دختر سروان: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
جز ←‏خلاصه داستان: اصلاح املایی با استفاده از فهرست اشتباه‌یاب و، typos fixed: به طور ← به‌طور با استفاده از AWB
برچسب: ویرایش توسط ویرایشگر خودکار
خط ۳۵:
 
== خلاصه داستان ==
داستان دختر سروان در مورد پتر آندرویچ جوانی اشراف زاده در اواخر [[قرن هجدهم میلادی]] است. او به سن سربازی رسیده است و پدرش بر خلاف نظر مادرش او را به خدمت نظام می فرستد و از روابط خود استفاده می کند تا پسرش را به منطقه ای دورافتاده در شرق رود ولگا و کنار دشت‌های قزاقستان اعزام کنند. در راه مرد کُزَک ناشناس راهنمای او می‌شود. پتر آندرویچ در قلعه‌ای نزدیک به شهر ارنبورگ مشغول خدمت می‌شود. وی عاشق ماریا دختر سروان محل خدمتش می شود. چندی بعد کُزکی که به طوربه‌طور اتفاقی راهنمای او شده بود یعنی یملیان پوگاچف علیه حکومت روسیه قیام کرده و به قلعه آن‌ها حمله‌ور می‌شود و پتر آندرویچ رودرروی او قرار می‌گیرد. پوگاچف به پاس پوستینی که پتر آندریوج به او بخشیده جان او را نجات داده و از وی حمایت می‌کند با این حال آندرویچ قبول نمی‌کند که به سپاه پوگاچف بپیوندد. از طرف دیگر آندرویچ برای حمایت از دختر مورد علاقه خود حوادث دور از ذهنی را باید از سر بگذراند و در این بین رقیبی عشقی از همه بیشتر برای او دردسر ساز می شود...
 
== منابع ==