کلام قصار: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
جز ←‏top: اصلاح املایی با استفاده از فهرست اشتباه‌یاب و، typos fixed: آنرا ← آن را با استفاده از AWB
برچسب: ویرایش توسط ویرایشگر خودکار
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱:
'''کلام قصار''' یا '''گزین گویه''' یا '''قطعهٔ تفکر''' {{انگلیسی|''Aphorism''}} واژه‌ای‌ست در اصل [[زبان یونانی|یونانی]] که معنایش ''تعریف'' است. تعریف نمودن یک چیز یا یک موقعیت برای فلاسفه و دانشمندان [[یونان]]، به‌طور متداول، به معنی بیان اصل (جوهر، ذات) آن چیز یا موقعیت به زبانی فشرده و با استفاده از حداقل کلمات بوده است. متنی که در آن شناخت موضوعی در ده‌ها صفحه بیان گردد، ''کلام قصار'' به حساب نمی‌آید. ایجاز خود، ذات قطعهٔ تفکر، یعنی تعریف ٰتعریفٰ است.
 
در زبان یونانی کهن واژهٔ ''axiom'' نیز وجود دارد که در معنا به قطعهٔ تفکر بسیار نزدیک است. تفاوت مهم و بسیار اساسی میان ''اکسیوم'' (که آن را به [[اصل موضوع|اصل بدیهی]] ترجمه کرده‌اند) و ''افوریسم'' در این‌است که حوزهٔ کاربرد واژهٔ اول موضوعاتی‌ست که تعیین پذیری، وضوح و قطعیت، خصوصیت اصلی آنهاست؛ در حالیکه قطعهٔ تفکر در مورد آنچه گفته می‌شود که این سه صفت تا حد زیادی در آنها غایب است. حوزهٔ کاربرد اکسیوم ریاضیات و منطق بود و افوریسم علوم تجربی. [[اقلیدس]]، ریاضیات را با اصلی بنام خودش پایه گذاشت و [[بقراط]]، یکی از اولین رساله‌های پزشکی تاریخ را به شکل مجموعه‌ای از افوریسم نوشت. بعدها، در تاریخ اروپا، قطعهٔ تفکر مختص به قلمرو دانشی گشت که بیش از همه می بایست با غیاب این سه ویژگی – تعیین پذیری، وضوح و قطعیت- درگیر باشد: دانش طبیعت انسان و امور انسانی. [[مارکوس اورلیوس|مارکوس آورلیوس،]] [[پاسکال]]، [[میشل دو مونتنی|مونتنی]]، [[فرانسوا لارشفوکو|رشفوکو]]، و سپس متفکرانی مانند [[نیچه]]، [[کیرکگارد]] و [[کیرکگاردامیل چوران]]، از قطعهٔ تفکر برای بیان نوع اندیشه‌ای استفاده نموده‌اند که سعی می‌کند با آگاهی کامل از این ابهام بنیادینِ امور انسانی، بیندیشد.
 
== منابع ==