سادکو: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
بدون خلاصۀ ویرایش |
جز اشاره به منبع متن |
||
خط ۵:
''سادکو'' در یکی از روزها توسط ساز گوسلی در حال نواختن موسیقی بسیار زیبایی برای گیاهان، گلها، پرندهها و ماهیها بود به طوری که طبیعت نیز نسبت به او واکنش نشان میداد. زمانی که اجرای او به پایان رسید، تزار دریاچه که مجذوب صدای ساز او شده بود، سر از امواج آب بیرون آورد و به عنوان پاداش با گفتن رازی تشویقش میکند که با تجار نووگورود شرط ببندد در آب دریاچه یک گونه ماهی طلایی صید خواهد کرد.
''سادکو'' شرط را میبرد، با استفاده از پولهای برده یک ناوگان تشکیل میدهد، و خود به یک تاجر تبدیل میشود. او به مدت ۱۲ سال با ناوگان تجاری خود متشکل از ۳۰ کشتی دریاها را درنوردید، اما از یاد میبرد که به تزار دریاچه تشکری بدهکار است. سپس یک روز که از یک مأموریت تجاری موفق با کشتیهای پر از طلا، نقره و مروارید باز میگردد، ناگهان کشتیهایش از حرکت باز میمانند. سادکو متوجه میشود که این بد اقبالی نتیجهٔ عدم احترام و تشکر به تزار دریا است. او در ابتدا بشکهای نقره را به دریا انداخت، اما نتیجهای در بر نداشت، حتی یک بشکه طلا و مروارید نیز دیگر نمیتواند دل پادشاه دریا را بدست آورد. سپس این تاجر ثروتمند پیشنهاد میکند که به قید قرعه مشخص کنند کدام یک از ملوانان باید قربانی شوند و با مهارت طوری ترتیب کار را میدهد که قرعه به نام او نیفتد. تمام خدمه کشتی از جمله خودش، باید نام خود را بر روی قطعه چوبی حکاکی میکرد و آن را به دریا میانداخت. قطعه چوب شخصی که به زیر آب رود گناهکار محسوب میشود و به منظور نجات کشتی باید خود را پیشکش تزار دریا کند.<ref>{{یادکرد وب|نویسنده=بهروز بهادری فر|کد زبان=fa|تاریخ=26.09.2015|وبگاه=آی لاو راشا|نشانی=https://www.iloverussia.org/sadko/|عنوان=افسانه «سادکو»}}</ref>
''سادکو'' که قصد غرق شدن نداشت، پری را جایگزین قطعه چوب خود کرد، اما پر به زیر آب فرو رفت و حقهٔ او نمیگیرد و سادکو در مییابد که سرنوشتش رقم خورده است. «من ۱۲ سال بر دریا راندم و در این مدت هیچ باج یا عوارضی به تزار دریا ندادم. من در دریای آبی خوالینسک نان و نمک نینداختم. اکنون مرگ برای بردن سادکو آمده است.» او بر ترس از مرگ غلبه کرده، گوسلی خود را بر میدارد و خود را پیشکش دریا میکند. هنگامی که سرانجام به اعماق دریا و قصر پادشاه و ملکهٔ آبها میرسد ناگزیر میشود به عنوان مجازات گوسلی بنوازد تا ایزد دریا برقصد؛ رقصی که توفانهای مهیب در پی دارد و در آن بسیاری از کشتیها و ملوانان روسی غرق میشوند. [[نیکلاس قدیس]] که از این کشتار بیمعنای ارواح راست آیین خشمگین است، با مداخلهٔ معجزهآسای خود به سادکو اندرز میدهد که زههای گوسلی را پاره کند تا اوضاع به حالت عادی برگردد. بار دگر تزار دریا به عنوان پاداش نواختن موسیقی زیبا، به سادکو زیباترین پری دریایی قلمرو دریاها را پیشنهاد کرد. سادکو نیز بر طبق مشاوره با نیکلاس قدیس که به او هشدار میدهد زشتترین دختر را برگزیند، آخرین دوشیزه در خط را انتخاب کرد و در کنارش به خواب فرو رفت. وقتی بیدار شد خود را در ساحل و در کنار همسرش یافت.<ref>{{یادکرد وب|نویسنده = |نشانی = http://www.artrusse.ca/byliny/sadko.htm |عنوان = Russian bylina Sadko | ناشر = artrusse |تاریخ = |کد زبان=en | تاریخ بازدید = October 3, 2016}}</ref><ref>{{یادکرد وب|نویسنده = |نشانی = http://www.russfolkart.com/folkTales.htm#Sadko |عنوان = Russian Fairy Tales | ناشر = russfolkart |تاریخ = |کد زبان=en | تاریخ بازدید = October 3, 2016}}</ref>
|