ارنست هرتسفلد: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
PedramRs (بحث | مشارکت‌ها)
جزبدون خلاصۀ ویرایش
برچسب‌ها: ویرایشگر دیداری ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
خط ۵۱:
آشنایی جامعه جهانی با فعالیت‌های هرتسفلد با کاوش دوباره در سامره میان سال‌های {{چر|}}۱۹۱۱–۱۹۱۳ آغاز شد که با کشف گنج‌نبشت هخامنشیان در شهر پارسه از {{چر|}}۱۹۳۱–۱۹۳۴ به نقطه عطف خویش رسید. در حفاری‌های تخت جمشید هرتسفلد را باستان‌شناس جوانی به نام فریدریش (فریتز) کرفتر Friedrich (Fritz) Krefter همراهی می‌کرد. هرتسفلد جزو نخستین گروه از باستان شناسان و شرق شناسان باختر بود که اعتقاد داشتند تمامی آنچه از یونانی‌ها در مورد ایرانیان گفته شده درست نیست. این تعاریف یونانی با غرض ورزی‌های سیاسی و اجتماعی و اقتصادی هستند که برخاسته از نگرش مختص یونانی‌ها در مورد بازگویی وقایع، حوادث و مسائل مختلف بود.
 
هرتسفلد در سال [[۱۹۲۰ (میلادی)|۱۹۲۰]] کرسی استادی جغرافیای تاریخی مشرق‌زمین در دانشگاه برلین و مقام نخستین استاد رسمی باستان‌شناسی [[خاور نزدیک باستان|خاور نزدیک]] را به دست آورد و هم‌زمان به تدریس در رشته زبان‌شناسی شرق پرداخت. وی مدت‌هاسپس دربه ایران آمد و مدت‌ها به مطالعه و تحقیق پرداخت و گزارشی جامع دربارهٔ تخت جمشید برای دولت ایران تهیه کرد. در جریان این کاوش‌ها آثار متعدد باستانی شامل ظروف [[سنگ‌تراشی]] شده، نقاشی و کتیبه‌های زیادی از زیر خاک بیرون آورده شد. او در تهران کلاسهایی برای تدریس زبانهای باستانی دایر کرد و فعالیت‌هایش مورد توجه شخص رضاشاه بود. در سوم خرداد ۱۳۰۷ [[مجلس شورای ملی]] با تصویب قانونی او را با حقوق ماهیانه پانصد تومان به استخدام وزارت معارف درآورد تا تاریخ و زبانهای باستانی تدریس کند. تلاش‌های علمی هرتسفلد در شناسایی تمدن کهن مناطق مختلف شرق مثال‌زدنی است. در مجموع او حدود یازده سال ساکن ایران بود و جایگاهی بی‌همتا در پروژه‌های باستان‌شناسی و میراث ملی به دست آورد. فعالیت‌های او مورد توجه شخص رضاشاه بود. اوهرتسفلد همچنین در تهران به عنوان رایزن نیمه رسمی سفارت آلمان فعالیت داشت و بارها تلاش کرد یک بنیاد باستان‌شناسی آلمانی در ایران ایجاد کند اما بحران اقتصادی در آلمان به دلیل جنگ جهانی مانع از انجام این کار شد. <ref name="ToolAutoGenRef1" />
 
=== لوح زرین داریوش یکم ===