نامهای ایران: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
به نسخهٔ 28206205 ویرایش Iroony برگردانده شد. (T) برچسب: خنثیسازی |
بازیابی بخش حذف شده |
||
خط ۱:
[[پرونده:Keshvar ajam- letter from ottoman empire to persian empire mohammad shah.jpg|350px|بندانگشتی|نامهای حاوی «کشورعجم»، فرستادهشده از پادشاه [[امپراتوری عثمانی]] (سلطان عبدالمجید خان) به [[فتحعلیشاه قاجار]]]]نام کنونی [[
تا [[نوروز]] سال ۱۳۱۴ خورشیدی، در [[جهان غرب]] بیشتر از ''Persia'' برای اشاره به کشور ایران استفاده میشد که این واژه از نام منطقه [[پارس]] که استانی در جنوب ایران است، گرفته شدهاست. در نوروز این سال، [[رضاشاه پهلوی]] از دولتهای خارجی درخواست کرد که بجای persia ،تنها «''ایران''» در نوشتههای رسمی مورد استفاده قرار بگیرد.<ref name="yarshater1">Yarshater, Ehsan [http://www.iran-heritage.org/interestgroups/language-article5.htm Persia or Iran, Persian or Farsi] {{webarchive|url=https://web.archive.org/web/20101024033230/http://www.iran-heritage.org/interestgroups/language-article5.htm|date=2010-10-24}}, ''Iranian Studies'', vol. XXII no. 1 (1989)</ref> به دلیل مشکلاتی که پس از این تصمیم به وجود آمده بود، [[محمدرضا پهلوی|محمدرضاشاه پهلوی]] در سال ۱۹۵۹ میلادی اعلام کرد که استفاده از هر دو واژه ایران و Persia در نوشتههای رسمی مانعی ندارد.<ref name="Majd2008a">Majd, Hooman, ''The Ayatollah Begs to Differ: The Paradox of Modern Iran'', by Hooman Majd, Knopf Doubleday Publishing Group, 23 September 2008, {{ISBN|0385528426}}, 9780385528429. p. [https://books.google.com/books?id=1kuSfuHovwMC&pg=PA161 161]</ref>
خط ۸:
«ایران» که در پارسی نو به کار میرود، از واژه پارسی میانه ''ērān'' آمده که نخستین بار در سنگنبشته [[اردشیر بابکان|اردشیر یکم]] ساسانی در نقشرستم مورد استفاده قرار گرفتهاست. اردشیر در این سنگنگاره خود را در نگارش پارسی میانه ''ardašīr šāhān šāh ērān'' و در نگارش پهلوی ''ardašīr šāhān šāh aryān'' خوانده که هر دوی اینها به معنای «اردشیر، شاهنشاه ایرانیان» است.
اشکال مفرد ''ēr-'' و ''ary-'' که به ترتیب نامهای جمع ''ērān'' و ''aryān'' را ساختهاند، از شکل ایرانی باستان ''*arya-'' میآیند که که در نوشتههای اوستایی، مادی-هخامنشی و [[شاهنشاهی کوشانی|کوشانی]]-[[اشکانی]]، بهعنوان نامی برای مردمان ایرانی به کار رفتهاست و همچنین ''بسیار'' محتمل است که اردشیر نیز از این واژه در همان سنت پیشین خود استفاده کرده باشد.<ref name="Schmitt_Aryans">{{cite encyclopedia|last=Schmitt|first=Rüdiger|title=Aryans|pages=684–687|volume=2|year=1987|encyclopedia=Encyclopedia Iranica|location=New York|publisher=Routledge & Kegan Paul|url=http://www.iranicaonline.org/articles/aryans}}</ref><ref name="MacKenzie2">{{citation|last=MacKenzie|first=David Niel|chapter=Ērān, Ērānšahr|title=Encyclopedia Iranica|series=vol. 8|year=1998|publisher=Mazda|location=Costa Mesa|chapter-url=http://www.iranicaonline.org/articles/eran-eransah|page=534}}.</ref><ref name="Bailey_Arya">{{cite encyclopedia|last=Bailey|first=Harold Walter|title=Arya|pages=681–683|year=1987|volume=2|encyclopedia=Encyclopedia Iranica|location=New York|publisher=Routledge & Kegan Paul|url=http://www.iranicaonline.org/articles/arya-an-ethnic-epithet|accessdate=۸ سپتامبر ۲۰۱۹|archiveurl=https://web.archive.org/web/20160303194904/http://www.iranicaonline.org/articles/arya-an-ethnic-epithet|archivedate=۳ مارس ۲۰۱۶|dead-url=yes}}</ref>
== دوران باستان ==
چنانکه گفته شد، گرچه استفاده از «ایرانی» به دوران اوستایی بازمیگردد، اما نخستین استفاده از شکل کنونی این واژه، در سنگنبشته [[نقش رستم|نقشرستم]] اردشیر یکم ساسانی دیده شدهاست.<ref name="MacKenzie2"/> او بر روی سکههایش خود را «بَغ <small>(خداوندگار)</small> مزداپرست، اردشیر، شاهنشاه ایرانیان» نامیدهاست. [[شاپور یکم]]، فرزند و جانشین اردشیر، پس از گسترش مرزهای شاهنشاهی و فتح سرزمینهای غیر ایرانی، خود را «شاهنشاه ایرانیان و انیرانیان» خواند که این عناوین تا [[سقوط شاهنشاهی ساسانی]] توسط تمام جانشینان او به کار رفت.<ref>Vesta Sarkhosh Curtis, Sarah Stewart, ''Birth of the Persian Empire: The Idea of Iran'', I.B.Tauris, 2005, {{ISBN|9781845110628}}, page 5</ref>[[پرونده:Bahrami.jpg|بندانگشتی|نمونه سکه ساسانی در دوران بهرام اول با عنوان «شاهنشاه ایران و انیران»]]با وجود اینکه ''ایران'' در ادبیات ساسانی به مردمان ایرانی اشاره دارد، در همان نوشتههای اولیه ساسانی از آن به عنوان یک نام جغرافیایی نیز استفاده شدهاست.<ref name="MacKenzie2"/> در [[سنگنوشته شاپور یکم بر کعبه زرتشت|سنگنبشته شاپور یکم در کعبهزرتشت]]، شاه امپراتوری خود را به دو بخش «ایران» و «انیران» تقسیم کردهاست. همچنین شاپور شاهنشاهی خود را «[[ایرانشهر (ساسانیان)|ایرانشهر]]» ([[پرونده:Eranshahr.svg|75px|جایگزین=ʾylʾnštr']]) نامیده که تمام قلمروی او، صرف نظر از ایرانینشین بودن یا نبودن، را شامل میشدهاست.<ref name="MacKenzie2"/> در یک سنگنبشته که سی سال پس از شاپور و توسط [[کرتیر]] حک شدهاست، واژه «انیرانشهر» نیز به چشم میخورد؛ درحالی که شاپور [[ارمنستان]] و [[قفقاز]] را نیز بخشی از «ایران» قلمداد کرده بود، کرتیر آنها در «انیران» دستهبندی کردهاست که دلیل آن میتواند زرتشتی نبودن این سرزمینها باشد. در کتابچه متاخر «[[شهرستانهای ایرانشهر]]»، [[آفریقا]] و [[شبهجزیره عربستان|عربستان]] – که در دوران متاخر توسط [[فهرست شاهنشاهان ساسانی|شاهنشاهان ساسانی]] فتح شده بودند – نیز بخشی از ایرانشهر به حساب آمدهاند.<ref>{{citation|last1=Markwart|first1=J.|last2=Messina|first2=G.|title=A catalogue of the provincial capitals of Eranshahr: Pahlavi text, version and commentary|publisher=Pontificio istituto biblico|location=Rome|year=1931}}.</ref><ref>{{citation|last=Daryaee|first=Touraj|title=Šahrestānīhā ī Ērānšahr. A Middle Persian Text on Late Antique Geography, Epic, and History. With English and Persian Translations, and Commentary|publisher=Mazda Publishers|year=2002}}.</ref>
با وجود اینکه ''ایران'' در ادبیات ساسانی اشاره به مردمان ایرانی دارد، اما با تقسیم ایرانشهر به دو بخش «ایران» و «انیران»، به نظر میرسد که این واژه بار جغرافیایی نیز پیدا کردهاست. هر دوی این واژگان در نوشتههای [[مانی]] نیز به چشم میخورند و همچنین شاهنشاهان ساسانی از ''ایران'' در نام شهرهایی که بنا مینهادند نیز استفاده میکردند؛ مانند ''Ērān-xwarrah-šābuhr''، یعنی ''شکوهِ ایرانِ شاپور''.<ref name="Gignoux_Aneran">{{citation|last=Gignoux|first=Phillipe|chapter=Anērān|pages=30–31|series=vol. 2|year=1987|title=Encyclopedia Iranica|location=New York|publisher=Routledge & Kegan Paul|chapter-url=http://www.iranicaonline.org/articles/aneran}}.</ref> «ایران آمارگر»، «ایران دبیربد» و «ایران اسپهبد» از جمله مناصبی هستند که نام ایران در آنها به کار رفتهاست.<ref name="MacKenzie2"/><ref name="Gnoli">{{citation|last=Gnoli|first=Gherardo|title=The Idea of Iran: an essay on its origin|year=1989|series=Serie orientale Roma, vol. LXI|location=Rome/Leiden|publisher=Istituto italiano per il Medio ed Estremo Oriente/Brill}}.</ref>[[پرونده:Stielers Handatlas 1891 59.jpg|بندانگشتی|چپ|300px| [[نقشه ایران و توران در دوره قاجاریه]]. نقشه [[آدولف اشتیلر]] اولین نقشه اروپایی که بجای پرشیا، از ایران استفاده کردهاست.]]از آنجایی که ''ērānšahr'' در نوشتههای پیشا-ساسانی پیدا نشدهاست (که به عنوان مثال میتوانست در پارسی باستان به شکل ''*aryānām xšaθra-'' به کار رود)، تاریخدانان اینگونه برداشت میکنند که این مسئله یکی از ابتکارات ساسانیان بودهاست. در نگارش [[زبان یونانی باستان|یونانی]] سنگنبشته سه زبانه شاپور یکم، «شهر» که به معنای شاهنشاهی است، ''ethnous'' ترجمه شده که در یونانی باستان به معنای «ملت» به کار میرود. هرچند، ایده یک ملت ایرانی برای یونانیان مسئله تازهای نبود. [[هردوت]]، تاریخنگار معروف یونانی در تواریخ خود مینویسد که «مادها را ''Arioi'' نیز مینامند» که این همان کلمه «ایرانی» است. [[استرابون]] در قرن یکم پیش از میلاد، به نوشتههای [[اراتوستن]]، از نویسندگان یونانی معاصر [[اسکندر]]، ارجاع میدهد که «[در سرزمینهای شمال سند] [[آریانا]] گستردهاست که شامل بخشهایی از پارس، ماد، [[باختر (بلخ)|بلخ]] و [[سغد]] میشود؛ زیرا این مردمان همگی به زبانی تقریباً یکسان صحبت میکنند.» [[داماسکیوس]] از [[اودموس رودسی]] نقل میکند که «[[مغ]]ها و همه آنها تبار ایرانی (''áreion'') دارند.» [[دیودور سیسیلی]]، تاریخنگار هم عصر [[ژولیوس سزار|سزار]] و [[آگوستوس]]، [[زرتشت]] را یکی از ایرانیها (''Arianoi'') توصیف میکند.
== دوران میانه ==
|