گویش بختیاری: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
برچسب: خنثیسازی |
||
خط ۱۹:
}}
'''گویش بختیاری''' یا '''لری بختیاری''' گویش [[مردم بختیاری]]
.
خط ۲۵:
[[پرونده:LurishLanguageMap.png|بندانگشتی|چپ|گستردگی مناطق لُرنشین خاورمیانه]]
کتاب با نام بختیاریکا دانشنامه و واژهنامه ایل بختیاری بمنظور ایفای نقش یک منبع مهم اطلاعاتی طی مدت زمان ده سال به رشته تحریر درآمده و شامل کلیه مباحث مربوط به گفتار و زبان بختیاریست که توسط مولف جوان بختیاری، امیر رستمی بابادی تهیه و در اختیار علاقه مندان این حوزه قرار گرفتهاست.
گویش بختیاری مانند دیگر [[گویشهای ایرانی جنوب غربی
;اول
خط ۵۹:
در این جدول، ''A صدای '''آ'''، ou صدای '''او''' و ee صدای '''ایی''''' میدهد.
{| class="wikitable" style="margin: 1em auto 1em auto"
! بختیاری ||
|--
| باوا/پاپا||
|-
| دِدو/دِرو ||
|-
| دا/دآیه ||
|-
|
|-
| تاتِه/تاتَه||
|-
| دالو ||
|-
| بوه/بَو||
|-
| گه گه/گِئو/گیگهَ/کاکا||
|-
| کُر/کوئَک ||
|-
| دُر / دُه-دَر/دُدَر||
|-
| بُتی / بُتِ|| Botie
|-
| کیچی/کِچی||
|-
| تاته زا||
|-
| خورزا||
|-
|
|-
| هُمریش||
|-
| جُوِه/جِوه||
|-
| شُولار/شَولار||
|-
| چُغا||
|-
| نِفت/نُفت/پِت||
|-
| به در/سَرا||
|-
|حَوش||
|-
| بَرد||
|-
| کِتو/سَی||
| سگ
|-
| گُلو||
| گربه
|-
| هَرس||
|-
| تیگ/پِشنی/پیشنی||
|-
| چَکهَ/کَچه/چُوَه||
|-
| بَق/بَک||
|-
| گژدین||
|-
| گادین||
|-
| تَش تَش||
|-
| گَرگِراک||
|-
| هالو/هُلو||
|-
| دیلق/تَش||
|-
| سوز/سوز||
|-
| حونِه/هُوَه||
| خانه
|-
| کِئو / بِنُوش/بِنَوش||
|-
| سُهر||
|-
| اِسپید||
|-
| شَه||
|-
|کِرجِلِنگ/کِرژِلِنگ/کِرزِلِنگ||
|}
البته گفتنی است که گویش بختیاری چندین لهجه دارد؛ و در بعضی موارد فتحه و کسره آنها با هم مختلف است (در لغات بالا)
خط ۱۵۹:
|دا، دآیَه
|دای، دِی
|دا
|مادر
|-
|تاته
|تاتَه، عامو
|عامو
|عمو
|-
خط ۱۷۴:
|تاتهزا، عاموزا
|تاتهزا، عاموزا
|عاموزا
|عموزاده
|-
خط ۱۸۴:
|چغا، مُل
|تُل
|کُن
|تپه
|-
|بَرد، کُچُک
|برد، کچُک
|بَرد
|سنگ
|-
خط ۲۰۴:
|ار
|ار
|اَ
|اگر
|-
خط ۲۱۴:
|لؤی
|لوی
|
|شیر آغوز (زیک)
|-
|آل
|یال
|
|موجود افسانهای در زاگرس - جن
|-
خط ۲۲۹:
|تَش
|تَش
|تَش
|آتش
|-
|آوریت
|وریتنایَن، وریتنادَن
|پَره
|پرکندن مرغ
|-
خط ۲۴۴:
|بافه
|بافَه
|بافه
|دسته گندم
|-
|بِخَوسین
|بخوسیت
|بوفته
|بخوابید
|-
خط ۲۵۹:
|بل باریک، کعْد باریک
|قَی باریک، قد باریک
|قَ
|کمر باریک
|-
خط ۲۶۹:
|بندار
|سَرَبالِی
|بنار
|سربالایی
|-
خط ۲۹۹:
|پرس
|
|پُرس
|عزاداری
|-
خط ۳۱۹:
|چاپ چوله
|دز درو
|دِرو
|دروغ و ریا
|-
خط ۳۳۹:
|چوله
|جیلَه، جولَه
|چولِه
|جوجه تیغی
|-
|دوقات
|
|دو
|دوبرابر
|-
|نُمزَد، نومزَد
|نومزا
|
|نامزد
|-
خط ۳۶۴:
|رات و ریت
|رات ریت
|
|بیبندونوا
|}
خط ۴۵۸:
قواعد لری بختیاری مانند فارسی تحت تأثیر زبان عربی قرار نگرفته و حرف «ب» پیش از فعلها و حالت استمراری دارا نیست بدین معنی پسوند استمراری ساز (می) ندارد و گاهی در بین جوانان بختیاری شنیده میشود که گویش بختیاریشان تحت تأثیر زبان فارسی قرار گرفته و این به دلیل صحبت کردن در جامعه به زبان فارسی هست مانند نمونههای زیر:
فارسی: میای بریم؟، بختیاری درست:
فارسی: من دارم میرم، بختیاری درست: مو هُنِی
فارسی: دخترها رفتن، بختیاری درست: دُرگَل رَهدن، بختیاری نادرست: دُهدَرآ رَفتِن
فارسی:
شناسه + بن مضارع
سطر ۴۷۵ ⟵ ۴۷۰:
مثلاً خَردَن (xarden) به معنی خوردن بن مضارعش «خور» (xor) است:
میخورم:
میخوری:
▲میخورد: أخُره/خوره (xo/xureh)کردی کردستان :أخوه
▲میخوریم: أخُریم/خوریم (xo/xurim)
▲میخورید: أخُرین/خورین (xo/xurin)
▲میخورند: أخُرن/خورن (xo/xuren)
;'''مضارع التزامی'''
;* ساختار در فارسی: بـ + بن مضارع + شناسه «َم، ی، َد، یم، ید، َند» مثال: من بروم، تو بروی، او برود، ما برویم، شما بروید، آنها بروند
سطر ۵۱۰ ⟵ ۵۰۰:
ساختار: هُنِی + ماضی ساده
فارسی:میدویدم، بختیاری: هُنِی
فارسی: میخوردند، بختیاری، هُنِی
فارسی: میآیم/میام، بختیاری: هُنِی
فارسی: میدویدن، بختیاری: هُنِی
;'''ماضی نقلی''':
سطر ۵۳۴ ⟵ ۵۲۴:
خوردهاند: خَردِنِه (xardene)
;'''ماضی بعید''':
{{سخ}}
مثل فارسی است فقط به جای 《بود》 از 《بید》 یا 《بی》 یا 《وی》 استفاده میشود.
مثلاً: خورده بودند = خَردِه بیدِن (xarde biden)
;'''آینده''':
{{سخ}}
برای بیان زمان آینده معمولاً همان مضارع اخباری به کار میرود
;'''نفی مضارع اخباری''':
{{سخ}}
نمیخورم: نی/نِخورُم (ni/nexorom)
|