قرون وسطی: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
←‏زوال و سقوط امپراتوری روم: خیلی نیاز به ویراستاری ادبی دارد
خط ۱۸:
{{further|دوران باستان متأخر|امپراتوری روم|سقوط امپراتوری روم غربی|امپراتوری بیزانس تحت خاندان کنستانتین و والنتینیان|۱=}}
[[پرونده:Venice – The Tetrarchs 04.jpg|پیوند=https://en.wikipedia.org/wiki/File:Venice_–_The_Tetrarchs_04.jpg|راست|بندانگشتی|یک مجسمه از اوخر دوران روم که در آن حکومت چهار فرمانروایی به نمایش درآمده‌است. اکنون در [[ونیز]]<ref name="Tansey242">Tansey, et al. ''Gardner's Art Through the Ages'' p. 242</ref>]]
در طول سده دوم میلادی، [[امپراتوری روم]] توانست به اوج گستردگی سرزمینی خود دست‌یابد؛ روم در دو سدهٔ پسین، کاهش قدرت و توانایی ادارهٔ مناطق دورافتاده‌ترش را تجربه نمود.<ref name="Cunliffe391">Cunliffe ''Europe Between the Oceans'' pp. 391–393</ref> جنگ داخلی{{مدرک}}، مشکلات اقتصادی همانند تورم و فشارهای خارجی بر مرزهای امپراتوری باعث بروز [[بحران قرن سوم]] در امپراتوری گردید، در این بحران امپراتورهایی که بر تخت می‌نشستند پس از اندک زمانی بوسیلهٔ غاصبی از قدرت برکنار می‌گردیدند.<ref name="Collins3">Collins ''Early Medieval Europe'' pp. 3–5</ref> در طول سده سوم میلادی مخارج نظامی پیوسته افزایش می‌یافت، که یکی از دلایل اساسی آن [[جنگ‌های ایران و روم|جنگ]] با [[شاهنشاهی ساسانی]] بود که در میانهٔ سده سوم تجدید نیرو نموده‌بود.<ref name="Heather111">Heather ''Fall of the Roman Empire'' p. 111</ref> شمار سپاهیان دو برابر گشت و واحدهای کوچک نظامی و سواره نظام‌ها جای [[لژیونر|لژیونرهای رومی]] را به عنوان واحدهای تاکتیکی سپاه امپراتوری، گرفتند.<ref name="Brown24-25">Brown ''World of Late Antiquity'' pp. 24–25</ref> نیاز به درآمد بیشتر منجر به برقراری مالیات‌های سنگین‌تری گردید و باعث تباهی شمار و طبقهٔ خانواده‌های سرمایه‌دار یا ملک‌داران گردید و شمار افرادی از آنان را حاضر به قبول مسئولیتی حکومتی و اداری در شهرهای خودشان بودند را، به شدت کاهش داد.{{مبهم}}<ref name="Heather111"/> کارمندان بیشتری برای برآورده کردن احتیاجات سپاه در ادارات مرکزی مورد نیاز بود که موجب دادخواهی شهروندان گردید مبنی بر اینکه شمار جمع‌آوری کنندگان مالیات در امپراتوری از شمار مالیات‌دهندگان بیشتر است.<ref name="Brown24-25"/>
 
برای حل بحران سده سوم، امپراتور [[دیوکلسین]] (۲۸۴–۳۰۵ در قدرت)، امپراتوری را در سال ۲۸۶ به دو بخش اداری و اجرایی [[امپراتوری بیزانس|نیمه شرقی]] و [[امپراتوری روم غربی|نیمه غربی]] تقسیم کرد؛ اما این تقسیم‌بندی به وسیلهٔ ساکنان و فرمانروایان این بخش ها به در نظر گرفته نمی‌شد از آنجایی که تمامی فرمان‌های قانونی و اجرایی یک بخش در بخش دیگر نیز معتبر شناخته می‌شد.<ref name="Collins9">Collins ''Early Medieval Europe'' p. 9</ref>{{efn-ua|این سیستم به عنوان سیستم تتراشی شناخته می‌شود.<ref name=Collins9/>}} در سال ۳۳۰ م و پس از دورهٔ جنگ‌های داخلی، [[کنستانتین یکم|کنستانتین بزرگ]] (۳۰۶–۳۳۷ در قدرت) شهر [[بیزانتیوم]] را به عنوان پایتخت قسمت شرقی و نام تازهٔ ''[[قسطنطنیه|کُنستانتینوپول]]'' بنیان نهاد.<ref name="Collins24">Collins ''Early Medieval Europe'' p. 24</ref> اصلاحات دیوکلیسین بدون اینکه منجر به جنگ داخلی گردد، دیوان‌سالاری حکومتی را تقویت کرد، سیستم مالیاتی را اصلاح کرد و سپاه امپراتوری را قدرتمندتر کرد، این اصلاحات برای دوام امپراتوری زمان بیشتری فراهم کرد اما نتوانست مشکلاتی که پیش روی امپراتوری قرار می‌گرفت را حل نماید؛ از این مشکلات می‌توان به این موارد اشاره کرد: مالیات‌های سنگین، کاهش میزان زادوولد، و فشار بر روی مرزهای امپراتوری و ….<ref name="Cunliffe405">Cunliffe ''Europe Between the Oceans'' pp. 405–406</ref> در سال ۳۳۰ م و پس از دورهٔ جنگ‌های داخلی{{کدام}}، [[کنستانتین یکم|کنستانتین بزرگ]] (۳۰۶–۳۳۷ در قدرت) شهر [[بیزانتیوم]] را به عنوان پایتخت قسمت شرقی و نام تازهٔ ''[[قسطنطنیه|کُنستانتینوپول]]'' بنیان نهاد.<ref name="Collins24">Collins ''Early Medieval Europe'' p. 24</ref> جنگ و درگیری داخلی میان امپراتورهای رقیب به کاری رایج در میان سده چهارم میلادی بدل شده بود و باعث گشت تا سربازان و نیروهایی که باید در مرزهای امپراتوری به‌سر می‌بردند، سرگرم اینکاراین کار گردنند و دست متجاوزان و صحرانشینان افزایش مهاجم برای حملاتشان باز شود.{{مبهم}}<ref name="Collins31">Collins ''Early Medieval Europe'' pp. 31–33</ref> در بیشتر سده چهارم میلادی جامعه رومی، بر گونهٔ تازه‌ای{{کدام}} که با مدل [[فرهنگ روم باستان|دوران باستان]] متفاوت بود، استوار گردید و باعث افزایش شکاف طبقاتی میان ثروتمند و فقیر و همچنین کاهش و زوال قدرت و سرزندگی در میان شهرهای کوچک گردید.<ref name="Brown34">Brown ''World of Late Antiquity'' p. 34</ref> تعییرتغییر دیگری که به وقوع پیوست [[مسیحی‌سازی]] و تغییر دین رسمی امپراتوری به [[مسیحیت]] در روندی تدریجی بود که از سده دوم تا سده پنجم میلادی به درازا انجامید.<ref name="Brown65">Brown ''World of Late Antiquity'' pp. 65–68</ref><ref name="Brown82">Brown ''World of Late Antiquity'' pp. 82–94</ref>
[[پرونده:Europe map 450.PNG|پیوند=https://en.wikipedia.org/wiki/File:Europe_map_450.PNG|چپ|بندانگشتی|نقشهٔ تقریبی مرزهای اروپا در حدود سال ۴۵۰ میلادی]]
در سال ۳۷۶ م [[گوت‌ها]]، که از [[هون]]‌ها فرار می‌کردند، اجازه‌نامه‌ای از امپراتور [[والنس]] دریافت نمودند (۳۶۴–۳۷۸ م در قدرت) تا در ایالت رومی [[تراکیه]] واقع در شبه‌جزیره [[بالکان]] ساکن گردند. این اسکان یافتن به راحتی صورت نپذیرفت و هنگامی که افسران رومی نتوانست مشکلات به وجود آمده را برطرف نمایند، گوت‌ها به تاخت و تاز و غارت در مناطق امپراتوری مبادرت ورزیدند. والنس که در تلاش برای از بین بردن این وضعیت وخیم بود در [[نبرد آدریانوپل]] در ۹ اوت ۳۷۸ م بدست گوت‌ها کشته‌شد.<ref name="Bauer47">Bauer ''History of the Medieval World'' pp. 47–49</ref> در کنار تهدیدهای کنفدراسیون‌های قبایل از شمالشمال، در میان خود امپراتوری نیز مرزبندی‌هایی میان امپراتوری به وجود آمد،آمد{{مبهم}}، مخصوصاً کلیسای مسیحی که مشکلاتی را به وجود آورد.<ref name="Bauer56">Bauer ''History of the Medieval World'' pp. 56–59</ref> در سال ۴۰۰ م [[ویزیگوت‌ها]] به امپراتوری روم غربی هجوم بردند و اگرچه مدتی عقب رانده شدند اما سرانجام در ۴۱۰ م [[غارت رم (۴۱۰)|شهر رم را غارت]] کردند.<ref name="Bauer80">Bauer ''History of the Medieval World'' pp. 80–83</ref> در سال ۴۰۶ م [[آلان‌ها]]، [[وندال‌ها]] و [[سوئبی‌ها]] به سرزمین [[گل (سرزمین)|گل]] رسیدند؛ و پس از سه سال در تمام گل پخش شده و در ۴۰۹ م از [[پیرنه|کوهستان پیرنه]] گذشتند و بجایی که امروزه اسپانیا نامیده می‌شود، قدم گذاشتند.<ref name="Collins59">Collins ''Early Medieval Europe'' pp. 59–60</ref> [[دوره مهاجرت‌ها]] با حرکت دسته‌های گوناگون مردم مختلف آغاز گشت و از نخستین گروه‌ها تعداد بسیار زیادی از [[ژرمن‌ها|مردم ژرمن]] بودند که از میان اروپا گذشتند. [[فرانک‌ها]]، [[آلامان‌ها]] و [[بورگوندی‌ها]] در شمال سرزمین گل متوقف شدند و در همان هنگام [[آنگل‌ها]]، [[ساکسون‌ها]] و [[جوت‌ها]] [[اسکان آنگلو-ساکسون‌ها در بریتانیا|در بریتانیا ساکن شده]]،<ref name="Cunliffe417">Cunliffe ''Europe Between the Oceans'' p. 417</ref> و [[وندال‌ها]] از [[تنگهٔ جبل الطارق]] گذشته و ایالت رومی [[آفریکا (استان روم)|آفریکا]] را تسخیر نمودند.<ref name="Collins80">Collins ''Early Medieval Europe'' p. 80</ref> در دهه ۴۳۰ م هون‌ها هجوم به امپراتوری را آغاز کردند؛ فرمانروایشان [[آتیلا]] (۴۳۴–۴۵۳ در قدرت) تهاجم‌ها به بالکان در سال ۴۴۲ م و ۴۴۷ م، به سرزمین گل در ۴۵۱ م و به ایتالیا در ۴۵۲ م را رهبری می‌کرد.<ref name="James67">James ''Europe's Barbarians'' pp. 67–68</ref> تهدیدات هون‌ها تا هنگام مرگ آتیلا در ۴۵۳ م پابرجای بود؛ تنها پس از مرگ او بود که [[هون|کنفدراسیون هونی]] که او بینان نهاده و رهبری می‌کرد از هم پاشید.<ref name="Bauer117">Bauer ''History of the Medieval World'' pp. 117–118</ref> این یورش‌های بزرگ قبایل مختلف، طبیعت سیاسی و بافت فرهنگی و مردمی، آنچه را که پیش از آن، امپراتوری روم غربی نامیده می‌شد را یکسره دگرگون ساخت.<ref name="Cunliffe417"/>
 
با پایان سده پنجم میلادی قسمت غربی امپراتوری به واحدهای کوچکتری تجزیه شده بودند و که بوسیلهٔ قبایل مهاجمی در ابتدای همین سده به آنان یورش برده‌بودند، اداره می‌شدند.<ref name="Wickham79">Wickham ''Inheritance of Rome'' p. 79</ref> عزل آخرین امپراتور غرب، [[رومولوس آگوستولوس]]، در ۴۷۶ م به عنوان تاریخ پایان امپراتوری روم غربی رایج گشته‌است. در سال ۴۹۳ م شبه جزیره ایتالیا بوسیلهٔ [[اوستروگوت‌ها]] تسخیر شد.<ref name="Collins107">Collins ''Early Medieval Europe'' pp. 107–109</ref> امپراتوری روم شرقی که بیشتر امپراتوری بیزانس نامیده می‌شود پس از فروپاشی همتای غربی‌اش، توانایی و نیروی کمی در اختیار داشت تا بتواند ادعاهایش بر مناطق غربی را برآورده ساخته و آنان را زیر کنترل خود دربیاورد. درحالی که هیچ‌یک از پادشاهان جدید در غرب جرئت ادعا و احیای مقام پیشین امپراتوری غربی را به خود راه نمی‌دادند، [[فهرست امپراتوران بیزانس|امپراتوران بیزانس]] همچنان ادعایشان را بر روی سرزمین‌های غربی حفظ کرده و بر آن تأکید می‌نمودند ولی کنترل بیزانس بر مناطق غربی نمی‌توانست به چیزی فراتر از کنترلی موقتی بدل گردد. بازپس‌گیری نواحی ساحلی دریای مدیترانه و [[شبه‌جزیره ایتالیا]] ([[جنگ گوتی (۵۳۵-۵۵۴)|جنگ گوتی]]) در هنگام امپراتوری [[ژوستینین یکم]] (۵۲۷–۵۶۵ در قدرت) تنها تلاش بیزانس و اقدامی موقتی بود و می‌توان آن را یک استثنا نامید.<ref name="Collins116">Collins ''Early Medieval Europe'' pp. 116–134</ref>