* '''''صحنه اول (رم)''''': بعد از مرگ امپراتور روم، دو پسر او یعنی ساتورنینوس و باسیانوس برای کسب عنوان پادشاهی سعی در متعاقد کردن مردم دارند که آنها برای حکومت شایستهتر هستند. این در حالی است که تیتوس آندرونیکوس سردار محبوب و قدرتمند روم به تازگی از نبردی ده ساله با [[گوتها]] برگشته و ملکه آنها و پسرانش را به اسیری آورده که خدمت بزرگی برای روم محسوب میشود. مارکوس آندرونیکوس برادر تیتوس و [[تریبون]] روم مردم را مجاب میکند که تیتوس برای جانشینی امپراتور فقید مناسبتر است. تیتوس به انتقام خون پسرش که در این جنگ کشته شد، فرزند ارشد تامورا، آلاربوس را با وجود التماس های مادرش تامورا [[هبه (قربانی)|قربانی میکند]] و تامورا عهد میکند که انتقام این کار را به مشابه ملکه [[تروآ]] از تیتوس بگیرد.<ref group="پانویس"> پس از آنکه تروآ نابود شد، هکوبا (Hecuba) ملکه تروآ به عنوان کنیز به شاه تراس (تراکیا) داده شد. هکوبا به انتقام مرگ پسرش دو پسر این شاه را کشت و خودش را نیز کور کرد. </ref> تیتوس که به گفتهی سولون <ref group="پانویس"> سولون (Solon) حکیم و قانونگذار یونانی گفته بود: '''''نمیتوان کسی را سعادتمند خواند مگر وقتی که مرده باشد. </ref> معتقد است چندان برای پسرانش نگران نیست و آنها را سعادتمند میداند. مارکوس به تیتوس اطلاع میدهد که مردم او را برای پادشاهی برگزیدهاند ولی تیتوس این منصب را نمیپذیرد چون خود را برای حکومت نامناسب میداند. ساتورنینوس که فرصت را مناسب میداند مجدداً برای کسب امپراتوری سعی در جلب نظر مردم دارد و تیتوس هم از او حمایت کرده و در نهایت ساتورنینوس به عنوان پادشاه انتخاب میشود. ساتورنینوس برای تشکر از تیتوس به لاوینیا، دختر تیتوس تقاضای ازدواج میدهد تا او را به ملکه روم تبدیل کند ولی قرار ازدواج لاوینیا قبلاً با باسیانوس گذاشته شده بود. تیتوس میل ندارد دخترش را به باسیانوس بدهد ولی او با کمک پسران تیتوس لاوینیا را فراری میدهد. تیتوس که آبروی خود را بر باد رفته میبیند با خشونت پسرش موتیوس را که قصد فراری دادن لاوینیا را دارد میکشد. ساتورنینوس که فکر میکند تیتوس قصد تحقیر دارد او را تحقیر کند با تامورا قرار ازدواج گذاشته و اورا به پانتئون (معبد خدایان) میبرد تا در آنجا با هم ازدواج کنند. تیتوس هم در مقبره خانوادگی خود موتیوس را به خاک میسپارد. تامورا، ساتورنینوس را مجاب میکند که با تیتوس خوشرفتاری کند چون تیتوس اعتبار زیادی پیش مردم دارد. ساتورنینوس برخلاف میل باطنی از تیتوس معذرت خواهی کرده و همه برای انجام مراسم عروسی راهی معبد خدایان میشوند.