اقتصاد سیاسی: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
اصلاح غلط تایپی
سجاوندی و فاصله‌ها اصلاح شد
خط ۵:
[[پرونده:Rousseau - Discours sur l'oeconomie politique, 1758 - 5884558.tif|بندانگشتی|[[ژان-ژاک روسو]]، ''Discours sur l'oeconomie politique'', 1758]]
 
'''اقتصاد سیاسی''' عبارت است از علم قوانین تولید و توزیع نعمت‌های مادی در مراحل مختلف تکامل جامعه انسانی.<ref name="javanshir">جوانشیر، اقتصاد سیاسی</ref>
 
پیدایش اقتصاد سیاسی در قرن هجدهم به مردم در زمینه یزمینهٔ نظام تامینتأمین نیاز ها ( یعنی شیوه یشیوهٔ توزیع و تولید کالاها بله هدف تامینتأمین نیاز هانیازها) کمک شایانی کرد و اصطلاح " «اقتصاد سیاسی"» جایگزین اصطلاح قدیمی " «[[اقتصاد]]"» شد. در واقع اقتصاد از یونانی به معنی " «[[اقتصاد خانواده]]"» ( مربوط به جامعه هاییجامعه‌هایی که اکثر کالاهای مورد نیاز در خانواده تامینتأمین می شودمی‌شود) در نظر گرفته شده بود و واژه ی "واژهٔ «اقتصاد سیاسی"» به مدیریت امور اقتصادی دولت مرتبط می شدمی‌شد. در ابتدا این اقتصاد به دولتمردان در اداره یادارهٔ بهتر امور اقتصادی دولت کمک می کردمی‌کرد.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=عبدالله زاده، نظریه هاینظریه‌های اقتصاد سیاسی|زبان=|نویسندگان سایر بخش‌ها=|کوشش=}}</ref>
 
اقتصاد سیاسی یک روش مطالعه علمی دربارهٔ پدیده‌های اجتماعی است. این رهیافت بر وجود ارتباط میان مؤلفه‌های سیاسی و اقتصادی در شکل‌دادن به پدیده‌های اجتماعی مبتنی است. به همین دلیل اگرچه اغلب زیرمجموعه علم اقتصاد دانسته می‌شود، باید آن را چیزی فراتر از علم اقتصاد محض دانست؛ اقتصاد سیاسی Political Economy یا به شکل اختصاری PE است، اما [[علم اقتصاد]] Economics.
مثلاً برای تحلیل رفتار [[انتخابات]]ی [[طبقه اجتماعی|طبقات]] مختلف به منافع اقتصادی آن طبقات رجوع می‌شود یا تأثیر اقتصادی یک تصمیم‌گیری سیاسی مورد مطالعه قرار می‌گیرد.<ref name="javanshir" />
 
اقتصاد سیاسی شاخه‌ای است از علوم اجتماعی که قوانین مربوط به تولید و توزیع درآمد و ثروت و اثرات آن را در مراحل مختلف رشد و توسعه جامعهٔ بشری مورد بررسی قرار می‌دهد. اغلب مباحثی که امروزه در علم اقتصاد مورد بررسی قرار می‌گیرد، در گذشته در قلمرو اقتصاد سیاسی به‌طور پراکنده مطرح می‌شده‌است. نخستین بار، اصطلاح اقتصاد سیاسی توسط پیروان مکتب مرکانتیلیسم ([[سوداگری]]) عنوان گردید و سپس مورد بحث علمای کلاسیک اقتصاد نظیر [[ویلیام پتی]]<ref>William Petty</ref> و [[کنه]]<ref>Quesnay</ref> [[آدام اسمیت]]، [[دیوید ریکاردو]]<ref>David Ricardo</ref> و [[سی]]<ref>Say</ref> قرار گرفت.<ref name="javanshir">جوانشیر، اقتصاد سیاسی</ref>
 
== اقتصاد سیاسی در مکتب کلاسیک ==
اقتصاد سیاسی کلاسیک سرمایه‌داری طی جریان تکامل شیوه تولید سرمایه‌داری پدید می‌آید که نمایندگان برجسته آن نظیر [[آدام اسمیت]] و [[دیوید ریکاردو]] گام‌های مهمی در راه درک قوانین تولید و توزیع اجتماعی نعمات مادی برداشتند. این مکتب پایه‌های تحقیق علمی اقتصاد سرمایه‌داری را شالوده ریزی کرد ولی این مکتب نظام [[سرمایه داریسرمایه‌داری]] را بدون نقص و جاودانی می‌انگاشت و مدافع [[بورژوازی]] بود که در دوران اولیه تکاملش با [[فئودالیسم]] مبارزه می‌کرد و نقش مترقی داشت.<ref name="javanshir">جوانشیر، اقتصاد سیاسی</ref>
 
اواخر قرن هفدهم و اوائل قرن هیجدهم میلادی دوران شکفتگی این مکتب در انگلستان و فرانسه بود. بهترین نمایندگان اقتصاد سیاسی کلاسیک بورژوازی در این دوران طی مبارزه خود با مبادی قرون وسطایی و فئودالی اقتصاد، استقرار اقتصاد سرمایه‌داری و امحاء مقررات فئودالی را درحیات اقتصادی طلب می‌کردند و از این راه می‌خواستند طبیعی بودن قوانین اقتصادی و به عبارت امروزی عینی بودن این قوانین را اثبات کنند و به همین جهت هم به تجزیه و تحلیل شیوه تولید سرمایه‌داری و قوانین درونی آن پرداختند. آن‌ها اساس تئوری [[ارزش بر پایه کار]] را تدوین کرده و بر این اساس مقولاتی نظیر [[بهره مالکانه]] و [[بهره]] و [[سود (حسابداری)|سود]] را توضیح می‌دادند.<ref name="javanshir">جوانشیر، اقتصاد سیاسی</ref>
خط ۲۱:
[[دیوید ریکاردو]] حتی در این تجزیه و تحلیل به وجود تناقض بین [[دستمزد]] و [[سود (حسابداری)|سود]] پی برد که خود اساسی برای درک تضاد سرمایه‌داری به‌شمار می‌رود. دربارهٔ اهمیت این کتاب باید گفت که یکی از منابع سه‌گانه [[مارکسیسم]] را همین تئوری تشکیل می‌دهد که به نحوی انتقادی و خلاق از جانب [[مارکس]] مورد استفاده قرار گرفت و در ضمن نقایص آن نشان داده شد.<ref name="javanshir">جوانشیر، اقتصاد سیاسی</ref>
 
مطالعه در مورد اقتصاد سیاسی کلاسیک به دو بخش تقسیم می‌شود:{{سخ}}
# بحث در دفاع از [[خودتنظیمی بازار]]{{سخ}}
# [[نظریهٔ ارزش و توزیع]]{{سخ}}
بخش اول به ماهیت نظام بازار و رابطه‌اش با بازار مربوط می‌شود و بخش دوم به تولید و استفاده از مازاد اقتصادی مربوط می‌شود. اصطلاح اقتصاد سیاسی به رویکرد کلاسیک به معنی نظام برآوردن نیازهای شخصی متشکل از عامل‌های خصوصی مستقل است.
خط ۳۱:
 
== اقتصاد سیاسی مارکسیستی ==
[[مارکسیسم|مارکسیستها]] امر سیاسی را در جدایی جامعه مدنی از عرصه عمومی (محدود کردن حقوق و برابری به عرصه عمومی)، فرایندهای طبقاتی که به وسیله آن [[ارزش اضافی]] در نظام [[سرمایه داریسرمایه‌داری]] تصرف می‌شود، نقش دولت در اداره کردن منافع و امور [[سرمایه]]، تضمین‌های سیاسی حقوق مالکیت، فعالیت‌های انقلابی برای تغییر دادن نهادهای سیاسی سرمایه‌داری و چانه زنی بین نیروی [[کار]] و [[سرمایه]] برای کنترل مازاد اقتصادی مشاهده کردند.
 
آدام اسمیت
خط ۳۹:
 
== اقتصاد سیاسی کینزی ==
رویکرد کینزی ادعاهای متداول در میان متفکران کلاسیک و نئوکلاسیک در مورد خود تنظیمی بازار را به نقد می‌کشد. او این ادعا را که نظام بازار بدون نظارت دولت می‌تواند امکانات بالقوه مولد جامعه را کاملاً مورد استفاده قرار دهد، زیر سؤال می‌برد. رویکرد کینزی به بی‌ثباتی فرایند بازتولید و رشد در [[اقتصاد سرمایه داریسرمایه‌داری]] می‌پردازد. کینز هم ضد مفهوم تعادل، که مشخصه اقتصاد اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم بود و هم ضد مفهوم دست نامریی مورد علاقه آدام اسمیت استدلال می‌کرد.
 
== اقتصاد سیاسی میان رشته ایی ==