آذربایجان: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
خرابکاری یک پان ایرانیست برچسبها: خنثیسازی حذف حجم زیادی از مطالب منبعدار متن دارای ویکیمتن نامتناظر ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
جز 1 ویرایش خرابکارانهٔ 5.122.79.79 (بحث) به آخرین ویرایش احمد.صفی خنثیسازی شد. (توینکل) برچسبها: خنثیسازی پیوندبیرونی به ویکیپدیای فارسی |
||
خط ۱:
{{pp|small=yes|expiry=
{{درباره۲|منطقه تاریخی آذربایجان|کشور|جمهوری آذربایجان|دیگر کاربردها}}
{{infobox settlement
خط ۵:
|name = آذربایجان
|settlement_type =[[منطقه]]
|image_skyline =
|subdivision_type =[[فهرست کشورهای مستقل|کشور(ها)]]
|subdivision_name =[[ایران]]
|population_total =
|population_as_of =
|blank_name =
|blank_info =
|demographics_type1 =
|demographics1_title1 =قومیتها
|demographics1_info1 =
|demographics_type2 =زبانشناسی
|demographics2_title2 =زبانها
|demographics2_info2 =
}}
{{مردم آذری}}
'''آذربایجان
“ called in Middle Persian Āturpātākān, older new-Persian Ād̲h̲arbād̲h̲agān, Ād̲h̲arbāyagān, at present Āzarbāyd̲j̲ān, Greek ᾿Ατροπατήνη, Byzantine Greek ᾿Αδραβιγάνων, Armenian Atrapatakan, Syriac Ad̲h̲orbāyg̲h̲ān. The province was called after the general Atropates (“protected by fire”), who at the time of Alexander's invasion proclaimed his independence (328 B.C.) and thus preserved his kingdom (Media Minor, Strabo, xi, 13, 1) in the north-western corner of later Persia (cf. Ibn al-Muḳaffaʿ, in Yāḳūt, i, 172, and al-Maḳdisī, 375: Ād̲h̲arbād̲h̲ b. Bīwarasf).</nowiki></ref><ref name="ReferenceA">Tadeusz Swietochowski, Brian C. Collins, Historical Dictionary of Azerbaijan, Scarecrow Press, 1999 (P66).</ref><ref name="M. Behrooz page 27">M. Behrooz, Rebels With A Cause: The Failure of the Left in Iran, I. B. Tauris; 2000 (see page 27).</ref>
بر اساس توصیف تاریخ نویسان و جغرافیا دانان، این سرزمین از شمال به [[رود]] [[ارس]]، [[جمهوری آذربایجان]] و [[ارمنستان]]، از جنوب به استان [[استان کردستان|کردستان]] و [[زنجان]]، از شرق به استان [[استان گیلان|گیلان]] و [[دریای خزر]] و از غرب به [[ترکیه]] و [[عراق]] محدود شدهاست و شامل
در گذشته، آذربایجان به سرزمینی گفته میشده که از شمال به [[اران]]، از جنوبغرب به [[آشور]]، و از غرب به [[
== نام ==
[[پرونده:Iran_provinces_in_Abbasid_Caliphate.jpg|پیوند=https://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%BE%D8%B1%D9%88%D9%86%D8%AF%D9%87:Iran_provinces_in_Abbasid_Caliphate.jpg|جایگزین=|بندانگشتی|موقعیت آذربایجان در نقشه ایران در عصر خلفای عباسی برگرفته از کتاب [[جغرافیای تاریخی سرزمینهای خلافت شرقی]]]]
{{اصلی|ریشه نام آذربایجان}}
بر اساس پژوهش های واژه شناسی، واژهٔ آذربایجان نشأت گرفته از واژهٔ [[آتروپات]]<ref>{{cite book|last=Houtsma|first=M. Th.|authorlink=Martijn Theodoor Houtsma|year=1993|title=First Encyclopaedia of Islam 1913–1936|edition=reprint|publisher=BRILL|isbn=978-90-04-09796-4}}</ref><ref name="Schippmann2">{{cite book|last=Schippmann|first=Klaus|year=1989|title=Azerbaijan: Pre-Islamic History|pages=221–224|publisher=Encyclopædia Iranica|isbn=978-0-933273-95-5}}</ref> که از نامِ [[ساتراپ]]، حکمرانِ ایرانی<ref>{{cite book|last=Minahan|first=James|year=1998|title=Miniature Empires: A Historical Dictionary of the Newly Independent States|page=20|publisher=Greenwood Publishing Group|isbn=978-0-313-30610-5}}</ref><ref>{{cite book|last=Chamoux|first=François|year=2003|title=Hellenistic Civilization|page=26|publisher=John Wiley and Sons|isbn=978-0-631-22241-5}}</ref><ref>{{cite book|last=Bosworth A.B.|first=Baynham E.J.|year=2002|title=Alexander the Great in Fact and fiction|page=92|publisher=[[Oxford University Press]]|isbn=978-0-19-925275-6}}</ref> [[هخامنشیان]] در زمان حملهٔ [[اسکندر]] به ایران است.<ref name=":0">[http://www.iranicaonline.org/articles/atropates-aturpat-lit دانشنامهی ایرانیکا، ذیل: آتروپاتس-آتروپات]</ref> از نظر زبانشناسان، معنای این نام ریشه در [[مزدیسنا|دین زرتشتی]] داشته و به معنی «آذربُد» یا «نگهبان آتش» یا «نگهبانی شده توسط آتش» است.<ref name=":0" /><ref name="Library of Congress">{{cite web|title=Azerbaijan: Early History: Iranian and Greek Influences|publisher=U.S. Library of Congress|url=http://lcweb2.loc.gov/cgi-bin/query/r?frd/cstdy:@field(DOCID+az0014)|accessdate=7 June 2006}}</ref> این واژه در پارسی میانه Āturpātākān (آتورپاتاکان) نامیده میشده که شکل قدیم واژهٔ فارسی نو Ād̲h̲arbād̲h̲agān (آذرباهَدگان)، Ād̲h̲arbāyagān (آذربایاگان) بوده و واژهٔ امروزی آن Āzarbāyd̲j̲ān (آذَربایجان)، Āzerbāydjān (آذِربایجان) است.<ref>[http://www.encislam.brill.nl/subscriber/entry?entry=islam_COM-0016 Minorsky, V.; Minorsky, V. "Azerbaijan" Encyclopaedia of Islam. Edited by: P. Bearman, Th. Bianquis, C.E. Bosworth, E. van Donzel and W.P. Heinrichs. Brill , 2007. Brill Online.]{{پیوند مرده|date=سپتامبر ۲۰۱۹|bot=InternetArchiveBot}}</ref> در واقع، «آذر» تغییریافتهٔ «آتَر» (آتش) و «بایجان» تغییریافتهٔ «پاتگان» (جایگاه نگهبان) است. (کتاب ''آذربایجان''، چاپ اسکای لین دهلی نو، ۲۰۱۴)<ref>Minorsky, V. ; Minorsky, V. "Ādharbaydjān (Azarbāydjān)." Encyclopaedia of Islam. Edited by: P.Bearman, Th. Bianquis, C.E. Bosworth, E. van Donzel and W.P. Heinrichs. Brill, 2007. Brill Online
“ called in Middle Persian Āturpātākān, older new-Persian Ād̲h̲arbād̲h̲agān, Ād̲h̲arbāyagān, at present Āzarbāyd̲j̲ān, Greek ᾿Ατροπατήνη, Byzantine Greek ᾿Αδραβιγάνων, Armenian Atrapatakan, Syriac Ad̲h̲orbāyg̲h̲ān. The province was called after the general Atropates (“protected by fire”), who at the time of Alexander's invasion proclaimed his independence (328 B.C.) and thus preserved his kingdom (Media Minor, Strabo, xi, 13, 1) in the north-western corner of later Persia (cf. Ibn al-Muḳaffaʿ, in Yāḳūt, i, 172, and al-Maḳdisī, 375: Ād̲h̲arbād̲h̲ b. Bīwarasf).</ref><ref>K. Shippman, "Azerbaijan: Pre-Islamic History" in Encyclopædia Iranica
In the Achaemenid period Azerbaijan was part of the satrapy of Media. When the Achaemenid empire collapsed, Atropates, the Persian satrap of Media, made himself independent in the northwest of this region in 321 B.C. Thereafter Greek and Latin writers named the territory Media Atropatene or, less frequently, Media Minor (e.g. Strabo 11.13.1; Justin 23.4.13). The Middle Persian form of the name was (early) Āturpātākān, (later) Ādurbādgān) whence the New Persian Ādarbāyjān</ref> [[آتروپات]] [[ساتراپ]] (از نجیبزادگان) پارسی بود که بخشهای شمال ایران را در زمان حملهٔ [[اسکندر]] از اشغال حفظ کرد.<ref>محسنی، محمدرضا ۱۳۸۹: ''پان ترکیسم، ایران و آذربایجان''، انتشارات سمرقند، ص۱۲۷</ref><ref>[http://www.iranicaonline.org/newsite/articles/v3f1/v3f1a020.html مدخل ATROPATES در ''دانشنامۀ ایرانیکا'']{{پیوند مرده|date=اکتبر ۲۰۱۹
به بخشی از منطقه شمال ارس که امروزه نام آذربایجان را به گرفته در قدیم «آلبان» و «آران» گفته میشد. در پیماننامههای [[عهدنامه ترکمانچای|ترکمانچای]] و [[عهدنامه گلستان|گلستان]] به بخش شمالیِ رود ارس نام آذربایجان داده نشدهاست.<ref>محسنی، محمدرضا ۱۳۸۹: ''پان ترکیسم، ایران و آذربایجان''، انتشارات سمرقند، ص۳۱</ref><ref>این دو پیمان در مجلهٔ ایرانشناسی، ج ۱، شمارهٔ ۳، چاپ ۱۹۸۹، رویهٔ ۴۵۸ تحت عنوان «آذربایجان کجاست» توسط جلال متینی چاپ شدهاست.</ref> تنها در قرن بیستم است که نام آذربایجان و آذربایجانی ماهیت قومی به خود میگیرد.<ref>منبع یک: In fact, the very name “Azerbaijani” was not widely used until the 1930s; before that Azerbaijani intellectuals were unsure whether they should call themselves Caucasian Turks, Muslims, Tatars, or something else”(Kauffman 2001:56 Kaufman, S. (2001), Modern Hatreds: The Symbolic Politics of Ethnic War, Cornell University Press.) “
منبع دو:
خط ۷۰:
کشف [[سند ازدواج]] به شکل [[سنگنگاره]] متعلق به حدود ۱٬۳۵۰ سال پیش از میلاد در [[بغازکوی]] واقع در [[آناتولی]]، با ذکر نام پادشاه [[هیتیها|هیتی]] و حاکم [[میتانی]] که فرمانروایان سرزمینهایی هستند که مردم در آنجا به [[ایزدبانو|الهههای]] هندی-ایرانی میترا-وارونا، [[ایندرا]] و [[اشوینها]] متوسل میشوند و به آنها را میپرستند، ظاهراً رسیدن موجی از اقوام هندو-ایرانی را به شمال غرب ایران تصدیق میکند.<ref>[http://www.iranicaonline.org/pages/chronology-1 CHRONOLOGY OF IRANIAN HISTORY PART 1] ''iranicaonline.org''</ref>
پیش از آمدن [[ماد]]ها به آذربایجان، میتوان به حکومت [[مانناییان]] اشاره کرد. زبان مانناییها روشن نیست؛ اما بخشی از نامهای سرداران آنها آریایی است و در کل، زبان واحدی در بین ماننا حاکم نبود. اما مانناییها بر تحت نفوذ ایرانیشدن قرار داشتند و نامهای ایرانی مانند «دیاکو» و «بغدادتی» و «اودکی» و «ازآ» همگی نامهایی ایرانی هستند که در میان آنها دیده میشود. همچنین در این [[پرونده:AZARBAIJAN MAP.JPG|بندانگشتی|موقعیت آذربایجان در [[نقشه ایران و توران در دوره قاجاریه|نقشهٔ ایران و توران در دورهٔ قاجاریه]].]]
[http://www.iranicaonline.org/articles/mannea]
It is unlikely that there was any ethnolinguistic unity in Mannea. Like other peoples of the Iranian plateau, the Manneans were subjected to an ever increasing Iranian (i.e. Indo-European) penetration. Boehmer's analysis of several anthroponyms and toponyms needs modification and augmentation. Melikishvili (1949, p. 60) tried to confine the Iranian presence in Mannea to its periphery, pointing out that both Daiukku (cf. Schmitt, 1973) and Bagdatti were active in the periphery of Mannea, but this is imprecise, in view of the fact that the names of two early Mannean rulers, viz. Udaki and Azā, are explicable in Old Iranian terms.</ref>
خط ۸۸:
در زمان [[هخامنشیان]]، ماد کوچک (آذربایجان) به عنوان یکی از [[ساتراپ]]ها اداره میشد. در اواخر دوران هخامنشی و همزمان با لشکرکشی اسکندر به ایران، ساتراپ ماد کوچک فردی به نام [[آتورپات]] (آذرباد) بود. وی توانست این منطقه را از حملهٔ [[اسکندر]] حفظ کند. بعد از آن ماد کوچک به نام او «ماد آتورپات» یا «آتورپاتکان» نامیده شد.
[[پرونده:Maps of the Armenian Empire of Tigranes.gif|بندانگشتی|آتروپاتنه و ارمنستان در سالهای ۹۵ تا ۶۶ پیش از میلاد]]در زمان [[سلوکیان]] و [[اشکانیان]] آذربایجان [[خودمختاری]] نسبی داشت که البته اساس کشورداری سلوکیان و پس از آن اشکانیان بر استقلال نسبی استانها استوار بود. در زمان سلوکیان به نظر میرسد خاندان آتورپات همچنان بر آذربایجان حکم میراندند. در زمان اشکانیان وضعیت حکومت آذربایجان چندان روشن نیست ولی میتوان حدس زد مانند دیگر نقاط ایران تحت سیطرهٔ خاندانهای زمیندار (فئودال) با نفوذ و مطیع اشکانیان اداره میشدهاست. مشکل آذربایجان در زمان اشکانیان یورشهای سهمگین [[الانان|آلانها]] و [[مردم گرجی|گرجی]] از [[قفقاز]] بود که باعث ویرانی و غارت فراوان میشد.
در زمان [[ساسانیان]] آذربایجان اهمیت ویژهای یافت. یکی از سه آتشکدهٔ معتبر ساسانیان، [[آتشکده آذرگشنسب|آتشکدهٔ آذرگشنسب]] در [[تخت سلیمان|شیز]] آذربایجان قرار داشت. پادشاهان ساسانی در ایام سختی به زیارت آن میشتافتند و هدایای بسیار تقدیم میکردند. این آتشکده نشانهٔ اتحاد دین و دولت بود و نماد دولت ساسانی بهشمار میرفت. در [[بیشاپور]] [[کازرون]] کتیبهای وجود دارد که نام خاندانهای زمیندار اوایل حکومت ساسانیان در آن ثبت شدهاست. برای آذربایجان از خاندانی به نام «وراز (Varaz)» نام برده شده که گویا محل اقتدار ایشان آذربایجان، اران و ارمنستان بودهاست.[[پرونده:Asia 1200ad.jpg|بندانگشتی|300px|{{center|نقشه آسیا و آذربایجان در حدود ۱۲۰۰ میلادی}}]]در زمان حکومت ساسانیان، مردمان ترکتبار [[خزر]] به قفقاز وارد شدند. [[قباد]] پدر [[انوشیروان]] با تلاش فراوان ایشان را عقب راند و دژهای مستحکمی در دربند قفقار برای جلوگیری از یورشهای آنان بنا کرد. [[روم|رومیان]] نیز هرساله مبالغی برای نگهداری این دژها به دولت ساسانی میپرداختند. همچنین در زمان ساسانیان جنگ سرنوشتساز [[بهرام چوبین]] با [[خسرو پرویز]] در این استان بود که به شکست بهرام انجامید. دیگر رویداد مهم این دوره، واردشدن [[هراکلیوس]] امپراتور [[روم]] به آذربایجان بود که منجر به ویرانی آتشکدهٔ [[آذرگشنسب]] شد.
[[یاقوت حموی]] مینویسد:
سطر ۱۴۵ ⟵ ۱۴۳:
And then on the north by the Ocean as far as the mouth of the Caspian Sea; and then on the east by this same sea as far as the boundary between Albania and Armenia, where empty the rivers Cyrus and Araxes, the Araxes flowing through Armenia and the Cyrus through Iberia and Albania; and lastly, on the south by the tract of country which extends from the outlet of the Cyrus River to Colchis, which is about three thousand stadia from sea to sea, across the territory of the Albanians and the Iberians, and therefore is described as an isthmus.
... The other part is Atropatian Media, which got its name from the commander Atropates, who prevented also this country, which was a part of Greater Media, from becoming subject to the Macedonians. Furthermore, after he was proclaimed king, he organized this country into a separate state by itself, and his succession of descendants is preserved to this day, and his successors have contracted marriages with the kings of the Armenians and Syrians and, in later times, with the kings of the Parthians.... Their royal summer palace is situated in a plain at Gazaca, and their winter palace in a fortress called Vera, which was besieged by Antony on his expedition against the Parthians. This fortress is distant from the Araxes, which forms the boundary between Armenia and Atropene, two thousand four hundred stadia, according to Dellius, the friend of Antony, who wrote an account of Antony's expedition against the Parthians, on which he accompanied Antony and was himself a commander.</ref> در تاریخ پلینی نیز حدود آتورپاتکان تا رود است و رود ارس از میان [[ارمنستان بزرگ]] با آتورپاتکان عبور میکند.<ref>The Natural History of Pliny by John Bostock, M.D. , F.R.S, and H.T. Riley, Esq. , B.A. , Vol. II, published in 1890, pages 27-28
“ Adjoining the other front of Greater Armenia, which runs down towards the Caspian Sea, we find Atropatene, which is separated from Otene, a region of Armenia, by the river Araxes; Gazae is its chief city, distant from Artaxata four hundred and fifty miles, and the same from Ecbatana in Media, to which country Atropatene belongs</ref> در زمان ساسانیان، آذربایجان به شکل باستانی آتورپاتکان خوانده شدهاست.<ref>Minorsky, V. ; Minorsky, V. "Ādharbaydjān (Azarbāydjān)." Encyclopaedia of Islam. Edited by: P.Bearman, Th. Bianquis, C.E. Bosworth, E. van Donzel and W.P. Heinrichs. Brill, 2007. Brill Online. <http://www.encislam.brill.nl/subscriber/entry?entry=islam_COM-0016%7B%7Bپیوند{{پیوند مرده|date=نوامبر ۲۰۱۹ |bot=InternetArchiveBot }} مرده|date=سپتامبر ۲۰۱۹ |bot=InternetArchiveBot}}></ref> در کتیبهٔ شاپور، این منطقه یکی از استانهای ایرانشهر<ref>MacKenzie, David Niel (1998). "Ērān, Ērānšahr". Encyclopædia Iranica. 8. Costa Mesa: Mazda. http://www.iranicaonline.org/articles/eran-eransah {{Webarchive|url=https://web.archive.org/web/20170313095654/http://www.iranicaonline.org/articles/eran-eransah |date=۱۳ مارس ۲۰۱۷ }}.. Accessed online versuib on April 12, 2010.</ref> و در کنار [[ارمنستان]]، ایبریا ([[گرجستان]] امروزی)، [[آلبانیای قفقاز|آلبانیا]] (اران و شروان) و بلاشکان حساب شدهاست.<ref>Encyclopedia Britannica, Encyclopædia Britannica. 2007. Encyclopædia Britannica Online. 4 May 2007 <http://www.britannica.com/eb/article-32148>:The list of provinces given in the inscription of Ka'be-ye Zardusht defines the extent of the empire under Shapur, in clockwise geographic enumeration: (1) Persis (Fars), (2) Parthia, (3) Susiana (Khuzestan), (4) Maishan (Mesene), (5) Asuristan (southern Mesopotamia), (6) Adiabene, (7) Arabistan (northern Mesopotamia), (8) Atropatene (Azerbaijan), (9) Armenia, (10) Iberia (Georgia), (11) Machelonia, (12) Albania (eastern Caucasus), (13) Balasagan up to the Caucasus Mountains and the Gate of Albania (also known as Gate of the Alans), (14) Patishkhwagar (all of the Elburz Mountains), (15) Media, (16) Hyrcania (Gorgan), (17) Margiana (Merv), (18) Aria, (19) Abarshahr, (20) Carmania (Kerman), (21) Sakastan (Sistan), (22) Turan, (23) Mokran (Makran), (24) Paratan (Paradene), (25) India (probably restricted to the Indus River delta area), (26) Kushanshahr, until as far as Peshawar and until Kashgar and (the borders of) Sogdiana and Tashkent, and (27), on the farther side of the sea, Mazun (Oman)</ref>
[[ابن فقیه همدانی]] در کتاب ''البلدان'' در سدهٔ سوم هجری، حدود آذربایجان را اینگونه شرح میدهد: «''آذربایجان از یکسو رود ارس و از سوی دیگر مرز زنجان و حدود دیلمستان و طارم و گیلان را شامل میشود.''»<ref>البلدان نوشته ابن فقیه ابوبکر احمد بن اسحاق همدانی ترجمه مختصر حسن مسعودی از البلدان از انتشارات بنیاد فرهنگ ایران، سال ۱۳۴۹هجری خورشیدی، در صفحات ۱۲۸ و ۱۳۰</ref> [[ابن رسته]] نیز در کتاب ''اعلاقالنفیسه'' و در همین سده، حدود آذربایجان را اینچنین نوشتهاست: «''اردبیل، مرند، باخروان، ورثان و مراغه.''»<ref>ابن رسته، اعلاق الانفیسه، ترجمه حسین قره چانلو، تهران، امیرکبیر، ۱۳۶۵، ص ۱۲۲۱۲۲</ref> [[اصطخری]] دیگر جغرافیدان سدهٔ سوم هجری در کتاب [[المسالک و الممالک]] ذیل فصلی تحت عنوان «ذکر [[ارمنیه]] و [[اران]] و آذربایجان» از شهرهای آذربایجان چنین یاد کردهاست: «''[[اردبیل|اردویل]]، [[مراغه]]، [[ارمیه]]، [[میانه (شهر)|میانه]] و [[بخش کاغذکنان|خونه]]، [[ترکمانچای|بروانان]]، [[آذرشهر|دیرخقان]]، [[سلماس]]، [[نخجوان|نشوی]]، [[مرند]]، [[برزند]]، ورثان، [[مغان|موقان]]، جابروان و [[اشنویه|اَشنه]].''» به نوشتهٔ وی: «''حدود آذربایجان از [[شهرستان طارم|تارم]] تا حدود [[زنجان|زنگان]] تا [[بخش دینور|دینور]] تا حلوان تا [[شهرزور]] تا [[دجله]] و به حدود ارمینیه بازگردد.''»<ref>ابواسحق ابراهیم، اصطخری، المسالک و الممالک، به اهتمام ایرج افشار، تهران علی و فرهنگی، ۱۳۶۸، صص ۱۵۵، و نیز و. ک به: ابوالفدا تقویم البدان، ترجمه عبدالمحمد آیتی، تهران، بنیاد فرهنگ ایران، ۱۳۴۹،>هر یک از این سه اقلیم، اقلیم بزرگی است که به سبب تداخل در یکدیگر، ارباب فن هر سه را در ذکر و تصویر به یکجا آوردهاند<ص ۴۴۲.</ref>
سطر ۱۵۵ ⟵ ۱۵۳:
المؤلف: المقدسی البشاری
مصدر الکتاب: الوراق
برگرفته از: http://islamport.com/d/3/bld/1/2/13.html {{Webarchive|url=https://web.archive.org/web/20160408105911/http://islamport.com/d/3/bld/1/2/13.html |date=۸ آوریل ۲۰۱۶ }}</ref> و رسبه، تبریز، جابروان، خونج، میانج، سراة، بروی، ورثان، موقان، میمذ و برزند را جزء شهرهای آذربایجان ذکر کردهاست.
[[زکریای قزوینی]] در سدهٔ هفتم هجری و در کتاب ''آثارالبلاد و اخبارالعباد''، آذربایجان را سرزمینی پهناور بین اران و کوهستان میداند و میگوید شهرها، روستاها، کوهها و رودخانهها در آن سرزمین بسیار است.<ref>ذکر یا قزوینی، آثار البلاد و اخبار العباد، ترجمه عبدالرحمن شرفکندی (هژار) تهران، مؤسسه علمی اندیشه جوان، ۱۳۶۶، ص ۶۵</ref> [[حمدالله مستوفی]] نیز در همین سده از ۹ تومان بلاد اداری آذربایجان در دوران [[ایلخانان]] اینگونه یاد میکند: «بلاد آذربایجان ۹ تومان است، بیست و هفت شهر دارد در بیشتر مناطق این مملکت هوا سرد و در بعضی مناطق ملایم است، حدودش با ایالت عراق عجم، موغان، گرجستان، ارمن و کردستان پیوسته، طولش از باکو تا خلخال ۹۵ فرسخ، عرضش از بجروان تاسیپان ۵۵ فرسخ میباشد.<ref>''نزهتالقلوب'' حمدالله مستوفی ص 75 ناشر: دنیای کتاب، تاریخ نشر سال 1362 به اهتمام گای لیسترنج/ آذربایجان در سیر تاریخ ایران ص 77- رحیم رئیس نیا</ref>''یکم تومان تبریز (شامل [[تبریز]]، [[بستانآباد|اوجان]] و [[تسوج|طسوج]])، دوم تومان اردبیل (شامل [[اردبیل]] و [[خلخال]])، سوم تومان پیشگین (شامل [[مشگینشهر|پیشگین]]، خیاو اوناد، ارجاق، [[اهر]]، تکلفه و [[کلیبر|کلئبر]])، چهارم تومان خوی (شامل [[خوی]]، [[سلماس]]، [[ارومیه]] و [[اشنویه]])، پنجم تومان مراغه (شامل [[مراغه]]، [[آذرشهر|دهخوارقان]] و [[بخش نیلان|نیلان]])، هفتم تومان مرند (شامل [[مرند]]، دزمار، زنگیان، [[زنوز|ریوز]] و [[هادیشهر|گرکر]])، هشتم تومان نخجوان (شامل [[نخجوان]]، [[شهرستان اردوباد|اردوباد]]، آزاد و [[ماکو|ماکویه]]).''».<ref>حمدالله مستوفی، نزهت القلوب، به تصحیح گای لسترنج، تهران دنیای کتاب، ۱۳۶۳، صص ۷۵ الی ۸۹</ref> در کتاب ''بستانالسیاحه'' نوشتهٔ زینالعابدین شیروانی حدود آذربایجان چنین آمدهاست: " … محدود است از طرف شمال به ولایت موغان و شیروان و جبال البرز و از سمت جنوب به عراق عجم و کردستان و از جانب مشرق به دیار خلخال و گیلان و طالش و دیلم و از جانب مغرب به بلاد ارمن و گرجستان. "<ref>آذربایجان در موج خیز تاریخ، مقدمه کاوه بیات، نشر شیرازه سال 1379 ص 106و 107 (زیرنویس)، کتاب " بستان السیاحه زین العابدین شیروانی، تهران، بی تا ، انتشارات کتابخانه سنایی ص 32</ref>
سطر ۱۶۴ ⟵ ۱۶۲:
=== ایران ===
[[پرونده:Lagekarte_Dschibal.jpg|پیوند=https://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%BE%D8%B1%D9%88%D9%86%D8%AF%D9%87:Lagekarte_Dschibal.jpg|چپ|بندانگشتی|250x250پیکسل|ناحیه جبال به رنگ نارنجی و در شمال غربی آن ناحیه آذربایجان در یک نقشه قدیمی]]
حدود و مرز آذربایجان در طول تاریخ از دید جغرافیدانان و جهانگردان متفاوت بودهاست. نقشههای موجود از سدههای پیش از سدهٔ بیستم، آن را جنوب ارس ترسیم کردهاند.<ref>نقشههای موجود پیش از قرن بیستم آن را جنوب ارس ترسیم کردهاند
Rouben Galichian , "Historic Maps of Armenia: The Cartographic Heritage",I. B. Tauris (July 23, 2004)(pg 9-10):"In accounts and maps produced prior to 1918, the region of Iran called Azerbaijan or Aderbaijan(also known as Atropatene, which is the old version of Azerbaijan) has always been to the south of Arax(es) River, which is the border of Iran and Armenia today.... This territory, prior to being called Azerbaijan, was called Albania (Arran), which included the various khanates (khan's districts) of Derband, Shirvan, Daghestan, Talish, Shusha and Moghan
سطر ۱۸۹ ⟵ ۱۸۸:
بنابر نظر چند پژوهشگر در حقیقت در سدههای گذشته و نقشههای پیش از سال ۱۹۱۸ میلادی، هیچگاه بخشی که هماکنون [[جمهوری آذربایجان]] نامیده میشود، نام آذربایجان برخود نداشته و همیشه قسمت جنوبی رود ارس -که هماکنون در ایران قرار دارد- آذربایجان نامیده میشده و قسمتهای شمالغربی رود ارس آلبانیا و سرزمینهای شمالشرق رود ارس شروان نام داشتهاست و در دوران شوروی نام آذربایجان بر این مناطق گذاشته شد.<ref name="autogenerated4"/><ref>Professor Ben Fowkes: Ben Fowkes, Ethnicity and ethnic conflict in the post-communist world (Basingstoke: Palgrave, 2002) pg 30:</ref><ref>مارکورات، ایرانشهر، شماره ۲، مورخ ۱۸ اکتبر ۱۹۲۳، صفحات ۹۵ تا ۱۰۳</ref>
در جغرافیای دوران [[اسلام|اسلامی]]، اکثراً اران و شروان دو ناحیهٔ جداگانه از هم حساب میشوند و شروان از دورهٔ [[خلافت عباسیان]] تا دورهٔ [[صفویان]] زیر سلطهٔ حاکمان محلی به نام [[شروانشاهان]] بودهاست.<ref>C.E. Bosworth, "ŠERVĀNŠAHS" in Encyclopædia Iranica. Excerpt 1: "ŠERVĀNŠAHS (Šarvānšāhs), the various lines of rulers, originally Arab in ethnos but speedily Persianized within their culturally Persian environment" Excerpt 2:"). Just as an originally Arab family like the Rawwādids in Azerbaijan became Kurdicized from their Kurdish milieu, so the Šervānšāhs clearly became gradually Persianized, probably helped by intermarriage with the local families of eastern Transcaucasia; from the time of Manučehr b. Yazid (r. 418-25/1028-34), their names became almost entirely Persian rather than Arabic, with favored names from the heroic national Iranian past and with claims made to descent from such figures as Bahrām</ref> بنابر نظر ولادیمیر مینورسکی، جمهوری آذربایجان از لحاظ تاریخی نامش [[آلبانیای قفقاز]] بودهاست و در دوران اسلامی به آن اران میگفتند.<ref name="encislam.brill.nl">Minorsky, V. ; Minorsky, V. "Ādharbaydjān (Azarbāydjān)." Encyclopaedia of Islam. Edited by: P.Bearman, Th. Bianquis, C.E. Bosworth, E. van Donzel and W.P. Heinrichs. Brill, 2007. Brill Online. <http://www.encislam.brill.nl/subscriber/entry?entry=islam_COM-0016%7B%7Bپیوند{{پیوند مرده|date=نوامبر ۲۰۱۹ |bot=InternetArchiveBot }} مرده|date=سپتامبر ۲۰۱۹ |bot=InternetArchiveBot}}>
Historically the territory of the republic corresponds to the Albania of the classical authors (Strabo, xi, 4; Ptolemy, v, 11), or in Armenian Alvan-k, and in Arabic Arran. The part of the republic lying north of the Kur (Kura) formed the kingdom of Sharwan (later Shirwan). After the collapse of the Imperial Russian army Baku was protectively occupied by the Allies (General Dunsterville, 17 August-14 September 1918) on behalf of Russia. The Turkish troops under Nuri Pasha occupied Baku on 15 September 1918 and reorganized the former province under the name of Azarbayd̲j̲ān—as it was explained, in view of the similarity of its Turkish-speaking population with the Turkish-speaking population of the Persian province of Ādharbaydjān.</ref>
سطر ۲۶۱ ⟵ ۲۶۰:
== مردم ==
اکثریت مردم آذربایجان را [[
از کردها، ارامنه، آشوریان و یهودیان تشکیل میدهند.<ref>[Britannica https://books.google.com/books?id=xw9GAQAAIAAJ&q=azerbaijan+iran+britannica+kurd+azeri+armenian&dq=azerbaijan+iran+britannica+kurd+azeri+armenian&hl=en&sa=X&ved=0ahUKEwiphferq6XeAhXs6YMKHVASCkgQ6AEIIjAA]</ref>
سطر ۲۸۰ ⟵ ۲۷۹:
=== دین ===
در آذربایجان، بیشتر [[مردم آذری|آذریها]] پیرو [[شیعه|اسلام شیعه]]، هستند.<ref name="Britannica"/> و اقلیت [[اهل سنت]]
پس از عهدنامههای [[عهدنامه گلستان|گلستان]] و [[عهدنامه ترکمانچای|ترکمانچای]]، حاکمان روس، کوچ مسلمانان شمال ارس به جنوب و مهاجرت مسیحیان جنوب ارس –که عموماً [[مردم ارمنی|ارمنیان]] بودند– به شمال را تشویق میکردند. این سیاست چنان با جدیت از سوی روسیه اجرا میشد که سرانجام اعتراض دولت قاجار را به دنبال داشت و کار به جایی رسید که دولت روسیه طی یک قرارداد وعده داد که این سیاست را کنار بگذارد؛ اما در عمل چنین نشد.<ref>{{یادکرد وب |نویسنده =کیوان حسینی |نشانی=http://www.radiofarda.com/content/fk-fergheh-e01/27398696.html|عنوان=آنها که ماندند آن سوی ارس، آنها که ماندند این سوی ارس | ناشر = رادیو فردا|تاریخ = ۹ آذر ۱۳۹۴|تاریخ بازبینی=۱۳۹۴/۰۹/۲۱}}</ref>
سطر ۳۲۲ ⟵ ۳۲۱:
'''استان آذربایجان غربی'''
* آراز آذربایجان
'''استان آذربایجان شرقی'''
* [[آذربایجان(روزنامه چاپ تبریز)|آذربایجان]]
سطر ۳۵۱ ⟵ ۳۴۸:
!۳
|[[فرودگاه اردبیل]]||[[اردبیل]]||[[استان اردبیل|اردبیل]]
|-▼
|-
!۵
سطر ۵۳۲ ⟵ ۵۲۶:
* [[پایانه مسافربری اردبیل]]
* [[پایانه مسافربری ارومیه]]
*
'''راهآهن'''
سطر ۵۸۱ ⟵ ۵۷۵:
* [[دانشگاه محقق اردبیلی]]
* [[دانشگاه علوم پزشکی اردبیل]]
;[[مراغه]]
* [[دانشگاه مراغه]]
سطر ۵۹۴ ⟵ ۵۸۶:
== تقسیمات کشوری ==
جمعیت ایران بالغ بر ۷۵٬۱۴۹٬۶۶۹ تن (سرشماری سال ۱۳۹۰) و ۷۹٬۹۲۶٬۲۷۰ تن (سرشماری سال ۱۳۹۵) و وسعت ایران ۱٬۶۴۸٬۱۹۵ کیلومتر مربع است بنابراین '''
{|class="wikitable sortable" style="text-align:center"
سطر ۶۱۱ ⟵ ۶۰۲:
!۳
|[[استان اردبیل|اردبیل]]||[[اردبیل]]|| ۱۷٬۹۵۳ ||۱٬۲۴۸٬۴۸۸||۱٬۲۷۰٬۴۲۰
|- style="background:#9acdff;"
!کل
| || || ۱۰۰٬۵۰۳ ||۸٬۰۵۳٬۶۸۴||۸٬۴۴۵٬۲۹۱
|}
سطر ۶۳۴ ⟵ ۶۲۲:
|-
!۴
| [[
|-
!۵
| [[
|-
!۶
| [[
|-
!۷
| [[
|-
!۸
| [[
|-
!۹
| [[
|-
!۱۰
| [[
▲|-
|}
سطر ۶۶۷ ⟵ ۶۵۶:
Image:Persian(IRAN) Empire 1747.jpg|[[نقشهٔ امپراتوری ایران، ۱۱۲۶ خورشیدی]]، نقشه نام منطقه شمال رود ارس را با نام آران مشخص کردهاست (۱۷۴۷)
Image:Iran 1748.jpg|نقشه منطقه پایین رود ارس را با نام آذربایجان مشخص کردهاست و مناطق شمال رود ارس را با نام شیروان و ارمنستان. (۱۷۴۸)
Image:Near_East-1835.jpg|نقشه ایران شامل آذربایجان که توسط رود ارس در شمال محدود شدهاست. (۱۸۳۵)<ref>[http://www.geographicus.com/Merchant2/merchant.mvc?page=G/PROD/PersiaArabia-mb-1837] {{Webarchive|url=https://web.archive.org/web/20140414091833/http://www.geographicus.com/Merchant2/merchant.mvc?page=G%2FPROD%2FPersiaArabia-mb-1837 |date=۱۴ آوریل ۲۰۱۴ }} 1837 Malte-Brun Map of Persia & Arabia (Iraq, Saudi Arabia, Iran, Jordan)</ref>
پرونده:Afghanistan and Persia in 1856.jpg|نقشه ایران که قفقاز و گرجستان را به تصویر میکشد. (۱۸۵۶)<ref>[http://www.lib.utexas.edu/maps/historical/persia_afghanistan_1856.jpg Map showing the region north of Iran's Caucasus border as Georgia]</ref>
Image:1862 Perthes Map of Russia.JPG|نقشه قفقاز روسیه، شمال رود ارس (۱۸۶۲)
سطر ۷۳۳ ⟵ ۷۲۲:
{{تقسیمات کشوری ممالک محروسه ایران (۱۸۰۴–۱۷۹۶)}}
{{ادبیات ترکی آذربایجانی}}
[[رده:آذربایجان]]
[[رده:منطقههای جغرافیایی ایران]]
|