ویچر ۳: وایلد هانت: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
YcAx4 (بحث | مشارکت‌ها)
افزایش توضیحات روند بازی
برچسب‌ها: دارای ادبیات عامیانه ویرایشگر دیداری
YcAx4 (بحث | مشارکت‌ها)
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۴:
[[پرونده:Witcher3Gameplay.png|بندانگشتی|تصویری از گرالت درحال استفاده از جادوی ایگنی در برابر یک فیند]]
بازی به سبک [[بازی اکشن نقش آفرینی|اکشن-نقش آفرینی]] که همراه با محیطی در [[دنیای آزاد]] و با نمای سوم شخص می‌باشد که بازیکنان در آن [[گرالت ریویایی|گرالت ریویا]] را کنترل میکنند. گرالت راه میرود ، میدود ، جاخالی میدهد و (برای اولین بار در این سری) میپرد ، بالا میرود و شنا می کند.وی دارای انواع سلاح از جمله بمب ، یک کمان پولادی و دو شمشیر (یک فولادی و یک نقره). شمشیر فولادی در درجه اول برای کشتن انسانها مورد استفاده قرار می گیرد در حالی که شمشیر نقره در برابر موجودات و هیولا مؤثرتر است. بازیکنان می توانند در صورت تمایل شمشیرهای خود را بکشند ، عوض کنند و غلاف کنند. در بازی دو حالت حمله وجود دارد. حملات سبک سریع اما ضعیف است و حملات سنگین آهسته اما قوی است. بازیکنان می توانند با شمشیر خود حملات دشمن را مسدود و یا با آنها مقابله کنند. شمشیرها از استقامت محدودی برخوردار هستند و نیاز به تعمیر منظم دارند. علاوه بر حملات فیزیکی ، گرالت پنج قدرت جادویی نیز در اختیار دارد: آرد ، آکسی ، ایگنی ، یردن و کوئین. وقتی گرالت آرد را اجرا میکنه ، از مقدار زیادی انرژی تله کینتیک برای گیج کردن ، ضربه زدن یا هل دادن دشمنان تو راهش استفاده میکنه. اما این جادو فقط و فقط مخصوص انسان ها و هیولاها نیست. او همچنین می‌ تواند از آن برای نابود کردن هر شی یا مانع در مسیر خود استفاده کند. این جادو مخصوصا موقع ای است که گرالت مجبوره با تعدادی از موجودات یا انسان ها همزمان بجنگه. وقتی همه با هم حمله کنن ، اون میتونه با آرد وقفه ی زودگذری در نبرد بده تا دشمنش رو فریب داده باشه. ایگنی یک جادوی قویه که با استفاده از اون گرالت میتونه آسیب های زیادی به دشمناش وارد کنه. وقتی ایگنی زده میشه ، جریانی آتشی از دست گرالت خارج میشه و هیولا ها رو میسوزونه و اون ها رو ذوب می کنه. همچنین از این حرکت میشه برای روشن کردن فانوس در غارها استفاده کرد. ایگنی یک جادوی مناسب دیگه برای نبرد هاست. این جادو نه تنها ببه دشمن آسیب وارد می کنه ، بلکه اثری ماندگار داره. بسته به اینکه دشمن هیولا یا انسان باشه ، مدتی در آتش می سوزه و همین باعث میشه تا گرالت وقت برای یک حمله ی قوی رو داشته باشه.یردن تا مقدار زیادی با بقیه جادو ها متفاوته. این یکی به عنوان نوعی تله جادویی مورد استفاده قرار می‌ گیره که می‌ تواند حریفان را به دام بیندازد و گیج کند. این جادو تا حد زیادی سرعت دشمن ها رو کم می کنه تا گرالت زمان کافی رو برای حمله داشته باشه. برای مبارزه با هیولاها در قاره ، این جادو میتونه هر ضربه ای رو به اونها وارد کنه. گرالت زمانی یردن رو انجام میده که دشمناش رو به تله انداخته باشه تا حملاتش کار حریف رو تموم کنه. این جادو میتونه یک کمک دفاعی به گرالت باشه. کوئین یک دیوار دفاعی رو به دور گرالت ایجاد می کنه که از گرالت در برابر هر گونه صدمه و آسیبی محافظت می کنه. این دیوار دفاعی تا زمانی که ضربه ی خیلی زیادی به آن وارد شود پایدار خواهد بود. فشار تهاجمی در نبرد اجباری است اما اقدامات دفاعی نیز ضروری هستند. اگر گرالت در حال مبارزه با دشمنانش باشد، یا با فردی قوی‌ تر از خودش بجنگه، انتخاب کوئین بهترین راه برای جلوگیری از آسیب دیدن زیاد هستش. اکسی میتونه داخل و خارج نبرد به کار برده شه. مخصوصا موقع تعامل با مردم قبل از ماموریت ها. این جادو میتونه ذهن یک فرد رو افسون کنه و روی تصمیم گیری اونها تاثیر بزاره. این جادو زمانی بسیار مفید است که با افرادی سر و کار داشته باشید که از فاش کردن اطلاعات خود داری می‌ کنند ، اما این افسون نیز محدودیت های خودش رو هم داره. گرالت میتونه فقط یک نفر یا دو نفر رو در یک زمان مجبور به صحبت کردن بکنه. اگه تعداد زیاد باشه اون وقت مردم متوجه میشن که داره از جادو استفاده می کنه و خوششون نخواهد آمد. بازیکنان می توانند در طی بازی این قدرت های جادویی را بهبود ببخشند. گرالت در هنگام حمله دشمنان سلامتی خود را از دست می دهد، اگرچه پوشیدن زره پوش به کاهش قدرت حملات و حفظ سلامتی کمک می کند. سلامتی گرالت با مدیتیشن یا مواد مصرفی مانند غذا و معجون ترمیم می شود. بازیکنان گاهی اوقات در بازی کنترل سیری را برعهده میگیرند که می تواند مسافت های کوتاهی را با آن [[تلپورت]] شد. این بازی دارای محیط های پاسخگو ، هوش مصنوعی پیشرفته (AI) و محیط های پویا است. چرخه شبانه روز بر برخی هیولاها تأثیر می گذارد. گرگ ها در طول شبی با یک ماه کامل قدرتمند تر می شوند. بازیکنان می توانند با خواندن اطلاعاتی درباره دشمنان نقاط ضعف و قوت آنها را بیاموزند و برای مبارزه با آنها آماده شوند. پس از کشتن دشمنان ، می توان اجساد آنها را غارت و از آیتم های با ارزششان در طول بازی استفاده کرد. حس ویچر به بازیکنان این امکان را می دهد تا آیتم های جالب را پیدا کنند، و می توان آنها را جمع آوری یا تنظیف کنند.آیتم ها در موجودی ذخیره می شوند بازیکنان می توانند آیتم هایی را به فروشندگان بفروشند یا از آنها برای ساختن معجون و بمب استفاده کنند. آنها می توانند از آهنگران برای ساخت سلاح و زره های جدید با آیتم هایی جمع آوری کرده اند کمک بگیرند. قیمت یک آیتم و یا هزینه ساخت آن در هر منطقه متفاوت است. در ویچر ۳، بازی در جهانی باز، بزرگتر از هر بازی نقش‌آفرینی دیگری اتفاق می‌افتد و دنیای بازی ۳۰ برابر بزرگتر از نسخه قبلی است و همچنین محیط بازی، ۲۰٪ بزرگتر از بازی هم سبک خود ''[[الدر اسکورولز ۵: اسکایرم]]'' است.<ref>[http://www.gamespot.com/videos/gs-news-the-witcher-3-set-to-be-20-bigger-than-sky/2300-6403410/ اخبار گیم‌اسپات-جادوگر ۳، ۲۰٪ بزرگتر از اسکایرم خواهد بود]. گیم‌اسپات. ۵ فوریه ۲۰۱۳</ref> کوچکترین تصمیم‌های بازیکن بر روی اتفاقات دنیای بازی اثر خواهد گذاشت و شخصیت بازی در شرایط گوناگون قادر خواهد بود تصمیم خود را عوض کند. سی‌دی پراجکت، زمانی در حدود ۱۰۰ ساعت را برای اتمام بازی پیش‌بینی کرده‌است.{{مدرک}}
 
{{-}}
<br />
 
== خلاصه داستان ==
 
=== پیش‌زمینه ===
بازی در یک اقلیم و دنیای فانتزی جریان دارد که توسط جهان‌های موازی محصور شده است. انسان‌ها، الف‌ها، دورف‌ها، هیولاها و سایر موجودات در این اقلیم حاضر هستند، با این حال غیر-انسان‌ها به خاطر تفاوتشان اغلب مورد آزار قرار می‌گیرند. این اقلیم درگیر جنگی میان امپراتوری نیلفگارد و ردانیا است؛ رهبر امپراتوری نیلفگارد، امییر وار امریس است، کسی که به قلمروهای شمالی حمله کرده است، و ردانیا نیز توسط رادووید پنجم حکمرانی می‌شود.
 
مکان اصلی بازی شامل این مکان‌ها هستند: شهر آزاد نوویگارد، شهر اوکسنفورت از ردانیا، منطقه‌ی بی‌طرف ولن، شهر ویزیما (پایتخت سابق تمریای تصرف شده)، جزایر اسکلیگ، و سنگر ویچر یعنی کر مورن.
 
شخصیت اصلی داستان گرالت ریویا، یک شکارچی هیولا است که از دوران کودکی نحوه‌ی مبارزه کردن، کیمیاگری، ردیابی و استفاده از جادو را آموزش دیده است و به واسطه‌ی موتاژن‌ها از قدرت، سرعت و مقاومت بیشتری برخوردار است. افراد دیگری که حامی او هستند شامل معشوقه‌ی او ینیفر ونگربرگ جادوگری قدرتمند، معشوقه‌ی سابق او تریس مریگولد، دوست او دندلاین، یک جنگجوی دورف به نام زولتان چیوی، و استاد گرالت یعنی وسمیر هستند.
 
هدف اصلی گرالت در داستان بازی ویچر ۳ یافتن دخترخوانده‌اش یعنی سیری است. سیری یک منشا است و به طور ذاتی با قابلیت‌های جادویی متولد شده است. او بعد از مرگ آشکار پدر و مادرش توسط یک ویچر تمرین داده شد و در همین حال جادوگری را از ینیفر آموخت. سیری از این حقیقت که پدر واقعی‌اش امپراتور است ناآگاه است. او سال‌ها قبل طی اقدامی برای فرار از وایلد هانت ناپدید شد.  وایلد هانت گروهی از جنگجویان شبح-شکل که توسط پادشاه‌شان یعنی اردین الف رهبری می‌شوند و از یک دنیای موازی آمده‌اند.
<br />
 
=== داستان کامل ===
در آغاز داستان بازی ویچر ۳، گرالت و وسمیر برای یافتن معشوقه‌ی گمشده‌ی گرالت یعنی ینیفر عازم روستای وایت اورچرد شدند. آن‌ها پی بردند که مدتی قبل ینیفر در این روستا با کاپیتان نیلفگاردی‌ها ملاقاتی داشته است و سپس آنجا را ترک کرده است. کاپیتان حاضر شد در قبال شکار یک گریفین که اخیرا به روستاییان حمله کرده بود موقعیت ینیفر را به گرالت بگوید. از این رو گرالت دامی را برای گریفین تدارک دید و با کمک وسمیر آن را شکار کرد. کاپیتان نیلفگاردی نیز گفت که ینیفر به سمت شهر ویزیما رفته است. درست در زمانی که گرالت و وسمیر قصد عزیمت داشتند خود ینیفر به دیدار آن‌ها آمد. ینیفر به گرالت گفت که امپراتور امییر او را به شهر ویزیما احضار کرده است و این دو عازم ویزیما شدند. وسمیر نیز تصمیم گرفت به کر مورهن بازگردد.
 
با وجود مسافت کوتاه بین وایت اورچرد و ویزیما اما گرالت و ینیفر در این مسیر آرامش نداشتند و توسط تازیان وایلد هانت مورد حمله واقع شدند. خوشبختانه هیچ آسیبی متوجه آن‌ها نشد و آن‌ها به سلامت به ویزیما رسیدند. در دیدار با امپراتور، امییر ماموریتِ یافتن دخترش سیری را به گرالت داد، کسی که اخیرا در مکان‌های مختلفی دیده شده بود و باور بر این بود که وایلد هانت قصد گرفتن او را دارد. سیری یک بچه از خون ارشد و آخرین وارث از یک دودمان الفی بود که قدرت کنترل فضا و زمان را در اختیار داشت. گرالت این درخواست را قبول کرد و برای کشیدن نقشه با ینیفر ملاقات کرد. گرالت قصد داشت جستجوی خود را از ولن شروع کند و طی دیداری با تریس مریگولد متحدان خود برای یافتن سیری را در جریان بگذارد. در همین حال ینیفر نیز برای تحقیق روی یک اختلال جادویی که ممکن بود به سیری مربوط باشد عازم اسکلیگ شد.
 
گرالت به تنهایی به منقطه‌ی بی‌طرف ولن سفر کرد، منطقه‌ای که در طی جنگ میان امپراتوری نیلفگارد و قلمروهای شمالی ویران شده بود. گرالت جستجوی خود را از جاسوس امییر یعنی هندریک، واقع در نزدیکی هیترتون شروع کرد. گرالت دو سرنخ از موقعیت احتمالی سیری به دست آورد. اولین سرنخ این بود که سیری با فیلیپ استرنجر دیدار کرده است، جنگ سالاری محلی که با لقب بلودی بارون شناخته می‌شد و هم‌اکنون حاکم بالفعل ولن بود. گرالت می‌بایست زمان و مهارت خود را صرف یافتن همسر و دختر گمشده‌ی این بارون می‌کرد تا در قبال آن اطلاعاتی از سیری دریافت کند.
 
سرنخ دیگر گرالت یادداشتی بود که در آن اشاره شده بود که زنی با مشخصات سیری با یک جادوگر نزاع داشته است. از آنجایی که مردمان ولن بسیار خرافاتی بودند، جادوگر ذکر شده در این یادداشت می‌توانست از یک شفادهنده محلی تا یک ساحره قدرتمند متغییر باشد. همین موضوع کار گرالت را سخت می‌کرد و اولین جستجوی او به یک جادوگر اشتباهی ختم شد، و در این زمان او یکی از آشنایان قدیمی خود یعنی کیرا متزر را در نزدیکی روستای میدکاپس یافت. این دو به کمک به جستجوی یک جادوگر مرمزو پرداخشت که به باور کیرا می‌توانست در مورد سیری موثر باشد. متاسفانه وایلد هانت زودتر از آن‌ها به غار زیرزمینی این جادوگر رسیده بود تا اطلاعی در مورد جایگاه سیری پیدا کند. کیرا قبل از جدا شدن از گرالت به او پیشنهاد کرد که به باتلاقی که خانه‌ی سه عجوزه بود برود تا شاید آن‌ها اطلاعاتی در مورد سیری داشته باشند. به این ترتیب گرالت به باتلاق گفته شده رفت و پس از دیدار به ساکنان آنجا به طور غیرمنتظره‌ای پی برد که آن‌ها با خانواده‌ی گمشده‌ی بارون مرتبط هستند.
 
طبق گفته‌‌های بارون، سیری برای فرار از وایلد هانت به نوویگارد پناه برده بود، و همین موضوع عاملی شد تا گرالت عازم نوویگارد شود.
 
گرالت پس از رسیدن به نوویگارد پی برد که یک سازمان مذهبی نظامی تحت عنوان کلیسای آتش ابدی اقدام به پاکسازی جادوگران نوویگارد می‌کند. او به دیدار معشوقه‌ی سابق خود یعنی تریس مریگولد رفت و از طریق او متوجه شد که سیری با دوست گرالت یعنی دندلاین تماسی داشته است. با این حال دندلاین گرفتار شده بود و گرالت برای نجات دادن او به دنیای جنایی و زیرزمینی نوویگارد وارد شد. او پس از نجات دادن دوستش مطلع شد که سیری به جزایر اسکلیگ تلپورت شده است. گرالت در این مقطع ممکن است در آزاد کردن جادوگران فراری به تریس کمک کند. پس از آن او طی سفری دریایی به اسکلیگ رفت و در آنجا دوباره به ینیفر ملحق شد. ینیفر در آنجا مشغول تحقیق روی یک‌ اختلال جادویی مرتبط به سیری بود. آنها رد سیری را تا جزیره لوفوتن دنبال کردند، جایی که توسط وایلد هانت مورد حمله واقع شده بود. گرالت و ینیفر پی بردند که یک موجود نفرین شده و بدشکل به نام اوما در Crow’s Perch به دنبال سیری بوده است. قبل از ترک اسکلیگ، گرالت می‌تواند به تعیین کردن حاکم اسکلیگ، به دنبال مرگ پادشاه کمک کند. در این مقطع از داستان ینیفر جادوی پیوند میان خودش و گرالت را باطل می‌کند، و گرالت این انتخاب را دارد که بر ادامه‌ی عشقشان تایید کند یا به این رابطه پایان دهد.
 
در ادامه‌ی داستان بازی ویچر ۳، آن‌ها موفق به گرفتن اوما شدند و آن را به کر مورن بردند. در آنجا ینیفر نفرین آن را بر داشت و این موجود به اوالاک تغییر شکل داد. اوالاک افشا کرد که سیری را برای در امان ماندن از حمله‌ی لوفوتن به جزیره میستس تلپورت کرده است. به این ترتیب گرالت راهی این جزیره شد و در آنجا سیری را در وضعیتی شبیه به مرگ یافت، با این حال او با جادوی اوالاک به هوش آمد. سیری اعلام کرد که خاستگاه اردین (پادشاه وایلد هانت) توسط وایت فراست نابود شده است، و این که اردین به دنبال قدرت او است تا به واسطه‌ی آن تمام اقلیم را تصاحب کند. پس از آن گرالت و سیری به کر مورن تلپورت شدند، و وایلد هانت نیز به تعقیب آن‌ها پرداخت. بعد از یک تجدید دیداری کوتاه با ینیفر، تریس و وسمیر، سنگر کر مورن توسط هانت مورد حمله قرار گرفت. در این مقطع وسمیر برای محافظت از سیری کشته شد و این اتفاق منجر به پریشانی و رهاسازی نیروی سیری شد، که به دنبال آن اردین و هانت عقب‌نشینی کردند. یک مراسم خاکسپاری با حضور همه برای وسمیر برگزار شد. سپس سیری و گرالت به نوویگارد سفر کردند و به تریس و ینیفر کمک‌ کردند تا کلبه ساحره‌ها را بازسازی کنند، گروهی که می‌توانست در مسیر مبارزه‌ی آن‌ها موثر واقع شود.
 
=== پایان داستان ===
پایان داستان بازی ویچر ۳ بنا بر انتخاب‌های قبلی بازیکن متفاوت خواهد بود. اگر سیری زنده باشد، گرالت می‌تواند خود را بازنشسته کند و با ینیفر یا تریس بماند، و یا این که یک ویچر تنها باشد. اگر گرالت در جنگ به پیروزی نیلفگارد کمک کند و سیری را نزد امپراتور ببرد، سیری ملکه امپراتوری خواهد شد، و در غیر این صورت اگر سیری نزد امپراتور برده نشود و مرگ او را جعل شود، سیری به یک ویچر تبدیل خواهد شد. اگر سیری در مبارزه با وایت فراست بمیرد، گرالت مدالیون ربوده شده‌ی او را به شکار کرده تا به عنوان یادبود نگه دارد، اگرچه در زمان یافتن آن او توسط هیولاها محاصره شده و سرنوشتش نامعلوم خواهد ماند.{{-}}
 
== جستارهای وابسته ==