این داستان دربارهٔ دو جهان و دو دنیای موازی بایکدیگر است. یکی از جهانها متعلق به دنیای مدرن امروزیست و جهان دیگر متعلق به گذشته و دوران امپراطوریامپراتوری کره است که توسط پادشاه، لی گون (Lee Min-Ho) اداره میشود. تا اینکه شیطان در دنیای آدمها رها میشود و دری را به سمت جهان موازی باز میکند. دری که میتوان از طریق آن به جهان قدیمی و جهان امروزی رفت و آمد کرد. شیطان به پادشاه لی گان، پیشنهاد زندگی بهتر در دنیای موازی مدرن را میدهد اما برخلاف پیشنهاد شیطان، لی گان سعی میکند دری که به سمت جهان موازی باز شده را ببندد. به همین خاطر به دنیای مدرن میرود و با بازرس کره جنوبی جانگ تائه یول (Kim Go-Eun) آشنا میشود و آن دو سعی میکنند به کمک یکدیگر، دری که شیطان باز کردهاست را ببندند.