ولایت‌های افغانستان: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
غور (بحث | مشارکت‌ها)
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
جز ویرایش به‌وسیلهٔ ابرابزار:
خط ۲۲:
| [[پشتو]]، [[فارسی دری]]
| ۵ ولسوالی: [[ولسوالی ترین‌کوت|ترین‌کوت]]، [[ولسوالی چوره|چوره]]، [[ولسوالی خاص‌ارزگان|خاص‌ارزگان]]، [[ولسوالی دهراوود|دهراوود]]، [[ولسوالی شهید حساس|شهید حساس]]، [[ولسوالی گیزاب|گیزاب]]
| در سال ۲۰۰۴ نیمهٔ شمالی و [[هزاره (قوم)|هزاره]] نشینِ ولایت اُروزگان بهمرای [[ولسوالی گیزاب]] به ولایت جدید [[ولایت دایکندی|دایکندی]] تبدیل شد. پس از مدتی [[ولسوالی گیزاب]] دوباره در سال ۲۰۰۶ به ولایت ارزگان برگردانده شد.<ref>{{یادکرد وب |url=http://gulf2000.columbia.edu/images/maps/AfghanistanProvincial_2009_sm.jpg |title=نقشهٔ ولایت‌های افغانستان در سال ۲۰۰۹، پروژهٔ ۲۰۰۰ خلیج فارس، وبگاه دانشگاه کلمبیا، زبان: انگلیسی، بازیابی در ۶ ژانویهٔ ۲۰۱۰ |accessdate=۶ ژانویه ۲۰۱۰ |archiveurl=https://web.archive.org/web/20150326205908/http://gulf2000.columbia.edu/images/maps/AfghanistanProvincial_2009_sm.jpg |archivedate=۲۶ مارس ۲۰۱۵ |dead-url=yes }}</ref>
|-
| [[پرونده:Afghanistan34P-Badghis.png|60px]]
خط ۸۵:
| پشتو، فارسی دری
| ۱۳ ولسوالی: [[ولسوالی احمدآباد|احمدآباد]]، [[ولسوالی جاجی|جاجی]]، [[ولسوالی جانی‌خیل|جانی‌خیل]]، [[ولسوالی چاوک|چاوک]]، [[ولسوالی چمکنی|چَمکَنی]]، [[ولسوالی دند پتان|دَند پَتان]]، [[ولسوالی زدران|زَدران (پشتو: ځدران)]]، [[ولسوالی زرمت|زُرمت]]، [[ولسوالی سیدکرم|سیدکَرَم]]، [[ولسوالی شواک|شَواک]]، [[ولسوالی علی‌خیل|علی‌خیل]]، [[ولسوالی گردیز|گردیز]]، [[ولسوالی لجه احمدخیل|لجه احمدخیل]]
| در گذشته پکتیا وسعت بیشتری داشت، اما این ولایت نخست به دو ولایت پکتیا و پکتیکا تقسیم شد و سپس با تأسیس ولایت خوست در نواحی شرقی پکتیا از وسعت آن کاسته شد.<ref>{{یادکرد وب |url=http://www.cgie.org.ir/shavad.asp?id=123&avaid=5535 |title=وبگاه دانشنامه ایران، پکتیا،،پکتیا، بازیابی در ۱۹ سپتامبر ۲۰۰۹ |accessdate=۱۹ سپتامبر ۲۰۰۹ |archiveurl=https://web.archive.org/web/20101217081544/http://cgie.org.ir/shavad.asp?id=123&avaid=5535 |archivedate=۱۷ دسامبر ۲۰۱۰ |dead-url=yes }}</ref>
|-
| [[پرونده:Afghanistan Paktika Province location.PNG|60px]]
خط ۳۴۵:
| <small>ریشه: [[یاقوت حموی]]، آن را از ریشه '''بادخیز''' می‌داند، بخاطر بادخیز بودن آن منطقه.{{سخ}}- به [[زبان اوستایی]]: '''Vāitigaēsa/وایتیگَئیسه'''؛{{سخ}}- در منابع جغرافیایی [[زبان ارمنی|ارمنی]]: '''Watagēs/وَتَگیس''' یا '''Watgēs/وَتگیس'''.</small><ref name="iranicaonline.org">[http://www.iranicaonline.org/articles/badgis-region C. E., Bosworth, D. Balland, 1988, 'BĀḎḠĪS', Encyclopædia Iranica]</ref>
| {{وسط‌چین}}[[بادغیسی]]{{پایان}}
| <small>در دورهٔ [[ساسانیان]]، بادغیس بدست مردمی [[هفتالی]] بنام کادیشی‌ها (بعدها در صدر اسلام به نام مکانی «قادِس» تغییر پیدا کرد) افتاده بود و دارای اقلیت [[مسیحیت|مسیحی]] [[نستوری]] بود. در سدهٔ نخست هجری، بادغیس همراه با [[هرات]] و [[پوشنگ]] بدست اعراب افتاد. در سه سدهٔ بعدی، در منابع تاریخی از قیام‌های متعدد در بادغیس علیه اعراب یاد شده. [[به‌آفرید]]، دین‌آور خراسانی، در سال ۱۳۱ ه‍. ق/۷۴۹ م. در کوهستان‌های بادغیس به‌دام افتاد و در [[نیشابور]] به‌دار آویخته‌شد. کمی بعد در دوره خلافت [[ابوجعفر منصور|منصور]]، [[استادسیس|اُستاذسیس]]، پیام‌آور دیگر خراسانی در بادغیس ظهور کرد. در سدهٔ سوم هجری (نهم میلادی)، بادغیس جزئی از قلمرو [[طاهریان]] بود و در این دوره [[حنظله بادغیسی]]، یکی از نخستین شاعران پارسی‌گوی در بادغیس می‌زیست. بادغیس در سال ۸۷۳/۲۵۹ بدست [[صفاریان]] افتاد. گیتاشناسان سده‌های سوم و چهارم هجری (نهم و دهم میلادی) بادغیس را سرزمینی روستانشین با مردمی کشاور، و فاقد شهرهای بزرگ توصیف کرده‌اند. در سده‌های بعدی چراگاه‌های بادغیس همواره مورد طمع و کشمکش بین کوچ‌نشینان حاکم در شرق جهان اسلام بوده، و جنگ سال ۱۲۷۰/۶۶۸ بین براق حاکم [[چغتاییان|چغتایی]]، و [[اباقاخان]] حاکم [[ایلخانی]] بخاطر نزاع بر سر همین چراگاه‌ها رخ داد. بادغیس در سال ۱۳۴۳ خورشیدی/۱۹۶۴ میلادی از [[ولایت هرات]] جدا شده و به ولایتی (استانی) جداگانه تبدیل شد.</small><ref name="iranicaonline.org" />
|-
| [[ولایت بامیان|بامیان]]
|<small>ریشه: برگرفته از نام [[پارسی میانه]] '''بامیکان''' (در [[بندهشن|بُنْدَهِشْن]]).{{سخ}}- در منابع [[زبان چینی|چینی]] قدیم: '''Fan-yan''' ,'''Fang-yan''' و '''Fan-yen-na'''، از سدهٔ پنجم میلادی به بعد.</small><ref name="ReferenceA">[http://www.iranicaonline.org/articles/bamian-town-in-central-afghanistan X. De Planhol, Z. Tarzi, D. Balland, 1988, 'BĀMĪĀN', Encyclopædia Iranica]</ref>
| {{وسط‌چین}}بامیانی{{پایان}}
|<small>بامیان بخاطر چشم‌انداز زیبای آن و وجود [[تندیس‌های بودا در بامیان|دو تندیس عظیم]] [[بودا]] از ارزش خاصی برخوردار بوده‌است. در قدیم محل اُتراق کاروان‌های [[جاده ابریشم]] و مرکزی مهم برای هنرمندان، و همچنین مرکزی برای نشر آیین [[بوداگرایی|بودایی]] بوده‌است. بین سال‌های ۶۲۹ و ۶۴۵ میلادی، [[هوان‌تسنگ]] زائر مشهور [[چین باستان|چینی]]، که از بامیان بازدید کرده از خود نوشته‌های گرانبهایی راجع به بناها و تندیس‌های بامیان و همچنین از زندگی اجتماعی و مذهبی باشندگان آن به جای گذاشته‌است. قریب به نیم قرن بعد، یک راهب اهل [[کره (کشور)|کوریا]] بنام هویچائو، که در سال ۷۲۷ م. از بامیان گذر کرده بود، آن منطقه را علی‌رغم حضور اعراب در شمال و جنوب آن، یک پادشاهی مستقل و قدرتمند توصیف کرد. گرویدن باشندگان بامیان به آیین [[اسلام]] روندی تدریجی بود. شاهزادگان بامیان که دارای لقب «شیر» (به معنای ''پادشاه'') بودند، به جای اینکه توسط خلفای [[بغداد]] سرکوب شوند، در دربار بغداد و جاهای دیگر گمارده می‌شدند. [[یعقوب لیث صفاری]] معبدی بزرگ در بامیان را ویران کرد، با اینحال باشندگان بومی بامیان تا آمدن [[غزنویان]] هنوز به اسلام نگرویده بودند. در دورهٔ [[سلسله غوریان|غوریان]]، بامیان برای نزدیک به یک قرن (۶۰۹–۱۲۱۲/۵۵۰–۱۱۵۵ م) پایتخت این پادشاهی بزرگ بود که قلمرو آن تا شمال [[آمودریا]] می‌رسید. درهٔ بامیان جزئی از قلمرو [[خوارزمشاهیان]] بود تا اینکه [[چنگیزخان]] برای انتقام از قتل نواسه‌اش شهر را به کلی ویران کرده و باشندگان آن را قتل‌عام کرد. پس از این کشتار و ویرانگری توسط سپاهیان مغول، بامیان سالیان دراز همچنان متروکه باقی‌ماند و همین موقعیت مهم جغرافیایی آن بود تا توانست دوباره جان تازه گرفته و دارای سکنه شود. از دورهٔ [[تیموریان]] به بعد شهری در بامیان ظهور کرد و در دورهٔ حکومت [[گورکانیان هند]] دوباره از بامیان یاد شد. [[بابر|بابُر]] فرمانروای گورکانی بامیان را جایی زیبا توصیف کرده، اما در دورهٔ [[اورنگ‌زیب]]، حاکم دیگر گورکانی، بامیان دوباره آسیب دید و ویرانگری‌های اورنگ‌زیب شامل به [[توپ (جنگ‌افزار)|توپ]] بستن تندیس بودای بزرگ ۵۵ متری می‌شد. بعدها بامیان مورد طمع حاکمان [[ازبک]] شمالی قرار گرفت. شهر بامیان در سال ۱۸۳۶ میلادی مورد حمله مُرادبیگ، امیر [[کندوز]] قرار گرفت. تسلط افغان‌ها بر بامیان به ساختار قومی و فرقه‌ای کنونی بامیان انجامید: باشندگان [[سنی|سنی‌مذهبِ]] [[مردم تاجیک|تاجیک]] و [[پشتون]] و باشندگان [[شیعه]] و [[اسماعیلی|اسماعیلی‌مذهبِ]] [[هزاره (قوم)|هزاره]]. در سدهٔ نوزدهم میلادی برخی از جهانگردان [[اروپا|اروپایی]] از درهٔ بامیان بازدید کردند. اما پس از کاوش‌های [[باستان‌شناسی]] [[هیئت باستان‌شناسی فرانسه در افغانستان]] (در فولادی، کَکرَک، شهرِ غُلغُله و شهر ضحاک) بین سال‌های ۱۹۲۲ و ۱۹۳۰ بود که بامیان به روی جهانگردان گشوده شد. بامیان در سال ۱۳۴۳ خ. /۱۹۶۴ م. از ولایت‌های [[ولایت کابل|کابل]] و [[ولایت پروان|پروان]] (=شمالی) جدا شده و به ولایتی (استانی) جداگانه تبدیل شد.</small><ref name="ReferenceA" />
|-
| [[ولایت بدخشان|بدخشان]]
خط ۳۷۹:
|-
| [[ولایت پکتیکا|پکتیکا]]
|<small>ریشه: '''Pakthas'''/'''پَکتهه''' در [[ریگ‌ودا]]؟{{سخ}}- به [[زبان یونانی]] باستان: '''Πἁκτυες'''/'''پِکتیس''' یا '''پِکتویس''' {{انگلیسی|Pactyan}}، نام [[مردمان ایرانی‌تبار باستان|مردمانی ایرانی‌تبار باستانی]]، آنطور که در مجموعه تواریخ [[هرودوت]]، [http://www.piney.com/Heredotus7.html فصل هفتم، "پولیمنیا"] آمده.</small><ref name="لغت‌نامه دهخدا، سرواژهٔ 'پشتو'" />
| {{وسط‌چین}}پکتیکایی{{پایان}}
|
|-
| [[ولایت پنجشیر|پنجشیر]]
|<small>ریشه: [[ابن بطوطه]]، جهانگرد و گیتاشناس مشهور [[مراکش|مغربی]] در [[سفرنامه ابن بطوطه|سفرنامهٔ خود]] [http://iranshahrpedia.ir/arch/bitstream/10667/729/2/Safarname%20ebnebotote.pdf پنج‌هیر را مآخذ از پنج‌کوه می‌داند و می‌گوید]{{پیوند مرده|date=نوامبر ۲۰۱۹ |bot=InternetArchiveBot }}: این کلمه [پنج‌هیر] مرکب است از '''پنج''' و ''هیر'' بمعنی '''کوه'''. لکن شاید این لفظ مخفف '''پنج هیربِذ''' (''هِربِذ'' یا ''هربد'' به‌معنای 'نگهبان [[آتشکده|آتشکدهٔ]] [[زرتشتی]]'<ref>[http://www.loghatnaameh.com/dehkhodaworddetail-7f739bd114034ead86b50d757e088dcc-fa.html لغت‌نامه دهخدا، سرواژۀ 'هربذ']</ref>) باشد.<ref>[http://www.loghatnaameh.com/dehkhodaworddetail-31ed97808de94f65a45c22ef3de176df-fa.html لغت‌نامه دهخدا، سرواژۀ 'پنجهیر']</ref>{{سخ}}- در منابع اسلامی: '''پنجهیر'''.</small><ref>''PANDJHĪR'', 1995, The Encyclopaedia of Islam (Volume VIII: NED-SAM), 258.</ref>
| {{وسط‌چین}}[[پنجهیری]] (<small>کاربرد قدیمی</small>){{سخ}}پنجشیری (<small>کاربرد امروزی</small>){{پایان}}
|
خط ۴۱۰:
|-
| [[ولایت زابل|زابل]]
|<small>ریشه: احتمالاً برگرفته از نام '''زُنبیل''' (تشابه ''زابُل'' و ''زُنبیل'' شاید اتفاقی باشد)، رجوع شود به [[کابل‌شاهان]]، لقب فرمانروایان پیرو [[هفتالیان]] جنوبی؛ به‌نظر می‌رسد مناطق مرتفع [[زابلستان]] پایتخت تابستانی آن‌ها بوده‌باشد.{{سخ}}-این نام نخستین بار در نسخهٔ [[زبان ارمنی|ارمنیِ]] [[شهرستان‌های ایرانشهر (کتاب)|کتاب شهرستان‌های ایرانشهر]] به شکل '''زاوَلِستان''' [https://web.archive.org/web/20090305174906/http://www.humanities.uci.edu/sasanika/pdf/Shahrestan.pdf یاد شده]؛<ref name="web.archive.org">{{یادکرد وب |url=http://www.humanities.uci.edu/sasanika/pdf/Shahrestan.pdf |title=شهرستان‌های ایرانشهر، برگردانِ تورج دریایی |accessdate=۵ مارس ۲۰۰۹ |archiveurl=https://web.archive.org/web/20090305174906/http://www.humanities.uci.edu/sasanika/pdf/Shahrestan.pdf |archivedate=۵ مارس ۲۰۰۹ |dead-url=yes }}</ref>{{سخ}}-در منابع اسلامی به‌صورت '''زاوُلِستان''' (توسط [[مقدسی]]) و '''زابُلِستان''' نیز آمده‌است.</small><ref>C. E. Bosworth, 2002, ''ZĀBUL, ZĀBULISTĀN'', The Encyclopaedia of Islam (Volume XI: W-Z), 371.</ref>
| {{وسط‌چین}}[[زابُلی|زابلی]] (<small>کاربرد امروزی</small>) زابُلِستانی (<small>کاربرد قدیمی</small>){{پایان}}
|
خط ۴۲۰:
|-
| [[ولایت سمنگان|سمنگان]]
|<small>ریشه: ؟{{سخ}}-این نام در نوشته‌های [[زبان باختری|باختری]] بجای‌مانده از دورهٔ [[هفتالیان]]<ref>{{یادکرد وب |url=http://www.gengo.l.u-tokyo.ac.jp/~hkum/bactrian.html |title=Prof. Nicholas Sims-Williams, ''Bactrian Documents from Ancient Afghanistan'' |accessdate=۲۷ اوت ۲۰۱۱ |archiveurl=https://web.archive.org/web/20070610192252/http://www.gengo.l.u-tokyo.ac.jp/~hkum/bactrian.html |archivedate=۱۰ ژوئن ۲۰۰۷ |dead-url=yes }}</ref> و منابع اسلامی یاد شده‌است.</small>
| {{وسط‌چین}}[[سمنگانی|سَمَنگانی]]{{پایان}}
|
خط ۴۴۶:
| [[ولایت قندهار|قندهار]]
|<small>'''ریشه‌ها:'''<ref>[http://www.iranicaonline.org/articles/kandahar-historical-geography-to-1979 Xavier de Planhol, 2010, ''KANDAHAR i. Historical Geography to 1979'', Encyclopædia Iranica.]</ref>{{سخ}}۱. برگرفته از نام '''[[گندهارا]]'''، نام سرزمین و دولتی در روزگار باستان که شامل حوزهٔ جنوبی [[رود کابل]] می‌شده. به باور [[هنری والتر بیلیو]] (Bellew)، نویسندهٔ [[بریتانیا|بریتانوی]]، این سرزمین شامل تمامی [[ولایت قندهار|ولایت امروزی قندهار]] می‌شده که در پی یورش [[هفتالیان]] در سدهٔ پنجم میلادی گسترش پیدا کرده بود.{{سخ}}۲. فرضیه دیگر، که حتی شامل کاربردهای قدیمیتر این نام می‌شود، آن را برگرفته از نام فرضی یونانی شهر '''Gondophareia'''/'''گُندُفاریا'''، برگرفته از نام [[گندفر|گُندُفَر]]، فرمانروای [[اشکانیان|پارتیِ هند]] می‌داند، که سکه‌هایش در قندهار پیدا شده‌اند.{{سخ}}۳. برخی نام قندهار را برگرفته از بخش اول نام '''Condigramma'''/'''کُندی‌گراما''' می‌دانند. (بخش دوم، ''گراما''، به زبان سانسکریت به‌معنای 'روستا' است){{سخ}}۴. برخی نیز این نام را برگرفته از منطقه‌ای در [[رخج|رُخَج]] بنام '''Gandutava'''/'''گَندوتاوا''' می‌دانند؛ که در [[سنگ‌نوشته بیستون]] از نبردی در آن منطقه بین ساتراپ [[هخامنشیان|هخامنشی]] آنجا و شورشیان علیه [[داریوش بزرگ]] یاد شده‌است.{{سخ}}{{سخ}}'''نام‌های تاریخی:''' [[ولایت قندهار|سرزمین قندهار]] = '''هَرَووَتیش/اَراخوزیا/رُخَج'''؛ [[قندهار|شهر قندهار]] = '''تِگین‌آباد:'''{{سخ}}-در منابع پیش از اسلام، در [[فهرست ساتراپی‌های هخامنشیان|سنگ‌نوشته‌های هخامنشی]] از نام '''Harauvatiš'''/'''هَرَووَتیش''' ([[زبان یونانی|یونانی باستان]]: '''Ἀραχωσία'''/'''اَراخوزیا''' یا '''Ἀραχῶται'''/'''اَراخوتای''') یاد شده که سرزمینی در پیرامون قندهار امروزی بوده و یکی از [[فهرست ساتراپی‌های هخامنشیان|ساتراپی‌های شرقی هخامنشیان]] شمرده می‌شده.<ref name="R. Schmitt 1986">[http://www.iranicaonline.org/articles/arachosia R. Schmitt, 1986, ''ARACHOSIA'', Encyclopædia Iranica.]</ref> در منابع اسلامی، به ویژه تا پیش از [[ایلخانیان|حملهٔ مغول]] از نام '''قندهار''' بجز در معدودی منابع جغرافیایی به [[زبان عربی]] (همچون [[ابن خردادبه]]، ص. ۵۶، ۶۸؛ [[یعقوبی]]، در [[البلدان|البُلدان]]، صص. ۲۸۱، ۲۸۷ و ۲۸۹؛ [[ابن رسته|ابن رُسته]]، ص. ۹۰؛ [[علی بن حسین مسعودی|مسعودی]]، در [[التنبیه والاشراف|التنبیه]]، ص. ۴۳؛ [[مقدسی]]، ص. ۶۰) اشارات مکرری نشده، و در این منابع نام قندهار به دو سرزمین متفاوت اشاره دارد: یکی '''قندهار در [[استان سند|سِند]]'''، یا همان قندهار امروزی، و دیگری '''قندهار در [[هند]]'''، که به‌گفتهٔ [[یوزف مارکوارت]] می‌تواند همان سرزمین باستانی '''[[گندهارا]]'''، در شمال‌غربی هند باشد.{{سخ}}در منابع اسلامی نام '''[[رخج|رُخَج]]''' (یا '''رُخُد'''، یا همان '''اَراخوزیا''' در منابع یونانی/رومی) است که برای سرزمین پیرامون قندهار امروزی استفاده می‌شده. کلاوس فیشر<ref>K. Fischer, “Zur Lage von Kandahar an Landverbindungen zwischen Iran und Indien,” Bonner Jahrbücher des Rheinischen Landmuseums in Bonn 167, 1967, pp. 210-211.</ref> بر این باور است که نام قندهار در منابع بین سده‌های دهم و دوازدهم میلادی تقریباً ناپدید شده، و در آن دوره [[ولسوالی پنجوائی|پَنجوائی]]، مرکز اداری، و '''تِگین‌آباد''' دو شهر عمده در رُخَج بودند. [[ولادیمیر مینورسکی]]، [[خاورشناس]] [[مردم روسی|روسی]] احتمال همخوانی تگین‌آباد با قندهار تاریخی (''حدودالعالم''، مینورسکی، ص. ۳۴۵) را بعید نمی‌داند. احتمال اینکه نام تگین‌آباد برگرفته از نام [[سبکتگین]]، نخستین فرمانروای [[غزنویان|غزنوی]]، که آن منطقه را در سال ۸۹۰ میلادی فتح کرده، باشد رد شده، چون اشارهٔ [[استخری]] به تگین‌آباد پیش از ظهور سبگتگین بوده. ریشهٔ احتمالی دیگر برای نام تگین‌آباد نام قراتگین، فرمانده [[سامانیان|سامانی]] است که بر [[نصر یکم سامانی|امیر نصر سامانی]] شورید و در سال ۹۳۰ میلادی به [[لشکرگاه|بُست]] گریخت. هِلمز<ref>Svend W. Helms, “Kandahar of the Arab Conquest,” World Archaeology 14/3, 1982, pp. 349.</ref> هم برگرفتن نام تگین‌آباد از نام [[کابل‌شاهان|دودمان تُرک‌شاه]] را محتمل می‌داند که از اواسط سدهٔ هفتم تا اواسط سدهٔ نهم میلادی بر [[کابل]] و [[گندهارا]] فرمان می‌راندند.<ref>[http://www.iranicaonline.org/articles/kandahar-early-islamic-period Minoru Inaba, 2010, ''KANDAHAR iii. Early Islamic Period'', Encyclopædia Iranica.]</ref>
{{سخ}}'''نام‌های تاریخی گندهارا:'''<ref>[http://www.iranicaonline.org/articles/gandhara- Willem Vogelsang, 2000, ''GANDHĀRA'', Encyclopædia Iranica.]</ref>{{سخ}}-به زبان [[سانسکریت]]: '''گندهاری'''، در عبارت ''Gandhārīnām avikā'' (به‌معنای '[[میش]] گندهاری‌ها') در [[ریگ‌ودا]]؛{{سخ}}-به زبان [[پارسی باستان]]: '''گنداره'''، در [[فهرست ساتراپی‌های هخامنشیان|سنگ‌نوشته‌های هخامنشی]]؛{{سخ}}-به [[زبان عیلامی]]: '''کن‌ده‌ره'''.{{سخ}}'''نام‌های تاریخی اَراخوزیا:'''<ref name="R. Schmitt 1986" />{{سخ}}-به [[زبان سانسکریت|سانسکریت ودایی]]: '''Sárasvatī'''-/'''سَرَسوَتی''' (برگرفته از ''سَرَس-''، به‌معنای '[[دریاچه]]' است)، یکی از [[رودهای ریگ‌ودا|هفت رودی]] (''سَپته‌سندو'') که در [[ریگ‌ودا]] اشاره شده و همان [[رود ارغنداب]]، شاخه‌ای از [[رود هلمند|رود بزرگ هِلمَند]] است؛{{سخ}}-به [[زبان اوستایی|اوستایی]]: '''Haraxᵛaitī-'''/'''هَرَخوَیتی'''، آنطور که در [[فرگرد یکم وندیداد|فرگرد یکم]] [[وندیداد]] از [[اوستا]] آمده؛{{سخ}}-به [[پارسی باستان]]: '''Harauvatiš'''/'''هَرَووَتیش'''، آنطور که در [[فهرست ساتراپی‌های هخامنشیان|سنگ‌نوشته‌های هخامنشی]] آمده؛{{سخ}}-به [[زبان یونانی|یونانی باستان]]: '''Ἀραχωσία'''/'''اَراخوزیا''' یا '''Ἀραχῶται'''/'''اَراخوتای'''؛{{سخ}}-پس از یورش [[اسکندر مقدونی]]: '''Alexandria in Arachosia'''/'''اسکندریه اَراخوزیا''' یا '''Alexandropolis'''/'''اسکندرشهر'''؛{{سخ}}-به [[زبان لاتین|لاتین]]: '''Arachosia'''/'''اَرَکُسیا'''؛{{سخ}}-در منابع اسلامی: '''[[رخج|رُخَج]]''' یا '''رُخُد'''.</small>
| {{وسط‌چین}}[[قندهاری]]{{پایان}}
|
خط ۴۹۱:
|-
| [[ولایت نیمروز|نیمروز]]
|<small>ریشه: برگرفته از واژهٔ [[پارسی میانه]] '''نیمروز'''، به‌معنای "[[جنوب]]". این نام در نسخهٔ [[زبان ارمنی|ارمنیِ]] [[شهرستان‌های ایرانشهر (کتاب)|کتاب شهرستان‌های ایرانشهر]] با عنوان '''کوست نیمروز''' (به‌معنای "بخش جنوب‌شرقی")، در کنار سه [[کوست]] ("بخش") دیگر [[ایران‌شهر]] [https://web.archive.org/web/20090305174906/http://www.humanities.uci.edu/sasanika/pdf/Shahrestan.pdf یاد شده‌است.]؛<ref name="web.archive.org" /></small>
| {{وسط‌چین}}نیمروزی{{پایان}}
|
خط ۵۰۶:
|-
| [[ولایت هلمند|هلمند]]
|<small>ریشه: برگرفته از نام [[رود هلمند]]، رودی بزرگ در [[سیستان]] تاریخی، که در [[اوستا]] بنام رود '''هَئیتومَنت'''/'''Haētumant''' یاد شده.{{سخ}}در نسک [[یشت‌ها]] (در ۶۹–۱۹٫۶۶) از این شاخه‌های رود بزرگ هئیتومنت (هلمند) نیز یاد شده:{{سخ}}''Xᵛāstrā''/''خواسترا''، ''Hvaspā''/''هوَسپا''، ''Fradaθā''/''فرَدَثا''، ''Xᵛarənahvaitī''/''خوَرِه‌نَوَیتی''، ''Uštavaitī''/''اوشتَوَیتی''، ''Urvā''/''اُروا''، ''Ǝrəzī''/''اِرِه‌زی''، و ''Zarənumatī''/''زَرِه‌نومَتی''.{{سخ}}این اسامی در نوشته‌های [[زبان پهلوی|پهلوی]]، به‌ویژه در کتاب [[تاریخ سیستان]] نیز این‌گونه یاد شده:{{سخ}}'''رودِ هیرمند''' ([[رود هلمند]])، ''رُخَّدرود'' (همان [[رود ارغنداب]]؛ [[زبان اوستایی|اوستایی]]: ''Haraxᵛaitī''/''هَرَخوَیتی'')، ''[[خاش‌رود]]'' (''Xᵛāstrā''/''خواسترا''، ''وادی نِسَل'' یا ''نهرِ نیشَک'' در منابع [[زبان عربی|عربی]])، ''[[فراه‌رود]]'' (''Fradaθā''/''فرَدَثا''، همان ''Ophradus'' که [[پلینیوس|پلینی]] یاد کرده)، ''[[خشکرود (بابلسر)|خُشک‌رود]]'' (''Uštavaitī''/''اوشتَوَیتی''، بین فراه‌رود و هَروت‌رود) و [[هروت‌رود|هَروت‌رود]] (''Xᵛarənahvaitī''/''خوَرِه‌نَوَیتی''، همان ''Pharnacotis'' که پلینی یاد کرده)<ref>[http://www.iranicaonline.org/articles/helmand-river-ii, Gherardo Gnoli, 2003, ''HELMAND RIVER ii. IN ZOROASTRIAN TRADITION'', Encyclopædia Iranica.]{{پیوند مرده|date=نوامبر ۲۰۱۹ |bot=InternetArchiveBot }}</ref>{{سخ}}'''در منابع اسلامی:<ref>[http://www.iranicaonline.org/articles/helmand-river-iii C. Edmund Bosworth, 2003, ''HELMAND RIVER iii. IN THE MEDIEVAL PERIOD'', Encyclopædia Iranica.]</ref>'''{{سخ}}-'''هِندمَند'''، در منابع اولیه اسلامی، همچون توسط [[استخری]]، صص. ۴۵–۲۴۲؛ [[یاقوت حموی|یاقوت]]، در [[معجم‌البلدان|بُلدان]]، ص. ۴۱۸؛{{سخ}}-'''هیلمَند'''، توسط [[ابن حوقل]]، ص. ۴۱۷؛{{سخ}}-'''هیرمید''': توسط [[مقدسی]]، صص. ۳۰۴، ۳۲۹؛{{سخ}}-'''هیدمَند'''، در [[حدودالعالم]]، برگردان و تفسیر از [[ولادیمیر مینورسکی|مینورسکی]]، صص. ۷۳، ۱۱۰؛{{سخ}}-'''هیرمَند'''، نام معمول [[فارسی]] آن است که تا امروز کاربرد می‌شود، توسط [[حمدالله مستوفی]]، در [[نزهت القلوب|نُزهَت القُلوب]]، برگردان [[گای لسترانج|لِسترانج]] (Guy Le Strange)، صص. ۱۴۲، ۱۷۸؛{{سخ}}-'''نَهرِ بُست'''، توسط [[علی بن حسین مسعودی|مسعودی]] در [[مروج‌الذهب و معادن‌الجوهر|مروج‌الذهب]].</small>
| {{وسط‌چین}}هلمندی{{پایان}}
|
خط ۵۱۳:
 
== تاریخچهٔ تقسیمات کشوری ==
از سال ۱۷۷۳ میلادی به بعد درست از زمانی که [[تیمورشاه]] کابل را پایتخت خود قرار داد، شاهزادگان ولایت را کم و بیش خودمختاری داده بودند. مهم‌ترین ولایات تحت کنترل شاهزادگان و امیران، کابل، قندهار، هرات، ترکستان افغانستان، قطغن و بدخشان بودند. [[امیر عبدالرحمن‌خان]] (۱۹۰۱–۱۸۸۰) دامنه قلمرو سلطنتی‌اش را به ولایات هرات، ترکستان افغانستان، هزاره‌جات، نورستان و بدخشان گسترش داد. [[امان‌الله شاه]] (۱۹۱۹–۱۹۲۹) با کسب استقلال کشور، در سیستم اداری هم تغییراتی بوجود آورد که به شکل کشورهای دموکراتیک آن وقت بود. او ساحات کشور را به پنج ولایت اصلی یا عمده و چهار حکومت اعلی تقسیم نمود. در دورهٔ سلطنت [[محمد نادرشاه]] (۱۹۲۹–۱۹۳۳) این تقسیمات عبارت بودند از:<ref>[http://afghanistandl.nyu.edu/books/adl0710/adl0710_000073.html علی‌خان، محمد، ''افغانستان''، مطبع مفید عام، لاهور، ۱۳۰۶ هه‍. (۱۹۲۷ م.)، تارنمای کتابخانه دیجیتال افغانستان.]</ref>
 
'''ولایات اصلی:'''
خط ۵۲۸:
* حکومت اعلای میمنه
 
بعد از حکومت مشروطه و تصویب قانون اساسی در سال ۱۳۴۳ خورشیدی/۱۹۶۴ میلادی در دورهٔ سلطنت [[محمد ظاهرشاه]] (۱۹۳۳–۱۹۷۳)، افغانستان به ۲۶ ولایت تقسیم شده که هر کدام به دلیل اهمیت و چگونگی انکشاف آن به گروه‌های یک، دو و سه تقسیم گردیده بودند. کابل، غزنی، گردیز، جلال‌آباد، مزار شریف، هرات و قندهار جزء مراکز «درجه یک»، ارزگان، غزنی، هلمند، فاریاب، جوزجان، فراه، بغلان، بدخشان، تخار و پروان جزء مراکز «درجه دو» و کنر، میدان وردک، زابل، غور، بامیان، بادغیس، نیمروز، سمنگان، کاپیسا و لغمان جزء مراکز «درجه سه» ولایات در تقسیمات کشوری قرار گرفتند.<ref>نقشه اخیر کتاب افغانستان در مسیر تاریخ، نوشته میر غلام محمد غبار، بر گرفته از اطلس کامل افغانستان</ref> هر کدام از این ولایات به وسیله فرمانداری «[[والی]]»، اداره می‌شد که در برابر وزارت داخله در کابل مسئولیت داشتند. مضافاً این که نماینده‌هایی در هر ولایت وجود داشت که روند اجرایی کار را مستقیماً به کابل گزارش می‌دادند. هر ولایتی دارای چندین «[[ولسوالی]]» بود که به وسیله مسئولی به نام «ولسوال» اداره می‌شدند و ولسوالی‌ها در برابر «والی» مسئولیت داشته و می‌بایست گزارش کار را به آن‌ها می‌دادند، البته هر ولسوال امکان داشت چندین [[علاقه‌داری]] را نیز اداره کند. علاقه‌داری‌ها در روستاهای مهم مستقر و در قبال ولسوالی‌ها مسئولیت مستقیم داشتند، علاقه‌داری‌ها به تناسب جمعیت آنان به چهار گروه تقسیم می‌شدند.<ref>[http://www.afghanembassy.ir/pj/index.php?option=com_content&view=article&id=57&Itemid=66 وبگاه سفارت کبرای جمهوری اسلامی افغانستان در تهران، تقسیمات کشوری افغانستان، بازیابی در ۱۹ سپتامبر ۲۰۰۹]{{پیوند مرده|date=نوامبر ۲۰۱۹ |bot=InternetArchiveBot }}</ref>
 
{| class="wikitable"
خط ۵۸۱:
 
== پیوند به بیرون ==
* [http://www.aims.org.af/maps/national/political_divisions/political_division_34_dari.pdf وبگاه سرویس‌های مدیریت اطلاعات افغانستان (AIMS)، نقشهٔ تقسیمات واحدهای اداری افغانستان، زبان: فارسی دری]{{پیوند مرده|date=نوامبر ۲۰۱۹ |bot=InternetArchiveBot }}
* [https://web.archive.org/web/20060823174631/http://www.aims.org.af/maps/national/political_divisions/political_divisions_34.pdf وبگاه سرویس‌های مدیریت اطلاعات افغانستان (AIMS)، نقشهٔ تقسیمات واحدهای اداری افغانستان، زبان: انگلیسی]
* [http://www.afghanembassy.ir/pj/index.php?option=com_content&view=article&id=57&Itemid=66 وبگاه سفارت کبرای جمهوری اسلامی افغانستان در تهران، تقسیمات کشوری افغانستان، زبان: فارسی دری]{{پیوند مرده|date=نوامبر ۲۰۱۹ |bot=InternetArchiveBot }}
* [http://www.iranicaonline.org/articles/geography-i Xavier de Planhol, 2000, ''GEOGRAPHY i. Evolution of geographical knowledge: Development of geographical knowledge about Afghanistan.'', Encyclopædia Iranica.]
* [http://www.iranicaonline.org/articles/afghanistan-xi-admin A. Ghani, 1983, ''AFGHANISTAN xi. Administration'', Encyclopædia Iranica.]