'''تمثیل''' یک روایت است که پوشیده خوانده شود بهطوریکه معنا(ها) ی دیگری را هم به خود بگیرد. تمثیل، توصیف یک چیز است، زیر پوشش چیزی دیگر. تمثیل برای رسیدن به اهداف نهایی خود از نمادهای گوناگون سود میجوید.<ref>[http://www.landscape.ir/index.php?option=com_myblog&show=1388-11-25-19-59-03.html&Itemid=136 پسامدرنیسم از منظر واژگان<!-- عنوان تصحیح شده توسط ربات -->]{{پیوند مرده|date=اکتبر ۲۰۱۹ |bot=InternetArchiveBot }}</ref> این نوع ادبی پیشینهٔ تاریخی بسیار درازی دارد، بهطوریکه شکل روایی بسیاری از [[اسطوره]] ها، تمثیلی است. [[ابن رشیق قیروانی]] در کتاب ''العمده''، تمثیل را از شاخههای [[استعاره]] میداند و میگوید «تمثیل در نظر بعضی، از مماثله است و آن است که چیزی را به چیزی تمثیل و همانند کنی که در آن اشارتی باشد.»<ref>{{یادکرد کتاب | نام خانوادگی = اصلانی (همدان) | نام = محمدرضا | عنوان =فرهنگ واژگان و اصطلاحات طنز | سال = ۱۳۸۵ | ناشر = [[انتشارات کاروان|کاروان]] |مکان = تهران | شابک =۹۶۴۸۴۹۷۲۸۱ | صفحه = 85}}</ref>
مقصود از تمثیل، آوردن مثال و شاهدی رایج و مشهور است برای تأیید حرف خود در یک بیت که میتواند به اندازه یک مصرع اعاده شود یا کمتر از آن. با توجه به آنچه در کتابهای قدیمی [[علوم بلاغی]] آمده، تمثیل در اصل نوعی تشبیه مرکّب است که در آن شاعر مطلب مدنظر خود را با نمونهای از موضوعی از پیش اثباتشده و محسوس در نظر عموم مردم و خوانندگان پیوند میزند و به نوعی مطلب مدنظر شاعر نقش مشبه و نمونه ذکر شده نقش مشبهبه را بازی میکند. در واقع شاعر باورهای پذیرفته شده نزد همگان را در لباسی از شعر بیان میدارد و دست به آفرینش و تولید مطبی میزند، ضمن اینکه بحث خود را نیز به کرسی اثبات مینشاند. حال نوع دیگری از این آرایه هم هست که ارسالالمثل یا بهطور خلاصهتر مثل نامیده میشود و آن این است که شاعر عیناً همان مثل و حکمت رایج را بیاورد و از آن سود ببرد؛ در واقع در مثل آفرینشی رخ نمیدهد و صرفاً شاعر استفادهکننده تولید پیشینیان است. البته در این اثنا امکان دارد اوّل نمونه و مثل رایج بیاید و به آن اشاره شود و بعد مطلب و قصد اصلی شاعر که این مورد نمیتواند خللی در این تعریف ایجاد کند. به دو مثال زیر توجه کنید:
{| class="wikitable"
|من اگر نیکم اگر بد تو برو خود را باش
|
|هر کسی آن درود عاقبت کار که کشت
|-
|<span class="beyt">من اگر نیکم اگر بد تو برو خود را باش</span>
|
|
|}
{| class="wikitable"
|زیره را من سوی کرمان آورم
|
|گر به پیش تو دل و جان آورم
|-
|<span class="beyt">من اگر نیکم اگر بد تو برو خود را باش</span>
|
|
|}
در بیت اول حافظ این باور اساسی و دیرین را که «مزد آن گرفت جان برادر که کار کرد.» را به نوع دیگری و با انشایی جدید ابراز میدارد و آرایه تمثیل را رقم میزند.
در بیت دوم مولانا عیناً مثل معروف و مشهور «زیره به کرمان بردن» را به در توصیف هدفش اعلان میدارد و آرایه مثل را ایجاد میکند.