مردم براهویی: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
←‏نژاد: براهویی
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
خط ۶۵:
 
== پیشینهٔ تاریخی ==
براهویی‌ها در دوره‌ای نسبتاً طولانی - از اواخر [[صفویان|دورهٔ صفوی]] تا اواخر [[قاجاریان|دورهٔ قاجار]] - یکی از قدرتمندترین گروه‌های حکومت‌گر بلوچستان بوده‌اند. آنان در زمان [[نادرشاه]] با تشکیل اتحادیه‌ای از طوایف مختلف، حکومت قسمت عمدهٔ بلوچستان را در دست گرفتند و قدرت بسیار یافتند.<ref>{{یادکرد ژورنال|نویسنده=جانب‌اللهی، محمد سعید|عنوان=مقدمه‌ای بر شناخت طوایف سیستان|ژورنال=مجموعه مقالات مردم‌شناسی، دفتر دوم ایلات و عشایر|ناشر=|تاریخ=۱۳۶۲|صفحه=۱۳۴}}</ref> در زمان سلطنت [[شاه جهان|شاه‌جهان تیموری]] حکومتی منسجم و قوی با عنوان خان‌نشین کلات ظهور کرد که اقتدار آن برپایهٔ نظام پیچیدهٔ اتحادیهٔ براهویی (شامل طایفه‌های قمبرانی یا قنبرانی، میرواری، ایلتازیی) و بلوچهای رَند و لاشاری و دهواری‌های کشاورز استوار بود. نخستین رهبر این حکومت شخصی به نام میرواری میراحمدخان یکم بود که قلمرو خود را گسترش داد و به خودمختاریاستقلال دست یافت. جانشین او میرعبدالله‌خان بر وسعت قلمرو و تثبیت نفوذ براهویی‌ها افزود.<ref name=":1" />
 
پاتینجر مؤسس دولت براهویی را قنبر، نیای طایفه یا تیرهٔ قنبرانی می‌داند و [[پرسی سایکس|سایکس]] قنبر را سرکردهٔ شبانان براهویی دانسته که در اواسط سدهٔ ۱۷ میلادی، به دعوت یکی از راجه‌های هندوستان با افاغنهٔ مهاجم به بلوچستان جنگیدند و پس از شکست افغان‌ها بر منطقه تسلط یافتند و حتی راجه را از حکومت برداشتند و خود مستقلاً زمام امور را در دست گرفتند.<ref>{{یادکرد ژورنال|نویسنده=جانب‌اللهی، محمد سعید|عنوان=مقدمه‌ای بر شناخت طوایف سیستان|ژورنال=مجموعه مقالات مردم‌شناسی، دفتر دوم ایلات و عشایر|ناشر=|تاریخ=۱۳۶۲|صفحه=۱۳۵}}</ref> مقارن لشکرکشی‌های نادرشاه، عبدالله خان نوادهٔ قنبر در کلات حکومت داشت. نادر حکومت او، و سپس حکومت پسر او نصیر یا ناصرخان را تأیید کرد و به او لقب بیگلربیگی داد. با این‌همه، او بعد از مرگ نادر ادعای استقلال کرد و با احمدخان درّانی حاکم افغانستان به جنگ برخاست، ولی توفیق نیافت و بعد از او محمودخان و سپس مهراب خان حاکم شدند. مهراب خان نخست با نمایندهٔ انگلیس قرارداد همکاری بست، ولی پس از مدتی از تعهد شانه خالی کرد و از کسانی بود که با نیروهایش در ۱۲۵۴ قمری/۱۸۳۹ میلادی در گردنهٔ بولان، همراه با افغانان از پیشروی ارتش انگلیس جلوگیری کرد. انگلیسی‌ها اردویی برای تنبیه او به کلات فرستادند و در جنگی که بین آن‌ها درگرفت، مهراب خان با اتباعش کشته شدند و کلات به تصرف قوای انگلیس درآمد. انگلیسی‌ها ناصرخان دوم را جانشین او کردند و یک نفر انگلیسی را به عنوان مشاور او در نظر گرفتند. وقتی در ۱۲۷۲ قمری/۱۸۵۶ میلادی بین دو کشور ایران و انگلیس جنگ درگرفت، مشاور انگلیسی او به مأموریت [[بوشهر]] رفت و ناصرخان توسط مخالفانش مسموم شد و خدادادخان جای او را گرفت.<ref name=":0" /> او نیز با انگلیس پیمان مودت بست و ۲۰ سال بر ناحیه‌ای که تا [[بمپور]] امتداد داشت، فرمانروایی کرد، تا آنکه بلوچستان تجزیه شد و دولت بریتانیا کلات را جزو امپراتوری هند درآورد و قسمتی از بلوچستان به پاکستان ملحق شد.<ref name=":1" />