فلسفه ذهن: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
سیمون دانکرک (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش برچسبها: ویرایشگر دیداری ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه ویرایش پیشرفتهٔ همراه |
سیمون دانکرک (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش برچسبها: ویرایشگر دیداری ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه ویرایش پیشرفتهٔ همراه |
||
خط ۲۴:
این مفهوم در طبیعیترین جایگاه خود یا همان در فهم فلسفی دانش به خوبی میتواند تقریب شود. نمونهٔ استاندارد کتاب های درسی عبارت است از رابطهٔ [[ترمودینامیک]] و [[مکانیک]]. تا [[قرن نوزدهم]]، این دو نظریه نقش برجسته ای در تصور ما از جهان جسمانی بازی میکردند. از یک سو، رفتار آنچه را بر می شمرد که فکر میشد جوهر است؛ گرما، پایه های آن که روشنگر واقعیتهایی مانند جنبش گرما از اجسام گرمتر به اجسام سردتر و این که مقدار گرمایی که این گونه منتقل شده به ترکیب مادی اجسام مربوطه بستگی دارد. از سویی دیگر، اصول مکانیک با تلاشهای [[نیوتون]]، روشهای تأثیر و تأثر اجسام ایستا و پویا را بر یکدیگر تبیین میکرد.{{نیازمند منبع}}
بر اساس تلاشهای نظری و تجربی در قرن نوزدهم،
مفهوم فروکاهی خارج از حیطهٔ علم نیز دارای کاربرد است. اما همواره روشن نیست شرایط استفاده مناسب از آن محقق باشد. در فلسفهٔ ذهن معمولاً نظریهٔ این همانی نوع را فروکاهشگرایانه میدانند. یکی دانستنِ امور گوناگون ذهنی و انواع پدیدارهای جسمانی شباهت زیادی با یکی دانستنِ گرما و [[جنبش مولکولی]] دارد؛ و نتیجه این خواهد شد که فهم ما از ذهن به فهم ما از مغز و نظامهای جسمانی مرتبط فروکاسته شود. چنین فروکاستنی واقعی بودن وجود شناختی امور ذهنی را تضمین میکند. البته فهم متعارف ما از ذهن با یک نظریه مانند ترمودینامیک قابل قیاس نیست تا همانند این مفهوم قابل تحویل و فروکاهی باشد.{{نیازمند منبع}}
|