ماری کوری برای شرایط مالی بدی که خانواده او داشت معلم سرخانه شدهبودشده بود و همراه با خرج زندگی خود، خرج تحصیل خواهر بزرگش برونیا را در فرانسه و پاریس تأمین میکرد تا زمانی که خود در آنجا مشغول به تحصیل شود بالاخره آن زمان فرارسیدفرا رسید و قرار شد خواهرش برونیا با یکی از همکلاسیهای پزشکیاش ازدواج کند. زمان آن رسیده بود که ماری در پاریس به تحصیل بپردازد. او در ۱۸۹۱ به پاریس سفر کرد و مؤدبانه درخواست خواهرش را برای اقامت رد کرد. در دانشکده علوم به تحصیل در رشته زیستشناسی پرداخت و در یک خانه زیرشیروانی زندگی میکرد، و شبها مقدار کمی نان و شکلات میخورد. او برای اینکه احترام خاصی برای کشورش لهستان قائل بود نام خود را از ماریا به ماری تغییر داد تا با شرایط بهراحتی کنار بیاید. او در امتحانات نهایی لیسانس، نفر اول در فیزیک و نفر دوم در ریاضی شد. پس از مدتی نامهای از سوی پروفسور لیپمن دریافت کرد که از ماری درخواست همکاری در آزمایشگاه کردهبود. او پذیرفت که با پروفسور لیپمن همکاری کند و در ۱۸۹۳ همراه با لیسانسگرفتن، پژوهش خود را بر روی خواص مغناطیسی فولاد آغاز کرد.