نظام‌الملک: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
اشتباه تصحیح شد
Darius43 (بحث | مشارکت‌ها)
جز ادیت تایپی
برچسب‌ها: ویرایشگر دیداری ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
خط ۳۶:
== زندگی ==
نام اصلی خواجه نظام‌الملک، ابوعلی حسن و نام پدرش ابوالحسن علی بود و نام پدر او نیز علی بن اسحق بن عباس بود که از دهقان‌زادگان [[بیهق]] بود، علی بن اسحاق که کنیه‌اش ابوالحسن بود در نویسندگی و حسابداری دستی داشت. در دستگاه حکمران خراسان داخل شده بود و خدمت دیوانی می‌کرد. منزل اصلی خاندان او نیز [[بیهق]] بود، ولی ابوالحسن علی را پس از آن‌که در مشاغل دیوانی ترقی کرده بود مأمور ادارهٔ اموال دولتی در ناحیهٔ [[طوس]] کرده بودند‍ و او آن‌جا اقامت کرده و متأهل شده بود و سه پسر او در طوس به دنیا آمده بودند که بزرگ‌ترین آن‌ها همین حسن یعنی نظام‌الملک بعدی بود.
مقدمات علوم را از زبان عربی و قران[[قرآن]] آموخت و از همان ازمنه در صحبت اهل علم و صلاح می‌گذرانید. همین‌که در حدود بیست سالگی از تحصیل فقه و حدیث و سایر علوم شرعی و فنون ادبی فارغ شد و فاضلی عالم و دبیری توانا گشت، به اعمال دیوانی مشغول شد.<ref>{{پک|حلبی|۱۳۶۵|ک=تاریخ تمدن اسلام|ص=۴۱۰–۴۱۱}}</ref> گفته‌شده که خواجه در خانهٔ دهقانی نشو و نما یافت. [[خرده‌دهقان‌پیشه|دهقان]] در قاموس سیاسی و برخلاف دوره‌های بعد که غالباً به زارعان بی‌زمین گفته می‌شد، در زمان خواجه و پیش از آن نشانهٔ نسب و بزرگ‌زادگی بومی بود. دهاقین در زمان [[ساسانیان]] مالکان بومی بودند که در سلسله‌مراتب اجتماعی و اقتصادی و همچنین ایجاد قدرت نقش به‌سزایی داشتند. دهقانان به همین مفهوم به سده‌های ابتدایی اسلام منتقل‌شده‌است.<ref>{{پک|قادری|۱۳۹۲|ک=اندیشه‌های سیاسی در اسلام و ایران|ص=۱۲۳}}</ref>
 
خواجه در ۲۱ سالگی با انحطاط سلطنت [[غزنویان|غزنوی]] و هجوم ترکمانان سلجوقی به خراسان به خدمت سلجوقیان وارد شد. خواجه بعد از شکست مسعود در دندانقان به سال ۴۳۲ در [[ماوراءالنهر]] به دستگاه [[سلجوقیان]] پیوست اما پس از آزار و اذیت‌هایی که از ابن شاذان عمید بلخ دید به [[مرو]] رفت و به دستگاه [[چغری‌بیگ]] پیوست و به مدت ۱۰ سال یعنی تا سال ۴۴۴ در خدمت آنان بود. تنها سلجوقیان بودند که با گسترش متصرفات خود، وحدت ملی ایران را ممکن ساختند. [[طغرل‌بیگ]]، [[ری]] را پایتخت خود قرار داد و در میانهٔ سدهٔ پنجم با تصرف [[بغداد]] سلطهٔ خود را تا کانون قدرت معنوی امپراتوری گسترش دادند و دست [[آل‌بویه]] را از خلافت در بغداد کوتاه کردند. سلجوقیان برای ادارهٔ متصرفات وسیع خود از دانش و تجربه بهره‌ای نداشتند و مجبور شدند فرهیختگان و کارگزاران باتجربهٔ ایرانی را به خدمت گیرند که در رأس ایشان خواجه نظام‌الملک قرار داشت که با قبول وزارت دو شاه مقتدر سلجوقی، در عمل و نظر در تمرکز وحدت سیاسی و ملی ایران کوشید.<ref>{{پک|اخوان کاظمی|۱۳۸۰|ک= عدالت و خودکامگی در اندیشهٔ سیاسی خواجه نظام|ص=۸}}</ref>
خط ۴۵:
== کارنامه ==
[[پرونده:Nizam al-Mulk tomb 1.JPG|بندانگشتی|220px|چپ|نمای درونی مقبره خواجه نظام‌الملک، اصفهان]]
'''ابوعلی حسن طوسی''' از [[دهقان (زمین‌دار)|دهقان]]زادگان [[بیهق]]([[سبزوار]]) بود. از آن‌جا که دانش اندوزی‌اش در شهر [[توس]] (طوس) بود ''توسی'' خوانده می‌شد. وی در زمان پادشاهی [[غزنویان]] چشم به جهان گشود؛ و در آغاز از دیوانسالاران و پس از برکناری [[عمیدالملک کندری]] در سال [[۴۵۵ (قمری)]]؛ که با تحریک خود او انجام شد، وزیر [[البآلپ ارسلان]] و همچنین آموزگار ولیعهد خردسالش ملکشاه شد و ۲۹ سال (اندکی پیش از مرگ) در این جایگاه بود، با مرگ الب ارسلان، خواجه نظام‌الملک، [[ملکشاه سلجوقی|ملکشاه]] را که بیش از هفده یا هجده سال نداشت به شاهی رساند و خود، کار گرداندن کشور [[ایران]] را که اکنون دچار گرفتاری‌ها و نابه‌سامانی‌های بسیاری بود به دست گرفت. به کوشش او که مرد کاردانی بود گرفتاری‌های بسیاری از دستگاه سلجوقی دور شد و ملکشاه به نیرو و چیرگی بسیاری در کشور رسید.
 
خواجه علاوه بر رتق و فتق امور مملکتی و حل مشکلات عدیده اجتماعی و اخلاقی و سایر مسائل مملکتی دست به ایجاد مدارسی زد که در تاریخ بنام وی به [[مدرسه نظامیه|مدارس نظامیه]] مشهور است و همان مدارس هستند که بعدها سرمشق دانشگاه‌ها شدند؛ که مهم‌ترین آن‌ها عبارت بودند از [[نظامیه بغداد|نظامیه‌های بغداد]]، [[نظامیه موصل|موصل]]، [[نظامیه نیشابور|نیشابور]]، [[نظامیه بلخ|بلخ]]، [[نظامیه هرات|هرات]]، [[نظامیه مرو|مرو]]، [[نظامیه آمل|آمل]]، [[نظامیه گرگان|گرگان]]، [[نظامیه بصره|بصره]]، [[نظامیه شیراز|شیراز]]، [[نظامیه اصفهان|اصفهان]].
خط ۱۰۲:
# '''تاج‌الحضرتین'''؛ برای وزیری دو پادشاه
# '''قوام‌الدین'''؛ این لقبی مذهبی بود که [[فقیه]]ان زمان بدو داده بودند.
# '''نظام‌الملک'''؛ لقبی که عامه بیشتر وی را با این لقب می‌خواندن،می‌خواندند، پس از وی در دوره‌های پسین تاریخ بسیاری از وزیران معتمد شاهان در ایران و [[هند]] با این لقب خوانده می‌شدند.
# '''اتابک'''؛ لقبی که ملکشاه پس از شاهی بدو داده بود.
# '''رضی‌امیرالمؤمنین'''؛ لقبی که خلیفه [[المقتدی بامرالله]] در سال [[۴۷۵ (قمری)|۴۷۵بدو۴۷۵ هجری قمری]] بدو داده بود.
# '''صدرالاسلام'''
 
خط ۱۱۱:
 
== دارایی ==
البآلپ ارسلان منطقه توس را به خواجه نظام‌الملک بخشیده بود. وی در آبادانی این بخش ایران کوشش بسیار نمود تا آنجا که به‌آبادی بسیار رسید و حتی باغ‌های این سرزمین گردشگاه ملکشاه و ترکان خاتون شد. زمین‌های خواجه را در توس با زیباترین باغ‌های تاریخ جهان برابر می‌دانستند.
 
== سه یار دبستانی ==