آینه (فیلم ۱۹۷۵): تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
←‏داستان: افزودن خلاصهٔ داستان
خط ۳۹:
''آینه'' اندیشه‌ها، احساسات، و خاطرات الکسی یا آلیوشا (ایگنات دانلیزف) و جهان پیرامون او در دوران کودکی، بزرگسالی و چهل‌سالگی‌اش را ترسیم می‌کند. الکسی بزرگسال به صورت مختصر مورد بررسی قرار می‌گیرد، اما در برخی صحنه‌ها، از جمله گفت‌وگوهای مهم تنهای صدای او حضور دارد. ساختار فیلم به صورت ناپیوسته، غیرزمانی است، بدون یک داستان مرسوم، حوادث، رؤیاها، خاطرات را در امتداد چند حلقه فیلم از اخبار جاری روز ترکیب می‌کند.<ref>Timo Hoyer: Filmarbeit – Traumarbeit. Andrej Tarkowskij und sein Film "Der Spiegel" ("Serkalo"). In: R. Zwiebel / A. Mahler-Bungers (Hrsg.): Projektion und Wirklichkeit. Die unbewusste Botshaft des Films. Vandenhoeck & Ruprecht, Göttingen 2007, S. 85–110. {{ISBN|978-3-525-45179-3}}.</ref> فیلم در میان سه چهارچوب زمان متفاوت عوض می‌شود: پیش از جنگ (۱۹۳۵)، زمان جنگ (دههٔ ۱۹۴۰) و پس از جنگ (دههٔ ۱۹۶۰ یا ۱۹۷۰).
''آینه'' به شدت کودکی خود تارکوفسکی را ترسیم می‌کند. خاطراتی مانند تخلیه از مسکو به حومهٔ شهر در طول جنگ، پدر خارج شده و مادر خودش که در واقع به عنوان یک [[نمونه‌خوانی|نمونه‌خوان]] در یک چاپخانه کار می‌کرد.
 
=== خلاصه داستان ===
فیلم با ایگنات، پسر نوجوان الکسی (که نقش او هم توسط ایگنات دانلیزف بازی شده‌است.) آغاز می‌شود که در حال روشن کردن تلویزیون و تماشای معاینهٔ یک فرد کندزبان توسط یک پزشک است که سرانجام موفق می‌شود بیمار را درمان کند و بیمار بدون اختلال می‌گوید: «من می‌توانم حرف بزنم». پس از تیتراژ، صحنه‌ای در حومهٔ شهر در دوران پیش از جنگ نمایش داده می‌شود که ماریا، مادر الکسی -همچنین به نام‌های ماشا و ماروسیا نیز صدا زده می‌شود- ([[مارگاریتا ترخووا]]) در آن قرار دارد و با یک دکتر ([[آناتولی سولونیتسین]]) صحبت می‌کند که به صورت تصادفی از آن محل عبور می‌کند. نمای بیرونی و داخلی خانهٔ روستای پدربزرگ الکسی دیده می‌شود. الکسی نوجوان و مادر و خواهرش سوختن انبار خانوادگی‌شان را تماشا می‌کنند. در سکانس رویا، ماریا موهای خود را می‌شوید. حالا در دوران پس از جنگ، اتاق‌های یک آپارتمان دیده می‌شود و صدای الکسی شنیده می‌شود که در حال صحبت با مادرش ماریا است. با تعویض زمان به دوران پیش از جنگ، ماریا در حالی دیده می‌شود که با عجله و آشفتگی به محل کار خود در یک چاپخانه به عنوان نمونه‌خوان می‌رود. او در مورد اشتباهی که ممکن است نادیده گرفته‌باشد نگران است. اما توسط همکارش لیزا ([[آلا دمیدوا]]) دلداری داده می‌شود، که ناگهان با انتقاد کردن او را به گریه می‌اندازد. در زمان پس از جنگ الکسی با همسرش ناتالیا (که نقش او هم توسط [[مارگاریتا ترخووا]] بازی شده‌است)، که از او طلاق گرفته‌است و با پسرش ایگنات زندگی می‌کند، در حال گفت‌وگو کشمکش است. در ادامه در تلویزیون صحنه‌هایی از اخبار [[جنگ داخلی اسپانیا]]، در صحنهٔ بعدی صعود یک بالن در [[اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی]] نمایش داده می‌شود. در صحنهٔ آپارتمان الکسی، ایگنات با زنی عجیب (تامارا اوگورودنیکووا) که پشت میز چای‌خوری نشسته‌است ملاقات می‌کند. ایگنات به درخواست او بخشی از نامه‌ای که توسط [[الکساندر پوشکین]] نوشته‌شده‌است را می‌خواند، و به تلفنی که از طرف پدرش الکسی زده می‌شود جواب می‌دهد. زن به طرز عجیبی ناپدید می‌شود. با تعویض زمان به دوران جنگ، الکسی نوجوان در حال آموزش اسلحه با یک مربی و نمایش اخبار جنگ جهانی دوم و [[درگیری مرزی چین و شوروی]] دیده می‌شود. سپس دیدار مجدد الکسی و خواهرش با پدرشان ([[اولگ یانکوفسکی]]) در پایان جنگ نشان داده می‌شود. سپس فیلم به کشمکش و گفت‌وگوی الکسی با همسرش ناتالیا در زمان پس از جنگ برمی‌گردد. فیلم مجدد به زمان پیش از جنگ می‌رود، خانه‌های دیدنی حومه و اطراف خانه‌ها توسط یک سکانس رویامانند که ماریا را به صورت شناور نشان می‌دهد، دنبال می‌شوند. سپس فیلم به زمان پس از جنگ می‌رود، و الکسی را در بستر مرگ با یک بیماری مرموز نشان می‌دهد. صحنهٔ آخر فیلم در زمان پیش از جنگ مادر باردار (ماریا) را نشان می‌دهد، که به صورت تعاملی صحنه‌هایی از ماریای جوان و پیر را نشان می‌دهد. (نقش ماریای پیر توسط مادر خود تارکوفسکی ماریا ویشنیاکوا بازی می‌شود.).
 
== بازیگران ==