زین‌العابدین رهنما: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
InternetArchiveBot (بحث | مشارکت‌ها)
نجات ۲ منبع و علامت‌زدن ۰ به‌عنوان مرده.) #IABot (v2.0
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۱:
|Soure_id =
}}
'''زین‌العابدین رهنما''' (۱۵ آذر ۱۲۷۳ یا ۱۲۶۹ در [[کربلا]]<ref>[http://www.ensani.ir/storage/Files/20101118144830-173.pdf انجمن قلم ایران]</ref> - ۱۲ تیر ۱۳۶۸ در [[تهران]]) [[نویسنده]]، [[مترجم]]، [[روزنامه‌نگار]] و پژوهشگر و سیاستمدار دوره‌های قاجار و پهلوی بود. او از مبتکران تأمین هزینه ساخت راه‌آهن سراسری در ایران بود. حذف القاب مرسوم در دوره قاجار به ابتکار او صورت گرفت و جنبه قانونی یافت.
 
'''زین‌العابدین رهنما''' (۱۵ آذر ۱۲۷۳ یا ۱۲۶۹ در [[کربلا]]<ref>[http://www.ensani.ir/storage/Files/20101118144830-173.pdfرئیس انجمن قلم ایران]</ref> -بود، ۱۲به تیر ۱۳۶۸ درزبان‌های [[تهرانزبان عربی|عربی]])<ref name="pdp"/>و [[نویسنده]]،زبان [[مترجمفرانسه|فرانسوی]]، [[روزنامه‌نگار]]تسلط و پژوهشگر اهلداشت، [[ایرانقرآن]] بود.را او دربه [[دههزبان ۱۳۲۰فارسی]] مدیرمسئولترجمه ''[[روزنامهکرد ایران]]''،(چاپ رئیس۱۳۴۶) انجمنکه قلمترجمه ایران واو «از برجسته‌تریننظر روزنامه‌نگارانتوجه ایرانخاص بود.<refبه name="Iran">رویدادهایرعایت پاییز[[دستور ۱۳۲۰؛زبان انتشارفارسی]]» مجددقابل روزنامهتوجه اقدام، روزنامه ایراناست.</ref>{{یادکرد رهنماکتاب|فصل=ترجمه چندینقرآن دوره نمایندهبه فارسی|کتاب=[[مجلسدانشنامه شورایجهان ملیاسلام]]،|جلد=۶ وزیرمختار|صفحه=۵۰۲۱}} ایرانقابل در [[فرانسه]] و سفیر ایراندسترسی در: کشورهایhttp://lib.eshia.ir/23019/6/5021 عربی نیز بوده‌است{{Webarchive|url=https://web.<refarchive.org/web/20150417024952/http://lib.eshia.ir/23019/6/5021 name|date="pdp">پایگاه۱۷ دانش،آوریل پژوهش۲۰۱۵ و نشر بین‌الملل}}</ref> اومشهورترین بهآثار جزرهنما [[زباندو فارسی]]، به زبان‌های [[زبان عربی|عربی]] و [[زبان فرانسه|فرانسوی]] نیز تسلط داشت.کتاب او بیشتر به خاطر دو کتابنام‌های ''[[پیامبر (کتاب ۱۳۱۶)|پیامبر]]'' و ''[[حسین (کتاب)|حسین]]'' مشهور است.<ref name="رنجبر">{{یادکرد | نام خانوادگی = رنجبر عمرانی| نام = حمیرا | عنوان = انجمن قلم ایران | ژورنال = فصلنامه مطالعات تاریخی| پیوند = http://www.ensani.ir/storage/Files/20101118144830-173.pdf| فرمت = PDF| تاریخ بازبینی = ۲۶ بهمن ۱۳۹۲ | تاریخ = پاییز ۱۳۸۶|ناشر=مؤسسه مطالعات و پژوهش‌های سیاسی| صفحه =۸۹–۱۱۷ | شماره=۱۸}}</ref>
 
== ورود به سیاست ==
== زندگی ==
زین‌العابدین رهنما در کربلا زاده شد. پدرش [[شیخ علی شیخ‌العراقین|شیخ‌العراقین مازندرانی]] بود. او در [[حوزه علمیه نجف]]، به تحصیل [[فقه]]، [[اصول]] و [[زبان عربی]] را آموختپرداخت و سپس به ایران آمد.رفت درو ایرانمعلومات خود را در رشته‌های [[تاریخ]] و [[ادبیات فارسی]] تحصیلتکمیل کرد.<ref name="pdp"/>پایگاه اودانش، پژوهش و نشر بین‌الملل</ref> پیش از [[کودتای ۳ اسفند ۱۲۹۹]] و به قدرت رسیدن [[رضاشاه]] مدیر روزنامه نیمه‌رسمی''[[روزنامه ایران|ایران]]'' شد و سپس به وکالت پنجمین دوره [[مجلس شورای ملی]] از [[تبریز]] رسید. او بعداً معاون [[مخبرالسلطنه]] (نخست‌وزیر) شد و از سال ۱۳۰۹ نمایندگی [[شهر ری]] را در دوره‌های هشتم و نهم مجلس داشت.<ref name="pdp"/>
 
در سال ۱۳۱۴، به دلیل نوشتن مقالات انتقادی علیه [[رضاشاه]] و [[دودمان پهلوی]] در روزنامه ایران، در [[زندان قصر]] زندانی شد. روزنامه او توقیف شد و اموالش را مصادره کردند. با وساطت [[مخبرالسلطنه]] از زندان آزاد شد و تا شهریور بیست در [[عراق]] و [[لبنان]] زندگی کرد.<ref name="pdp"/>
پس از پایان حکومت رضاشاه، رهنما به ایران بازگشت و انتشار روزنامه را از سر گرفت. او در این دوره وزیرمختار ایران در [[فرانسه]] و سفیر ایران در چند کشورهای عربی شد.<ref name="pdp"/> رهنما همچنین [[قرآن]] را به [[زبان فارسی]] ترجمه نموده‌است (چاپ ۱۳۴۶) که ترجمه او «از نظر توجه خاص به رعایت [[دستور زبان فارسی]]» قابل توجه است.<ref>{{یادکرد کتاب|فصل=ترجمه قرآن به فارسی|کتاب=[[دانشنامه جهان اسلام]]|جلد=۶ |صفحه=۵۰۲۱}} قابل دسترسی در: http://lib.eshia.ir/23019/6/5021 {{Webarchive|url=https://web.archive.org/web/20150417024952/http://lib.eshia.ir/23019/6/5021 |date=۱۷ آوریل ۲۰۱۵ }}</ref>
از دیگر سوابق اجرایی وی می‌توان به ریاست [[پردیس فارابی]] دانشگاه تهران اشاره کرد.{{مدرک}}{{سخ}}
رهنما در سال ۱۹۶۵ نامزد [[جایزه نوبل ادبیات]] گردید.
جایزه نوبل در آن سال به میخاییل شولوخوف تعلق گرفت.<ref>https://www.nobelprize.org/nomination/archive/show_people.php?id=13779</ref>
 
== ابتکار تأمین بودجه تأسیس راه آهن ==
در دوره پنجم مجلس شورای ملی در اواخر دوره قاجارقاجار، عده‌ای از تجار تهران جلساتی برای تأمین هزینه ساخت راه‌اهن تشکیل دادند و اعلام آمادگی کردند که برای ساخت راه‌آهن شرکتی تشکیل بدهند. <ref>{{یادکرد وب |عنوان=مذاکرات جلسه ۱۳۶ دوره پنجم مجلس شورای ملی پانزدهم حوت ۱۳۰۳ |نشانی=https://www.ical.ir/ical/fa/Content/4_artmajles1/%D8%AC%D9%84%D8%B3%D9%87-136-%D8%B5%D9%88%D8%B1%D8%AA-%D9%85%D8%B4%D8%B1%D9%88%D8%AD-%D9%85%D8%AC%D9%84%D8%B3-%DB%8C%D9%88%D9%85-%D9%BE%D9%86%D8%AC%D8%B4%D9%86%D8%A8%D9%87-%D9%BE%D8%A7%D9%86%D8%B2%D8%AF%D9%87%D9%85-%D8%AD%D9%88%D8%AA-1303-%D9%85%D8%B7%D8%A7%D8%A8%D9%82-%D9%86%D9%87%D9%85-%D8%B4%D9%87%D8%B1-%D8%B4%D8%B9%D8%A8%D8%A7%D9%86-1343}}</ref> در پی این مذاکرات، [[زین‌العابدین رهنما]] که نماینده مجلس شورای ملی بود در نوزدهم آذر ۱۳۰۳ طرحی به امضای خود و هفده نماینده دیگر به مجلس داد که انحصار کامل واردات قند و شکر و چاى و شیرینی‌جات را به دولت واگذار کند تا دولت در ازای صدور مجوز واردات این کالاها برای هر تاجر، از هر یک من قند یا شکر یا شیرینی جات دو قران و از هر یک من چای شش قران دریافت کند، درآمد حاصله نیز فقط برای ساخت راه آهن هزینه شود. <ref>{{یادکرد وب |عنوان=مذاکرات جلسه ۹۳ دوره پنجم مجلس شورای ملی نوزدهم قوس ۱۳۰۳ |نشانی=https://www.ical.ir/ical/fa/Content/4_artmajles1/%D8%AC%D9%84%D8%B3%D9%87-93-%D8%B5%D9%88%D8%B1%D8%AA-%D9%85%D8%B4%D8%B1%D9%88%D8%AD-%D9%85%D8%AC%D9%84%D8%B3-%DB%8C%D9%88%D9%85-%D9%BE%D9%86%D8%AC-%D8%B4%D9%86%D8%A8%D9%87-%D9%86%D9%88%D8%B2%D8%AF%D9%87%D9%85-%D9%82%D9%88%D8%B3-%DB%8C%DA%A9-%D9%87%D8%B2%D8%A7%D8%B1-%D9%88-%D8%B3%DB%8C%D8%B5%D8%AF-%D9%88-%D8%B3%D9%87-%D9%85%D8%B7%D8%A7%D8%A8%D9%82-%DA%86%D9%87%D8%A7%D8%B1%D8%AF%D9%87%D9%85-%D8%AC%D9%85%D8%A7%D8%AF%D9%89%D8%A7%D9%84%D8%A7%D9%88%D9%84%D9%89-%DB%8C%DA%A9-%D9%87%D8%B2%D8%A7%D8%B1-%D9%88-%D8%B3%DB%8C%D8%B5%D8%AF-%D9%88-%D8%B3%D9%87}}</ref> چندی بعد در حالی که این طرح هنوز در مجلس به شور گذاشته نشده بود، دولت [[رضا شاه|سردارسپه]] محتوای آن را به صورت لایحه ای به مجلس داد و به جای طرح رهنما، آن لایحه به جریان افتاد و چند سال بعد رضاشاهرضا شاه پهلوی بر اساس آن، بودجه ساخت راه آهن را تأمین کرد.
 
== حذف القاب ==
در همین دوره پنجم، دولت سردارسپه در پانزدهم اردیبهشت ۱۳۰۴ لایحه‌ای به مجلس داد که همه لقبهای نظامی که افراد غیرنظامی به کار می برند (مانند سردار، سپهدار و غیره) لغو شد. این لایحه به خواست برخی نمایندگان در همان روز با قید دو فوریت به شور و رأی گذاشته و به عنوان نخستین لایحه دوفوریتی تاریخ قانونگذاری ایران تصویب شد. <ref name=":R">{{یادکرد وب |عنوان=مذاکرات جلسه ۱۶۰ دوره پنجم مجلس شورای ملی پانزدهم اردیبهشت ۱۳۰۴ |نشانی=https://www.ical.ir/ical/fa/Content/4_artmajles1/%D8%AC%D9%84%D8%B3%D9%87-160-%D8%B5%D9%88%D8%B1%D8%AA-%D9%85%D8%B4%D8%B1%D9%88%D8%AD-%D9%85%D8%AC%D9%84%D8%B3-%DB%8C%D9%88%D9%85-%D8%B3%D9%87%D8%B4%D9%86%D8%A8%D9%87-%D9%BE%D8%A7%D9%86%D8%B2%D8%AF%D9%87%D9%85-%D8%A7%D8%B1%D8%AF%DB%8C%D8%A8%D9%87%D8%B4%D8%AA-1304-%D9%85%D8%B7%D8%A7%D8%A8%D9%82-%DB%8C%D8%A7%D8%B2%D8%AF%D9%87%D9%85-%D8%B4%D9%88%D8%A7%D9%84-1343}}</ref> ابتکار حذف القاب را [[سید کاظم سرکشیک‌زاده]] نماینده لاهیجان از سال قبل شروع کرده و در هفدهم شهریور ۱۳۰۳ طرحی به مجلس داده بود که اعطاى القاب رسمى بکلى متروک شود و کسانی که علاقه به لقب دارند، ملزم شوند برای لقب خود مالیات بپردازند. <ref>{{یادکرد وب |عنوان=مذاکرات جلسه ۵۶ دوره پنجم مجلس شورای ملی هفدهم سنبله ۱۳۰۳ |نشانی=https://www.ical.ir/ical/fa/Content/4_artmajles1/%D8%AC%D9%84%D8%B3%D9%87-56-%D8%B5%D9%88%D8%B1%D8%AA-%D9%85%D8%B4%D8%B1%D9%88%D8%AD-%D9%85%D8%AC%D9%84%D8%B3-%DB%8C%D9%88%D9%85-%D8%B3%D9%87%D8%B4%D9%86%D8%A8%D9%87-%D9%87%D9%81%D8%AF%D9%87%D9%85-%D8%B3%D9%86%D8%A8%D9%84%D9%87-1303-%D9%85%D8%B7%D8%A7%D8%A8%D9%82-%D9%86%D9%87%D9%85-%D8%B5%D9%81%D8%B1-1343}}</ref> هنگامی که لایحه دولت برای حذف القاب نظامی به شور گذاشته شد، سرکشیک‌زاده پیشنهاد داد ماده‌ای به این لایحه افزوده شود و اعطای کلیه القاب لشکری و کشوری را از آن پس ممنوع کند. اما پیشنهادش رأی نیاورد. سپس جلسه برای تنفس تعطیل شد و زین‌العابدین رهنما پیشنهادی همانند و حتی یک گام پیشتر داد: «کلیه القاب کشوری پس از سه ماه از تاریخ تصویب این ماده الغا خواهد بود». نمایندگانی که به پیشنهاد سرکشیک‌زاده رأی نداده بودند، اکثرشان به پیشنهاد رهنما رأی دادند و تصویبش کردند. رهنما در توجیه پیشنهاد خود گفت:‌
{{نقل قول بزرگ}}
«اخیراً یک کتابی به اسم شاه مغولستان انتشار پیدا کرده و تازه از پاریس فرستاده‌اند اینجا. آن را ملاحظه کنید و ببینید که راجع به القاب ایران چه نوشته است: می‌نویسد که مسئله لقب در ایران اساساً نه تنها دلیل خدمت نیست بلکه کم‌کم الفاظی دارد معمول می‌شود که ما این الفاظ را ترجمه می‌کنیم. آن وقت شروع کرده است ترجمه کردن. مثلاً می‌نویسد: ضیغم‌الملک. ضیغم را او به زبان خودش ترجمه کرده است، حالا ما هم به زبان خودمان ترجمه می‌کنیم یعنی شیرملک. شیرملک که دلیل خدمت نیست و همچنین شهاب‌الملک یا شهاب‌الدوله یعنی تیر دولت. آیا این تیر دولت دلیل خدمت است؟ ما چشم‌های خودمان را بسته‌ایم و در یک محوطه که اسمش ایران است». ‏<ref name=":R"/>
{{پایان نقل قول بزرگ}}
 
زین‌العابدین رهنما در تیرماه ۱۳۶۸ در سن ۹۵ سالگی به علت کهولت سن در[[تهران]] درگذشت و در بهشت زهرا تهران آرامگاه خانوادگی شماره ۴۵۸ به خاک سپرده شد.<ref name="pdp"/>
== فراز و فرود در دوره رضا شاه ==
مجلس پنجم در نهم آبان ۱۳۰۴ به انقراض سلطنت قاجار و انتقال قدرت به رضا خان پهلوی رأی داد که پس از تشکیل مجلس مؤسسان در آذر همان سال و تغییر قانون اساسی، رضا شاه پهلوی شد. در سال ۱۳۰۶ [[مخبرالسلطنه|حاج مخبرالسلطنه هدایت]] نخست‌وزیر شد و رهنما را معاون خود کرد.
 
رهنما در سال ۱۳۱۴،۱۳۰۹ به نمایندگی [[شهر ری]] به مجلس شورای ملی رفت (دوره هشتم) و در دوره بعد نیز کرسی خود را حفظ کرد اما سپس مغضوب شد و نتوانست به مجلس راه یابد. کمی بعد در در سال ۱۳۱۴ به دلیل نوشتن مقالات انتقادی علیه [[رضاشاه]] و [[دودمان پهلوی]] در روزنامه ایران،''ایران''، در [[زندان قصر]] زندانی شد. روزنامه از او توقیفگرفته شد و اموالش را مصادره کردند. با وساطت [[مخبرالسلطنه]] از زندان آزاد شد و تا شهریور بیست در [[عراق]] و [[لبنان]] زندگی کرد.<ref name="pdp"/>
 
== بازگشت به صحنه ==
پس از شهریور ۱۳۲۰ و اشغال ایران که به کناره‌گیری رضا شاه از سلطنت انجامید، رهنما به ایران بازگشت و روزنامه ایران را پس گرفت <ref name="Iran">رویدادهای پاییز ۱۳۲۰؛ انتشار مجدد روزنامه اقدام، روزنامه ایران</ref> و در فضای باز سیاسی که در کشور ایجاد شده بود، به انتشار آن پرداخت. در آغاز سال ۱۳۲۲ علی سهیلی نخست وزیر او را به معاونت پارلمانی خود برگزید و در یازدهم فروردین به مجلس معرفی کرد. رهنما سپس وزیرمختار ایران در [[فرانسه]] و سفیر ایران در چند کشورهای عربی شد.<ref name="pdp"/>
 
== درگذشت ==
زین‌العابدین رهنما در تیرماهتیر ۱۳۶۸ در سن ۹۵ سالگی به علت کهولت سن در [[تهران]] درگذشت و در بهشت زهرازهرای تهران آرامگاه خانوادگی شماره ۴۵۸ به خاک سپرده شد.<ref name="pdp"/>
 
== کتاب‌شناسی ==