بیشتر دانشمندان ایرانشناس، در بازگویی ریشه تاریخی زبان دیرین مردم آذربایجان، باور دارند که زبان باستانی آذری بازمانده و دگرگون شده زبان [[ماد]]ها است و ریشه آریایی دارد که تاریخدانان و جغرافینویسان اسلامی آن را پارسی (ایرانی)، پهلوی و آذری خواندهاند.
هر چند که مطالعه بر روی این زبان پیشینه طولانی در نزد خاورشناسان غربی دارد، اما [[احمد کسروی]] نخستین پژوهش گسترده رویدر باره آن را در ایران توسط [[احمد کسروی]] انجام گرفتداد. احمد کسروی، تاریخنویس ایرانی، در کتاب [[آذری یا زبان باستان آذربایجان]] نمونههایی از این زبان و پیوند آن را با زبان [[تاتی]] نشان داد. زبانشناسان با اشاره به وجود زبانهای [[تاتی]] و [[هرزنی]] در چندین روستای [[آذربایجان شرقی]]، [[اردبیل]]، [[نمین]]، [[خلخال]] ([[کلور]])، [[عنبران]]، [[پیله رود]] و [[میناباد]] آنها را از بقایای آن زبان باستانی میداند. همچنین این زبان به زبان [[تالشی]] نزدیک است.<ref>{{یادکرد وب | نشانی =http://www.everyculture.com/Russia-Eurasia-China/Talysh-Orientation.html | عنوان = Talysh - Orientation | ناشر =
Countries and Their Cultures}}{{پایان}}</ref> زبان «آذری»، یکی از شاخههای زبان پهلوی است که پس از [[حمله اعراب به ایران|حمله عربها]] و هجوم [[اقوام ترک]] همچنان به زندگی خود ادامه دادهاست؛ ولی با پا گرفتن زبان ترکی در آن دیار، رفته رفتهرفتهرفته زبان «آذری» رو به سستی و نابودی نهادهاست. گو اینکهاین که هنوز در پارهای از روستاها و بخشهای آذربایجان نقشی و نشانی از آن باقی است.
امروزه نیز برخی زبان شناسان و پژوهشگران زبانی، نامِ آذری را به نام [[زبان تاتی ایران|زبانِ تاتی ایران]] و لهجه های مختلف آن (لهجه هایلهجههای [[لهجه هرزندی|هرزندی]] و [[کرنگان (ورزقان)|کرینگانی]] در شمال غرب، [[بخش شاهرود|شاهرودی]]، شالی، کجلی و... در خلخال و طارم، تاکستانی، ابراهیم آبادی، اشتهاردی و... در قزوین) ترجیح می دهند و در آثار خود، هنگام بررسی زبان تاتی ایران، به جای نامِ تاتی، از نامِ «آذری» به عنوان یکی از [[زبانهای ایرانی غربی|زبانهای ایرانی شمال غربی]] استفاده می کنند.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=Lecoq, Pierre, Le classement des langues irano-aryennes occidentales in Études irano-aryennes offertes à Gilbert Lazard, Studia Iranica, Cahier 7, p.247-264, Paris, Association pour l'avancement des études iraniennes, 1989. p.248}}</ref>