== در شیعه ==
برخی معتقدند تفکر مافوق بشر بودن [[محمد بن عبدالله]] بلافاصله پس از درگذشت وی آغاز شد اما بهنظر میآید که غلات در زمان [[علی بن ابیطالب]] بهطور آشکار پدید آمدند، آنها صفات فوق بشری و در حد خداوند برای [[علی]] ذکر میکردند و برخی نیز وی را خدا میدانستند.
اخباری در دست است که در زمان خلافت علی، افرادی او را خدای خواندند و چون حاضر به توبه نشدند، علی دستور داد آنها را در آتش بسوزانند. ابن ابیالحدید در شرح [[نهجالبلاغه]] مینویسد:
{{گفتاورد بزرگ}}
''اصحاب (معتزلی) ما در کتابهای مقالات خود نقل کردهاند که چون علی آنان را در آتش افکند بانگ برداشتند و خطاب به او گفتند: اکنون برای ما کاملاً روشن شد که تو خود، خدایی زیرا پسر عمویت که او را به رسالت فرستادهای گفت: «با آتش جز خدای آتش، عذاب نمیکند.»''{{پایان گفتاورد بزرگ}}
اگر چه برخی از صاحبنظران در این روایات تردید دارند، چراکه حکم سوزاندن برای چنین افرادی در احکام شرعی وارد نشدهاست.<ref>[[مکتب در فرایند تکامل]]؛ ص ۶۰</ref> اما علی بن ابیطالب در زمان خود، آنان را منع میکرده و در این باره از او نقل شدهاست: «''دو گروه دربارهٔ من به راه خطا میروند و هلاک میشوند، دوستداری که در دوستی غلو کند و دشمنی که در بغض و کینه با من افراط کند.''»<ref>«''یهلک فی رجلان: محب غال و مبغض قال''»</ref>
بسیاری از تواریخ همچون طبری و یعقوبی و همچنین برخی روایات پیدایش غالیان را منسوب به [[عبدالله بن سبا]] میدانند و در فرق شیعه از «سبائیه» نام بردهاند در برخی روایات، وی بدستور علی سوزانده شد و برخی دیگر اخباری نقل میکنند که وی به شفاعت عدهای از جمله [[عبدالله بن عباس]]، توبه کرد و عفو شد، بشرط آنکه در کوفه نماند. به مدائن رفت و هنگامی که خبر کشته شدن علی به او رسید گفت: ''«به خدا سوگند اگر پارههای مغز او را در هفتاد کیسه کوچک برای ما بیاورند باز هم علم خواهیم داشت که او نمردهاست و نخواهند مرد تا آنکه عرب را با چوبدستی خویش به سوی حقیقت براند.»
بنظر میآید، بیشتر روایات مربوط به عبدالله بن سبا در تواریخ است و پنج روایتی که در کتب شیعه، بیشتر در [[بحارالانوار]] و [[وسائل الشیعه]]، نقل شده و نامی از وی و عقاید وی برده، منشأ همه آنها در کتب شیعی از [[رجال کشی]] باشد.<ref name="عسکری">{{یادکرد|کتاب = عبدالله بن سبا|نویسنده= علامه سید مرتضی عسکری|ناشر =|زبان = فارسی}}</ref> درحالیکه در [[کتب اربعه]] شیعه، این احادیث نقل نشدهاست.
همچنین است نظر عدهای از مستشرقین و از علمای شیعه از آنجمله [[سید مرتضی عسکری]]،<ref>۳ جلد مفصل بنام ''عبدالله بن سبا'' و دربارهاش نگاشتهاست.</ref> که «عبدالله بن سبا» را شخصیتی ساختگی و فرضی میدانند. [[طه حسین]] مینویسد:
{{گفتاورد بزرگ}}
''ابن سباء موجودی است که دشمنان شیعه او را ساختند و به شیعه نسبت دادند تا در اصل این مذهب، عنصری یهودی را وارد کنند، زیرا شیعه ادعای حکومت داشت. این شخص را در مذهب خوارج وارد نکردند چون ایشان ادعای خلافت نداشتند.''<ref name="غالیان"/>{{پایان گفتاورد بزرگ}}
اگرچه در تواریخ ازجمله تاریخ طبری و کتب مختلف ملل و نحل، عقاید بسیاری را به عبدالله بن سبا نسبت دادهاند که برخی از آنها غالیانهاست و در عین حال برخی دیگر از عقایدی که به او نسبت میدهند، مانند: [[رجعت]]، وصایت و [[امامت]] علی بن ابیطالب پس از پیامبر و [[مهدویت]] از اعتقادات بنیادین شیعهاست.
اما این شخص واقعی باشد یا نباشد، آنچه مسلم است عدهای در زمان علی، با دیدن علم و شجاعت و قدرت علی، وی را از حد خود بالاتر بردهاند و صفات و کراماتی غیرمعمول به او نسبت میدادهاند.<ref name="غالیان"/>
ابن ابیالحدید معتزلی از ریشههای این گزافهگوییها را قدرت فوقالعاده علی ازجمله در جنگ خیبر و خندق، یا برخی اخباری بود که علی از آینده میداد، همچون خبر شکست خوارج و کشته شدن همه جز حدود ۱۰ نفر.
{{گفتاورد بزرگ}}
برخی از آن فرق به شبهههای ضعیفی استناد میکردند، از قبیل گفتار [[عمربن خطاب|عمر]] دربارهٔ اینکه [[علی]] چشم کسی را که در منطقه حرم، کژی در دین پدیدآورده بود برکند. عمر گفت: «''چه بگویم در مورد دست خداوند که در حرم خدا چشمی را برکنده است.''» و به این گفتار علی که گفتهاست: «''به خدا سوگند من در خیبر را با نیروی بدنی خود از جای نکندم بلکه آن را به نیروی خداوندی از جای برکند.''» و به این گفتار [[رسول خدا]] صلی الله علیه و آله که در روز فتح مکه گفتهاست: «''خدایی جز خدای یگانه نیست، وعده خویش را صادقانه برآورد و بنده خویش را یاری داد. خود به تنهایی احزاب را شکست داد''»<ref>در برخی تواریخ آمدهاست که محمد در روز فتح مکه، بر بلندی (بر در کعبه) ایستاد و (بیاختیار) این جملات را بر زبان آورد: «''لاالهالاالله؛ انجز وعده، و نصر عبده، و هزم الاحزاب وحده''»</ref>
و حال آنکه کسی که احزاب را شکست داد علی بن ابیطالب بود که عمرو بن عبدود پهلوان و سوار کار ایشان را که از خندق گذشته بود کشت و آنان سحرگاه شب بعد گریختند و بدون اینکه جنگی بکنند روی به هزیمت نهادند جز اینکه سوارکارشان کشته شد.<ref name="ابیالحدید">{{یادکرد |کتاب = شرح نهجالبلاغه ابن ابیالحدید| نویسنده= ابن ابیالحدید معتزلی|ترجمه = محمود مهدوی دامغانی | جلد=۳|زبان = فارسی}}</ref>
{{پایان گفتاورد بزرگ}}
=== عقاید و مظاهر ===
[[شیخ مفید]] در تصحیح ''الاعتقاد'' در تعریف غلاة گوید: «غلاة که از متظاهرین به [[اسلام]] کسانی هستند که [[علی]] و ائمه دین، فرزندان او، را به [[خدا|خدایی]] و پیغمبری توصیف کردهاند، و آنان را از جهت فضل در دین و دنیا به پایهای ستودهاند که از حد گذشتهاست و طریق افراط پیمودهاند. این گروه در شمار گمراهان و کافرانند، و علی فرمان کشتن آنان را صادر کرپ و ائمه اطهار نیز در حق آنان به کفر و خروج از اسلام حکم کردند و [[مفوضه]] عدهای از غلاتاند، و تفاوت آنها با غلات در این است که ائمه را حادث و مخلوق دانسته و گفتهاند خداوند آنان را آفریده و امر خلق را به آنها تفویض کردهاست و با همه این اقوال ، غلو کردن و قایل شدن به الوهیت امامان در بین شیعیان از بین نرفت.»
|