محمد نوری‌زاد: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
مهتاب زمانی (بحث | مشارکت‌ها)
داده‌هایی درباره‌ی سِدای پخش شده از زندان گذاشتم.
برچسب‌ها: دارای ادبیات عامیانه افزودن القاب ویرایشگر دیداری
مهتاب زمانی (بحث | مشارکت‌ها)
خط ۱۰۶:
ببینید عزیز من،
 
اِ... من شرمنده‌ی خانواده‌م هستم که به‌خاطر من داره به آزار می‌افته. الان علی، به عنوان یک جوان در اعتراض به اون [[پرواز شماره ۷۵۲ هواپیمایی بین‌المللی اوکراین|هواپیمایی]] که [[سپاه پاسداران انقلاب اسلامی|سپاه]] زده بود، رفته [[میدان آزادی]]. اگر یک قاضی فهیمی بود،  با یه تعهد این رو آزاد می‌کرد. دور این جوون‌ها باید گشت که دارن جوانی خدشون رو با آزاده‌گی می‌آمیزن و تک‌تکِ خانواده‌ی من دارن آزار می بینن. من تو [[مشهد]]، علی در [[تهران]] دادگاه‌ش فردا تشکیل می‌شه. معلوم نیست چی اون قاضی دستور گرفته‌باشه از سپاه، دستور گرفته‌باشه از اتاق فکر. من در اعتراض به آزار خانواده‌م تصمیم به یک خدکشی خدخواسته گرفته‌م که خبرش ممکن‌ه ده روز دیگه، پنج روز دیگه، شیش روز دیگه بپیچه. من جز راستی بر زبان نراندم. این‌جا یه تابلویی هست از قول [[علی بن ابی‌طالب|حضرت علی]] تو اتاق مجاور که نوشته‌ان که مثلن ... اَ... شما راست بگو اگرچه به‌زیان‌ت تمام بشه. یعنی من راست گفتم به زیانم تمام شده و اینا این تابلوشو زده‌ان این‌جا بالاسر. همین الانم که دارم صحبت می‌کنم یه دوستی مراقب حرفای ناگوار من‌ه که تلفن رو قطع بکنه. من حرف ناگواری نمی‌زنم. من می‌گم که آقا شما توی [[google:دزدی‌های+قالی‌باف&oq=دزدی‌های+قالی‌باف&aqs=chrome..69i57j0.7141j1j7&sourceid=chrome&ie=UTF-8|گوگل]] بزنید: دزدی‌های [[محمدباقر قالیباف|قالی‌باف]]! می‌آد که [[یاشار سلطانی]] به‌عنوان یه خبرنگار بخشی از دزدی‌های این رو آشکار کرده، به‌جای این‌که دزد رو بگیرن، خبرنگار رو گرفته‌ان. اصلن افشاگری‌هایی که [[محمدعلی نجفی]] کرده درمورد دزدی‌های [[محمدباقر قالیباف|قالی‌باف]]. این سند مستندی‌ست که او داره می‌گه که آقا این خبرهای دزدی قالی‌باف رو ما به دستگاه قضایی دادیم، مک... به اصطلاح فشرده‌ان توی یک کشو. شما اینو درنظر بگیرید، الان دزدی‌های بزرگی که تو این سرزمین صورت می‌پذیره از اعمال نفوذهایی که برای [[سعید طوسی|سعید توسی]] هست. من به [[رهبر جمهوری اسلامی ایران|رهبر]] می‌گم تجسم کن که این ز... سعید توسی با نوه‌ی تو که رفته [[قرآن]] آموزش بگیره از او این کار رو کرده. یعنی یک رهبر باید مردم رو عیال خدش بدانه، ولی با همون عمامه‌ای که سرش، زیرش هیچی نیست، پوکه، زیرخاکی‌ان همه‌شون از بالاشون تا پایین‌شون، این‌ها مفاسدی رو بر این سرزمین تحمیل کرده‌ان که منِ نوری‌زاد به‌خاطر راست‌گویی این‌جا هستم و دروغ‌گویان و دزدان و آدم‌کشان بیرون هستند. یعنی شما ببینید، شیخ [[علی فلاحیان]]، در بالای روستای ما روضه‌خون بود قبل از [[انقلاب ۱۳۵۷ ایران|انقلاب]]، آمد زن بگیره، به خاطر نداری زن بهش ندادن. الان برید [[پل رومی (تهران)|پل رومی]]، برج بلند او رو ببینید. این آدم قاتل، این آدم دزد، از کجا این ثروت بزرگ رو آورده که صاحب یک برج‌ه و صاحب یک باغ‌ه؟ دزدان بر ما حاکم‌اند. همه‌ی این‌ها برمی‌گرده به این‌که مُلّایان برای سرزمین‌داری، برای مملکت‌داری ساخته نشده‌ان. این‌ها باید برن توی قبرستان‌ها زیارت اهل قبور بخوانند. مُلّا یعنی فرهنگ مفت‌خواری در پشت سر. مُلّا یعنی پاسخ‌گو نبودن. یعنی می‌گیم آقا، آقای مُلّا، شما مسئولی، سیصدتا مسئولیت داری، بیا جواب بده. می‌گه من به خدا جواب می‌دم. یعنی قانون رو در شأن خُدش نمی‌بینه که پاسخ بده. به همین دلیل در اعتراض به همه‌ی آزارهایی که به سمت خانواده‌ی من میاد، من به سمت یک خُدکشیِ خُدخواسته خواهم رفت و خبرش به‌زودی خواهد پیچید. هرچی بادا باد. برای مردم‌م آرزوی سرفرازی می‌کنم، آرزو می‌کنم یک روز از شرّ «مُلّا و غیرپاسخ‌گویان‌ و غیرشفّافان» رها بشند. چرا گردش مالی رهبر مشخص نیست؟ چرا [[ستاد اجرایی فرمان امام]] – که الان یه پرونده برای من ساخته‌ان به‌خاطر دفاع از بهاییانِ [[ایوانکی|ایوان کی]]، یک سال هم غیابی به من زندان دادند. این بهاییان از هفتاد سال پیش در اون‌جا یک انارستان ساخته‌بودند وسیع. ستاد اجرایی آمده با ارّه اینا رو بیخ‌بُر کرده. من رفتم اینو خبررسانی کردم که آقا هفتاد سال بر زمین لخت این‌ها کار کردند، طبق [[حکم شرعی|شرع]] خُدتون این‌ها مالک محسوب می‌شن. آمده‌ان با ارّه تمام انارهای این‌ها رو که چندین هکتار بوده، شاید بیش از بیست هکتار، ارّه‌بر کرد‌ان و بیخ‌بُر کرده‌ان. الان یک سال زندانم من به‌خاطر حمایت از بهاییان ایوان کی. بعد، به من می‌گن که بیا تقاضای ادغام بده که مثلن ... اِ... هفت‌ سال‌ونیم‌ت، با سه‌سال‌ت، با دو‌سال‌ت، با یک‌‌سال‌ت، بادو‌سال‌ت جمع بشه. می‌گم من اگه تقاضای ادغام بدم یعنی پذیرفتم خطا کردم. درحالی‌که من خطایی مرتکب نشده‌ام. من راست گفتم و در زندانم. من درست گفتم و در زندان‌م. دروغ‌گویان حاکم‌اند. مثلن شما از رهبر بپرسید که آقا سی‌ویک ساله رهبر هستید چرا به ازای یکی از مسئولیت‌هات پاسخ نگفتی؟ تاحالا یک خبـ... مصاحبه‌ی رسمی با یک خبرنگار آزاد نداشتی؟ می‌دونید چی جواب می‌دن؟ جواب می‌دن ما وختی خدا بالاسرمون‌ه به خدا جواب می‌دیم، قانون برای ماست که دست ما مبسوط الید باشه. به همین دلیل طبق قانون، یک چوپان پشت کوهی با رهبر یکسان‌ه، ولی این‌ها با شیشکی بستن به قانون، هرکاری رو که خدشون می‌خوان می‌کنن. ببینید، سپاه می‌زنه هواپیمای مسافربری رو سرنگون می‌کنه، اول کسی‌که باید محاکمه بشه، [[فرمانده کل قوا|فرمانده‌ی کل قوا]]<nowiki/>ست. که چرا یک چنین اتفاقی افتاده ولی اصلن نه انگار جان مردم ارزش داره. این همه کرونا کرونا کرده‌ان تاحالا مثلن می‌گن مثلن انقد کشته، ما سالی بیست‌وهشت هزار کشته‌ی جاده‌ای داریم، که هیچ‌کس ازش سراغ نمی‌گیره. همه‌ی این‌ها مسئولیت‌ش با رهبره و رهبرم چون به خدا پاسخ‌گوئه، مردم رو و قانون رو لایق پاسخ‌گویی نمی‌دونه، زده به سیم آخر و خدش این سرزمین رو به سمت نابودی داره می‌بره. من پس به‌خاطر آزار به خانواده‌م، شما الان، خانواده‌ی من شب نداره، روز نداره، زن من از این دادگاه به اون دادگاه. هر روز پیش این وکیل به اون‌جا. از تهران بیاد مشهد، از مشهد برگرده تهران، به‌خاطر تلفن‌های ناگهانی، نمی‌دونم به‌خاطر اعصاب‌خوردکردن‌های ناگهانی، خانواده‌ی من در معرض آسیب‌اند. پسر من صادقانه‌ترین رفتار انسانی رو ابراز داشته، نباید سه سال‌ونیم محکوم بشه. من اِ... برای همه‌ی مردم سرزمین‌م آرزوی سرفرازی دارم، آرزوی بزرگی و بزرگ‌واری دارم. ای مردم، ما هرچه داریم از شماست و برای شماست. این جانی هم که داریم تقدیم به شما. خدانگهدار.
 
== آثار ==