الهیات: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
Yamaha5Bot (بحث | مشارکتها) جز تمیزکاری با استفاده از AWB |
||
خط ۲۵:
==== واژهشناسی ====
تئولوژی در انگلیسی از واژهٔ یونانی ثئولوژیا(θεολογία) مشتق شدهاست. خود واژه ثئولوژیا از ثئوس(Θεός), به معنای خدا و لوژیا(-λογία),<ref>The accusative plural of the neuter noun λόγιον; cf. Walter Bauer, William F. Arndt, F. Wilbur Gingrich, Frederick W. Danker, ''A Greek-English Lexicon of the New Testament,'' 2nd ed. , (Chicago and London: University of Chicago Press, 1979), 476. For examples of λόγια in the New Testament, cf. Acts 7:38; Romans 3:2; 1 Peter 4:11.</ref> به معنای گفتهها و حکمتها و اندرزها بکار میرفتهاست. لوژیا با واژه لوگوس مرتبط است است که به معنای واژه، گفتار یا استدلال است. این واژه پس از آن به لاتین به صورت ثئولوژیا theologia و وارد [[زبان فرانسه]] به صورت ثئولوژی théologie میشود.<ref>Langland, [[پییرز شخمزن|Piers Plowman]] A ix 136</ref> معنایی که این واژه در انگلیسی دارد بخش اعظمی از آن معنا مربوط به معادلهای لاتین و یونانی است که در کاربردهای مسیحی پدرشناسی یا [[پدرشناسی]] (پاتریولوژی) و تاریخ الهیات مسیحی بکار رفتهاست.به نظر میرسد اولین کسی که واژه الهیات را بکاربرده، افلاطون در رساله جمهوریت است که واژه میتولوژیθεολογία را در دهان سقراط گذاشته است.<ref>''Dictionnaire critique de la théologie'', sv «théologie» , {{p.|1140-1}} (J. -Y. Lacoste).</ref> ارسطو فلسفه نظریه را به سه بخش ریاضیات، طبیعیات یا فیزیک و الهیات تقسیم کرد. نزد ارسطو، الهیات مطابق با متافیزیک بود که در مورد گفتار درباب الوهیت بود.<ref>[http://etext.library.adelaide.edu.au/mirror/classics.mit.edu/Aristotle/metaphysics.6.vi.html Aristotle, ''Metaphysics'', Book Epsilon.] {{Webarchive| url = https://web.archive.org/web/20140807010251/http://etext.library.adelaide.edu.au/mirror/classics.mit.edu/Aristotle/metaphysics.6.vi.html | date =07 August 2014}}</ref> منابع رواقی همچون مارکوس وارو بیان میکنند که میتواند سه نوع گفتار و بحث در باب امر الهی را از هم متمایز کرد:میتولوژی که در ارتباط با اسطورهها و خدایان یونان بودهاست، عقلانی که مربوط به تحلیل فلسفی خدایان و جهانشناسی است، و مدنی که در باب آداب و رسوم دینی عام است.<ref>As cited by Augustine, ''[[شهر خدا (کتاب)|City of God]]'', [http://www.newadvent.org/fathers/120106.htm Book 6], ch.5.</ref>
== الهیات در مسیحیت ==
سطر ۳۵ ⟵ ۳۴:
مناسب است الهیات مسیحی را از دو جنبه بطور فشرده مورد بررسی قرار دهیم؛ یعنی از دیدگاه الهیات محافظه کار و الهیات لیبرال یا آزاداندیش.
موضوعات مورد بررسی ما اینها اند:
=== خدا در الهیات مسیحی ===
سطر ۵۲ ⟵ ۵۱:
=== آخرتشناسی _[[فرجامشناسی]]===
الهیات محافظه کار، الهیات رسمی تقریباً همه فرقه هاست (ارتودکس، کاتولیک، پروتستانت و فرقههای غیروابسته). [[محافظه کاران]]، چه معنوی باشند یا مدرن، الهیات و تعلیم [[پدران کلیسا]] را حفظ میکنند. الهیات لیبرال آنگونه که از نامش پیداست، بیانگر دیدگاهای آزاد کلیساها و افرادیست که الهیات رسمی مسیحی را نمیپذیرند. آنها طرفدار مکتب اصالت عمل [[پراگماتیسم]] هستند که ادعا دارد ایمان باید در چوکات جهان ایده و ایدئالیسم مطالعه شود که در جهان ایده هیچ چیزی ثابت و قطعی نیست بلکه نسبی. همچنان ایمان باید در محدوده فریضههای معقول و [[استدلال منطقی]] باقی ماند.
== الهیات در اسلام ==
سطر ۶۵ ⟵ ۶۲:
الهیات به معنیالاعم امور عامه فلسفه است یعنی وجود و احوال وجود، و الهیات بمعنیالاخص مربوط به مفاهیم متافیزیکی در مورد خدا.
== الهیات به مثابه یک رشته مضبوط دانشگاهی ==
سطر ۷۲ ⟵ ۶۷:
[[آکادمی افلاطون]] که در آتن در قرن چهارم قبل از میلاد بنا نهاده شد، به نظر میرسد شامل موضوعاتی در زمینه الهیات بودهاست.<ref>John Dillon, ''The Heirs of Plato: A Study in the Old Academy, 347–274BC (Oxford: OUP, 2003)''</ref> تایسوه یا [[آکادمی سلطنتی]] آموزش در چین تعالیم کنفوسیوس را در قرن دوم قبل از میلاد تعلیم میداده است.<ref>Xinzhong Yao, ''An Introduction to Confucianism'' (Cambridge: CUP, 2000), p.50.</ref>[[مدرسه نصیبین]] مرکز یادگیری مسیحی از قرن چهارم پس از میلاد بود.<ref>Adam H. Becker, ''The Fear of God and the Beginning of Wisdom: The School of Nisibis and the Development of Scholastic Culture in Late Antique Mesopotamia'' (University of Pennsylvania Press, 2006); see also [http://www.nestorian.org/the_school_of_nisibis.html The School of Nisibis] {{Webarchive|url=https://web.archive.org/web/20160303231841/http://www.nestorian.org/the_school_of_nisibis.html |date=۳ مارس ۲۰۱۶ }} at Nestorian.org</ref> نالاندادر هند مکانی برای آموزشهای عالی بودایی در قرون ۵ و ۶ پس از میلاد بودهاست.<ref>Hartmut Scharfe, ''Education in Ancient India'' (Leiden: Brill, 2002), p.149.</ref>
[[دانشگاه قرویین]] در [[مراکش]]،<ref>The Al-Qarawiyyin mosque was founded in 859 AD, but 'While instruction at the mosque must have begun almost from the beginning, it is only … by the end of the tenth-century that its reputation as a center of learning in both religious and secular sciences … must have begun to wax.' Y. G-M. Lulat, ''A History of African Higher Education from Antiquity to the Present: A Critical Synthesis'' (Greenwood, 2005), p.71</ref> و [[دانشگاه الازهر مصر]] مرکز یادگیری اسلامی در قرن یازدهم بودهاند.<ref>Andrew Beattie, ''Cairo: A Cultural History'' (New York: [[انتشارات دانشگاه آکسفورد|Oxford University Press]], 2005), p.101.</ref> دانشگاههای مدرن غربی از نهادها و مدارس رهبانیت و علیالخصوص مدارس کلیسایی اروپای غربی در دوره [[قرون وسطای عالیه]] است.
== جستارهای وابسته ==
|