مردان آنجلس: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
جز ابرابزار
خط ۹:
| director = [[فرج‌الله سلحشور]]
| presenter =
| starring = [[جعفر دهقان]]{{سخ}}[[مهتاب کرامتی]]{{سخ}}[[جهانبخش سلطانی]]{{سخ}}[[حسین یاری]]{{سخ}}[[جواد حجت]]{{سخ}}[[محمد جوزانی]]{{سخ}}[[اردلان شجاع‌کاوه]]{{سخ}}[[میثم غلامحسین]]{{سخ}}[[علی درخشی]]{{سخ}}[[محسن خدایار]]{{سخ}}[[اسرافیل علمداری]]{{سخ}}[[یوسف مرادیان]]{{سخ}}[[کامران نوروز]]{{سخ}}[[رضا توکلی]]{{سخ}}[[بیتا حیدری]]{{سخ}}[[رضا ایرانمنش]]{{سخ}}[[ فرشاد رمضانی ]]{{سخ}} [[رضا رضوی ]]
| voices =
| narrated =
خط ۲۷:
| distributor =
| channel = [[شبکه ۱ سیمای جمهوری اسلامی ایران]]{{سخ}} بازپخش در شبکه [[شبکه تماشا]]
| first_run = ۱۳۷۶ - ۱۳۷۷۱۳۷۶–۱۳۷۷
| first_aired = پاییز ۱۳۹۶
| last_aired =
خط ۴۶:
{| class="wikitable"
|-
! نقش !! بازیگر !! دوبلور
|-
| ماکسی‌میلیان ||[[جعفر دهقان]]|| [[منوچهر اسماعیلی]]
خط ۵۲:
| هلن ||[[مهتاب کرامتی]]|| [[مینو غزنوی]]
|-
| [[دقیانوس|دقیانوس (دیوکلتیانوس)]] || [[جهانبخش سلطانی]] || [[بهرام زند]]
|-
| ژولیوس ||[[حسین یاری]] || [[خسرو خسروشاهی]]
خط ۵۸:
| آنتونیوس (چوپان)|| [[رضا توکلی]]|| [[محمد عبادی]]
|-
| آدُنیای مبلّغ || [[اردلان شجاع‌کاوه]] || [[جلال مقامی]]
|-
| یوانیس || [[رضا ایرانمنش]] || [[سعید مظفری]]
|-
| ماتیوس|| [[مجید مشیری]] || [[بهمن هاشمی]]
|-
| اِرکمید (دوره جوانی) || [[زهیر یاری]] ||
|-
| مارتینوس|| [[یوسف مرادیان]] || [[منوچهر والی‌زاده]]
|-
| دیناسیوس|| [[اسرافیل علمداری]] || [[ناصر نظامی]]
|-
| شهردار سودینانوس || [[فرشاد رمضانی]] || [[ناصر ممدوح]]
|-
| تلمیخا || [[رضا رضوی]] ||
|-
| فیدیاس || [[محمد جوزانی]] || [[خسرو شایگان]]
|-
| راوی سریال || || [[ابوالحسن تهامی‌نژاد]]
|}
{{پایان}}
خط ۸۳:
یاران غار شماری خداپرست بودند که اندکی پس از میلاد مسیح و پیش از گسترش مسیحیت در زمان فرمانروایی یکی از پادشاهان روم باستان با نام [[دقیانوس]] در سرزمین [[آلاشهر|فیلادلفیا]] زندگی می‌کردند و همگی جز یکی از آنان که چوپان بود از بلندپایگان (اشراف) و درباریان بودند و ایمان خود را پنهان نگاه می‌داشتند.
 
نام اینان به کاملترینکامل‌ترین شرح این‌گونه است: تلمیخا – ماکسی میلیان – مرطوس – نیرویس – کسطومس – دنیموس – ریطوفس – قالوس – محسلمینا، که به «یاران غار» (اصحاب کهف) آوازه دارند. دسیوس آن‌ها را فراخواند و از آئینشان پرسید که پاسخ دادند ما مسیحی هستیم.
 
دسیوس آن‌ها را به زندان انداخت و یک شب زمان داد تا در باور خویش بازنگری کنند و از مسیحیت دست بکشند. چون شب فرارسید «یاران غار» از زندان دسیوس گریختند و در بیرون شهر به کوه بیجلوس پناه بردند. نزدیک کوه شبانی بود به نام آنتونیوس که گوسفندان را نگاهبانی می‌کرد. «یاران غار» دین و آئین تازه را بر شبان نمایاندند و از او پناه خواستند دنیموس شبان دین ایشان پذیرفت و گوسفندان را به حال خود گذاشته با آن‌ها در یکی از شکافهاشکاف‌ها و غارهای سخت‌گذر کوه که دور از نگاه رهگذران بود پنهان شد. به همراه شبان سگی بود بنام قطمیر که هرچند آن سگ را می‌زد بازنمی‌گشت و با هفت تن «یاران غار» به درون غار رفت.
 
چون آن‌ها بخفتند قطمیر دستهادست‌ها پیش دراز کرد و چنان‌که عادت سگ باشد دهان به سر دست نهاده در خواب ژرفی فرورفت. پس به خواب رفتند و پس از ۳۰۹ سال بیدار شدند.
 
چون آفتاب نیمروزنیم‌روز دیدند پنداشتند که شب گذشته سپیده‌دم در غار شده بخفتند و اکنون بیدار گشتند. یکی از آنان به نام تملیخا چند درم به مهر و سکهٔ دسیوس بازار برد تا آذوقه خریداری کند. خانه‌ها و بازارهای شهر در دید تملیخا شگفت آمد. نزدیک نانوا شد و درم و سکهٔ زمان دسیوس نشان داد و نان خواست. نانوا گفت این سکه از کجا آوردی؟ تملیخا گفت روز پیش از شهر بیرون بردم مگر مهر دسیوس را نمی‌بینی؟
نانوا که مردی عامی بود دسیوس را نشناخت و نان نداد. نانوا و تملیخا سرگرم گفتگو بودند که یکی از سرهنگان در رسید و تملیخا را نزد فرماندار شهر برد. فرماندار شهر چون سکه دسیوس بدید گفت که او در شمار «یاران» و از زمان دسیوس است زیرا افسانهٔ ایشان را در انجیل خوانده بود. پس روحانیون ترسایی را فراخواند تا داستان را خود از زبان تملیخا بشنود تملیخا در پاسخ روحانیون گفت: من و یارانم از ترس دسیوس دیروز از این شهر بیرون رفتیم و در کوه بیجلوس بغاری پنهان گشتیم. امروز از خواب برخاستیم و من به شهر آمدم تا با این پول‌ها نان و آذوقه خریداری کنم و امشب از اینجااین‌جا برویم.
 
فرماندار شهر به تملیخا گفت: از زمان دسیوس تا این ساعت مدت ۳۰۹ سال می‌گذرد. کسی به نام عیسی آمد و افسانهٔ شما را در انجیل خود آورده استآورده‌است. ما مسیحی هستیم و از روش عیسی پیروی می‌کنیم. یاران تو کجایند؟...
 
== حاشیه‌ها ==
خط ۹۸:
در سفر [[سید محمد خاتمی]] به [[واتیکان]] در اسفند ۱۳۷۷، او دیداری با [[پاپ ژان پل دوم]] داشت و در آن دیدار پاپ و محمد خاتمی هدایایی به یکدیگر دادند. پاپ ژان پل دوم قابی با نقوش حکاکی شده به خاتمی اهدا کرد و خاتمی نیز یک جلد «دیوان حافظ»، یک «قالیچه نفیس ایرانی قاب شده با نقش [[میدان سن مارکو]] واقع در شهر ونیز ایتالیا» و مجموعه کامل سریال «مردان آنجلس» (داستان اصحاب کهف) در شش نوار ویدئویی (VHS) را به عنوان هدیه، اهدا کرد.<ref>{{یادکرد وب |نویسنده =محمدحسن نجمی |نشانی=http://sharghdaily.ir/Modules/News/PrintVer.aspx?Src=Main&News_Id=28355 |نشانی بایگانی=https://web.archive.org/web/20151117021938/http://sharghdaily.ir/Modules/News/PrintVer.aspx?Src=Main&News_Id=28355 |عنوان=خیلی دور، خیلی نزدیک | ناشر =[[روزنامه شرق]] |تاریخ = |تاریخ بازبینی=10 نوامبر 2018}}</ref><ref>{{یادکرد وب |عنوان=خاتمی :تمایل ایتالیا به گسترش روابط با ایران ناشی از موقعیت ممتاز ایران است|نشانی=http://www.hamshahrionline.ir/hamnews/1377/771222/siasi.htm#siasi1 |بازبینی=10 نوامبر 2018 |تاریخ=۲۲ اسفند ۱۳۷۷ |ناشر=[[روزنامه همشهری]] |نشانی بایگانی=https://web.archive.org/web/20140409141953/http://www.hamshahrionline.ir/hamnews/1377/771222/siasi.htm}}</ref>
 
در سال ۱۳۹۲ پخش این [[مجموعه تلویزیونی]] در [[مصر]] به عنوان نخستین سریال ایرانی پخش شده از کانالتلویزیون رسمی این کشور مخالفت‌هایی را از سوی [[سلفی]]‌ها که این عمل را تلاشی برای انتقال فرهنگ شیعی قلمداد می‌کردند در پی داشت.<ref>{{یادکرد وب|نشانی=http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13920322001060|عنوان=پخش سریال «مردان آنجلس» از شبکه دولتی مصر و مخالفت سلفی‌ها با آن|ناشر=فارس‌نیوز}}</ref>
 
== منابع ==