هم می‌ریزد و به اصطلاح فاسق او می‌شود. بار دیگر به مدرسه علوم دینی میرود. اما اقامتش در این مدرسه، که این بار مدرسه بزرگ علوم دینی گرنوبل است، مثل اقامتش در آن مدرسه نخست، به درازا نمی‌کشد. آنگاه، برته شغل تازه‌ای پیدا می‌کند و معلم سرخانه موسیو دوکوردون می‌شود. اما بسیار زود معلوم می‌شود که با دختر صاحبخانه سر و سری دارد. از خانه موسیو دوکوردون رانده می‌شود، آواره میماند و از اینکه تاکنون خدمتگزاری بیش نبوده است، به خشم می‌آید و سوگند یاد می‌کند که انتقام خود را بگیرد. در کلیسای دهکده زادگاه خود، هنگامی که ولی نعمت سابقش، کشیش، آیین قداس را به جای می‌آورد، تیری به سوی مادام میشو شلیک میکند. در ماه دسامبر، به محکمه جنایی کشانده می‌شود و دادگاه حکم مرگش را می دهد، و روز ۲۳ فوریه ۱۸۲۸ اعدام می‌شود. بیست و پنج سال داشت. چنین است داستانی که ذهن استاندال را به خود مشغول می دارد ...<ref>عبداله توکل، فرهنگ آثارhttp://www.ketabnews.com/detail-501-fa-0.html {{Webarchive|url=https://web.archive.org/web/20130826125928/http://ketabnews.com/detail-501-fa-0.html |date=۲۶ اوت ۲۰۱۳ }}</ref>
 
== نام‌گذاری رمان ==