تیتوس آندرونیکوس: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
خنثی‌سازی ویرایش 29095319 از Movenster (بحث)/درود این مقاله خرد نیست
برچسب: خنثی‌سازی
جز جایگزینی با اشتباه‌یاب: برگذار⟸برگزار، متعاقد⟸متقاعد، مکررااز⟸مکرراً از
خط ۱:
{{عنوان کج}}
[[پرونده:Illustration from Rowe.JPG|بندانگشتی|چپ|250px|تصویری از مرگ کایرون و دیمیتریوس از پرده پنجم، صحنه نخست، اثر [[نیکلاس رو]] (۱۷۰۹)]]
'''''تیتوس آندرونیکوس''''' یکی از آثار [[تراژدی]] است که توسط [[ویلیام شکسپیر]] و احتمالاً با همکاری مترجم، شاعر و [[نمایش‌نامه‌نویس]] انگلیسی، [[جورج پیل]] در بین سال‌های ۱۵۸۸ تا ۱۵۹۳ نگاشته شده‌است. به نظر می‌رسد تیتوس آندرونیکوس نخستین تراژدی باشد که شکسپیر آن را نگاشته‌است، تراژدی که محتملاً شکسپیر به منظور رقابت با اثر هم‌عصر آن یعنی [[نمایش خونخواهی]] نوشته‌بود.<ref>See Ann Jennalie Cook, The Privileged Playgoers of Shakespeare's London (Princeton: Princeton University Press, 1981) for extensive information on the likes and dislikes of theatrical audiences at the time</ref> این نمایش‌نامه خونین‌ترین و خشن‌ترین اثر ویلیام شکسپیر است. هر چند که این اثر در آن روزها پر مخاطب بود ولی در سده هفدهم میلادی تب محبوبیت آن فروکش کرد. در [[دوره ویکتوریا]] به دلیل آنکه در این تراژدی مکرراًازمکرراً از صحنه‌های [[خشونت گرافیکی|خشونت‌آمیز]] و خونین استفاده شده‌بود، از اجرای آن ممانعت به عمل آمد. اما این نمایش‌نامه از اواسط [[سده بیستم]] میلادی، اعتبار از دست رفته خود را بار دیگر به دست آورد.
 
==شخصیت‌ها==
خط ۳۱:
== داستان ==
=== پرده اول ===
* '''''صحنه اول (رم)''''': بعد از مرگ امپراتور روم، دو پسر او یعنی ساتورنینوس و باسیانوس برای کسب عنوان پادشاهی سعی در متعاقدمتقاعد کردن مردم دارند که آنها برای حکومت شایسته‌تر هستند. این در حالی است که تیتوس آندرونیکوس سردار محبوب و قدرتمند روم به تازگی از نبردی ده ساله با [[گوت‌ها]] برگشته و ملکه آنها و پسرانش را به اسیری آورده که خدمت بزرگی برای روم محسوب می‌شود. مارکوس آندرونیکوس برادر تیتوس و [[تریبون]] روم مردم را مجاب می‌کند که تیتوس برای جانشینی امپراتور فقید مناسب‌تر است. تیتوس به انتقام خون پسرش که در این جنگ کشته شد، فرزند ارشد تامورا، آلاربوس را با وجود التماس های مادرش تامورا [[هبه (قربانی)|قربانی می‌کند]] و تامورا عهد می‌کند که انتقام این کار را به مشابه ملکه [[تروآ]] از تیتوس بگیرد.<ref name="پانویس"> پس از آنکه تروآ نابود شد، هکوبا (Hecuba) ملکه تروآ به عنوان کنیز به شاه تراس (تراکیا) داده شد. هکوبا به انتقام مرگ پسرش دو پسر این شاه را کشت و خودش را نیز کور کرد. </ref> تیتوس که به گفته‌ی سولون <ref> سولون (Solon) حکیم و قانونگذار یونانی گفته بود: '''''نمی‌توان کسی را سعادتمند خواند مگر وقتی که مرده باشد. </ref> معتقد است چندان برای پسرانش نگران نیست و آنها را سعادتمند میداند. مارکوس به تیتوس اطلاع می‌دهد که مردم او را برای پادشاهی برگزیده‌اند ولی تیتوس این منصب را نمی‌پذیرد چون خود را برای حکومت نامناسب می‌داند. ساتورنینوس که فرصت را مناسب می‌داند مجدداً برای کسب امپراتوری سعی در جلب نظر مردم دارد و تیتوس هم از او حمایت کرده و در نهایت ساتورنینوس به عنوان پادشاه انتخاب می‌شود. ساتورنینوس برای تشکر از تیتوس به لاوینیا، دختر تیتوس تقاضای ازدواج می‌دهد تا او را به ملکه روم تبدیل کند ولی قرار ازدواج لاوینیا قبلاً با باسیانوس گذاشته شده بود. تیتوس میل ندارد دخترش را به باسیانوس بدهد ولی او با کمک پسران تیتوس لاوینیا را فراری می‌دهد. تیتوس که آبروی خود را بر باد رفته می‌بیند با خشونت پسرش موتیوس را که قصد فراری دادن لاوینیا را دارد می‌کشد. ساتورنینوس که فکر می‌کند تیتوس قصد تحقیر دارد او را تحقیر کند با تامورا قرار ازدواج گذاشته و اورا به پانتئون (معبد خدایان) می‌برد تا در آنجا با هم ازدواج کنند. تیتوس هم در مقبره خانوادگی خود موتیوس را به خاک می‌سپارد. تامورا، ساتورنینوس را مجاب می‌کند که با تیتوس خوش‌رفتاری کند چون تیتوس اعتبار زیادی پیش مردم دارد. ساتورنینوس برخلاف میل باطنی از تیتوس معذرت خواهی کرده و همه برای انجام مراسم عروسی راهی معبد خدایان می‌شوند.
 
=== پرده دوم ===
خط ۵۶:
* '''''صحنه اول (دشت‌های اطراف روم)''''': لوسیوس به همراه گوت‌ها که از اعمال ساتورنینوس در خشم هستند و تیتوس را هم به عنوان دشمن و هم به عنوان یک مرد دلیر می‌شناسند با لوسیوس هم‌دست شده‌اند. در راه روم آنها هارون را به همراه کودکش دستگیر کرده و قصد کشتن هر دو را می‌کنند ولی هارون در ازای گفتن حقایق تقاضا می‌کند که آن کودک را زنده بگذارند. وقتی لوسیوس روایت این‌همه جرم و جنایت را از هارون می‌شنود و خوشحالی او را از انجام این کارها می‌بیند فرمان می‌دهد که او را به روم بیاورند چون مرگ سریع جواب چنین جنایت‌هایی نیست. بعد از این امیلیوس به آنجا آمده و درخواست مذاکره در خانه‌ی تیتوس را می‌دهد و لوسیوس می‌پذیرد.
* '''''صحنه دوم (روبروی خانه‌ی تیتوس)''''': تامورا و پسرانش که خود را در قالب خدایان انتقام و قتل و بی‌عفتی در آورده‌اند برای گول زدن تیتوس به نزد او می‌روند تا اورا مجاب کنند که پسرش لوسیوس را به روم فرا بخواند و تیتوس هم که به عمد خود را به دیوانگی زده حرف آنها را قبول می‌کند. تامورا برای اطلاع دادن به ساتورنینوس می‌رود و پسرانش را نزد تیتوس می‌گذارد. تیتوس هم آنها را گرفته و گلویشان را می‌برد و به شکلی رعب آور خون آنها را گرفته و از پودر استخوانشان غذا درست می‌کند!
* '''''صحنه سوم (صحن خانه‌ی تیتوس)''''': جشنی برای صلح در خانه تیتوس برگذاربرگزار شده در حالی که غذای این جشن لاشه‌ی پسران ملکه است. در این جشن خون آلود تیتوس لاوینیا را برای پایان دادن به رنجش می‌کشد. ساتورنینوس از این کار متعجب می‌شود و تیتوس به آنها می‌گوید که پسران شهوت ران تامورا مرتکب تجاوز به لاوینیا شده‌اند. امپراتور آنها را احضار می‌کند ولی تیتوس به همه می‌گوید که آنها در شکم ملکه و پادشاه و در غذای آنها هستند بعد هم تامورا را می‌کشد. ساتورنینوس به انتقام تیتوس را کشته و لوسیوس در عملی متقابل ساتورنینوس را می‌کشد. لوسیوس به عنوان امپراتور جدید روم انتخاب شده و جسد لاوینیا و تیتوس با احترام در مقبره به خاک سپرده می‌شود و جسد ساتورنینوس نیز در کنار پدرش دفن می‌شود ولی تامورا دفن نشده و بدنش را در بیابان می‌اندازند تا خوراک حیوانات شود. هارون نیز که ابدا متاسف کارهایی که انجام داده نیست تا سینه در خاک قرار می‌گیرد تا از گرسنگی بمیرد. لوسیوس عهد می‌کند که روم را با عدل و انصاف اداره کند.
 
== منابع ==