'''لطفعلیخان زند''' (زادهٔ ۱۱۴۸ – درگذشت ۱۱۷۳ شمسیخورشیدی) یا '''لطفعلیشاه زند'''{{efn|در نوروز ۱۱۷۳ خورشیدی در کرمان به این نام سکه زد<ref> Gavin R. G. Hambly, The Cambridge History of Iran, Volume 7, 125.</ref>
|name=|group=}} نهمین و آخرینواپسین فرمانروای [[زندیان|زند]] بود و در میان سالهای ۱۱۶۸ تا ۱۱۷۳ خورشیدی به مدت شش سال بر ایران حکومتفرمان کردراند. او فرزند [[جعفرخان زند]]، نوهنوهٔ [[صادق خان زند]] و نوهنوهٔ برادری [[کریمخان زند]]، بنیانگذار سلسلهدودمان زندیه، بود. بیشتر دوران حکومتفرمانروایی لطفعلیخان زند در نبرد با رقیبهماوَرد نیرومندش [[آغامحمدخان قاجار]] سپری شد و در نهایتپایان پس از شکست در برابر خان [[قاجاریان|قاجار]] اسیردستگیر و سپس کشته شد.
در میان خانهای زند که پس از مرگ کریمخان به قدرت رسیدندرسیدند، تنها از لطفعلیخان است که به دلاوری و کارآمدی یاد میشود. او در سال ۱۱۸۳ قمری متولدزاده شد و از کودکی در سوارکاری و فنونهنرهای جنگی مهارتورزیدگی زیادیو سررشتهٔ فراوانی داشت. پیش از به سلطنتپادشاهی رسیدن و در نخستین سفر جنگی مهمش، حاکمفرماندار لار را مجدداًدوباره مطیعفرمانبردار سلسلهدودمان زندیه کرد. در همین زمان بود که [[صیدمرادخان زند|صیدمرادخان]] زند، جعفرخان را به قتل رساند و سر به شورش برداشت. لطفعلیخان که تنها ۲۰ سال داشت شورشیان را با کمک حاج ابراهیم کلانتر موفقیت سرکوب کرد و واردبه [[شیراز]] شددرآمد. اندکی پس از وروددرآیش او به پایتخت، قاجاریان شهر را محاصره کردند اما مدافعان آنها را مجبور به عقبنشینی نمودند. پس پایان محاصره شیراز، لطفعلیخان زند با هدف مطیع کردن حاکم کرمان به سمت آن شهر لشکر کشید اما در این سفر به هدف خود نرسید. غیبت او در پایتخت در جریان حمله به کرمان فضا را برای توطئه توسط ابراهیم کلانتر مهیا کرد. در سال ۱۲۰۶ قمری لطفعلیخان برخلاف پیشنهاد مشاورانش به [[اصفهان]] حمله برد اما در راه با توطئه برادر [[حاج ابراهیم کلانتر|حاج ابراهیم]] که از سرداران سپاه بود بسیاری از سربازانش او را ترک کرده و تنها گذاشتند. پس از آن لطفعلیخان تلاش کرد تا به شیراز بازگردد اما حاج ابراهیم به او اجازه ورود به شهر را نداد. خان زند تلاش کرد تا از [[بوشهر]] کمک بخواهد اما والی شهر از کمک به او سر باز زد. لطفعلیخان مجبور شد تا با نیروهای اندک باقی مانده خود مانع پیشروی قاجارها به سمت شیراز گردد اما به موفقیت دست پیدا نکرد. حاج ابراهیم کلانتر شهر را به آغامحمدخان قاجار تسلیم کرد و او نیز در اول [[ذی الحجه]] ۱۲۰۶ وارد مرکز حکومت زندیه شد.
لطفعلیخان رو به [[کرمان]] نهاد و در آن شهر پناه گرفت. چهار ماه در آنجا ماند تا اینکه مورد خیانت واقع گردید و مجبور شد تا به سوی [[بم]] فرار کند اما حاکم شهر او را دستگیر کرده و به قاجارها تحویل داد. آغامحمدخان هم دستور داد تا او را کور و [[شکنجه]] کنند. سپس لطفعلیخان را به [[تهران]] فرستاد و در [[ربیعالثانی|ربیع الثانی]] سال ۱۲۰۹ وی را اعدام کرد. او را در حرم امامزاده زید به خاک سپردند. خان قاجار دو سال بعد رسماً خودش را پادشاه [[ایران]] اعلام نمود و با وجود تلاش ناموفق [[محمدخان زند]] پسر [[زکیخان زند|زکیخان]] برای بازپسگیری قدرت از قاجاریان، سلسله زندیه به پایان رسید.<ref>{{یادکرد وب|عنوان=ZAND DYNASTY – Encyclopaedia Iranica|نشانی=http://www.iranicaonline.org/articles/zand-dynasty|وبگاه=www.iranicaonline.org|بازبینی=2020-03-03}}</ref>