طغرل بیک: تفاوت میان نسخه‌ها

[نسخهٔ بررسی‌شده][نسخهٔ بررسی‌شده]
محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
خط ۴۹:
 
== آغاز سلطنت طغرل و تأسیس سلجوقیان ==
[[سلجوقیان]] پس از قدرت‌گیری و آغاز حکومت خود در [[ایران]]، تحت تأثیر فرهنگ سیاسی ایران، سیاستی مبنی بر اقتدار حکومت مرکزی و جانشینی فرزند ارشدِ سلطانِ متوفی را برخلاف سنت و عرف [[مردمان ترک|ترکان]]، دنبال کردند که در آینده موجب رویارویی و نزاع بزرگان این خاندان با یکدیگر شد و پیامدهاییپیامدهای ناخوشایندی را به همراه داشت. بر اساس سیستم نخستین امپراتوری ترکان، قلمرو و سرزمین‌های امپراتوری، تحت سلطهٔ دو عضو ارشد خاندان حکومتی، با عناوین [[خاقان]] و [[یبغو]] قرار گرفتگرفت، کهو بر همین اساساساس، طغرل بیک و [[چغری‌بیگ|چغری بیک داوود]]، نقش رهبری و هدایت‌کنندهٔ اصلی را بر عهده گرفتند و نام هردو به صورت هم‌زمان در خطبه‌ها ذکر شد و بر سکه‌ها نقش بست. یکی از آنان در [[نیشابور]] و دیگری در [[مرو]] اسکان داشت. پس از پایان نبرد [[نبرد دندانقان|دندانقان]]، بزرگان سلجوقی سلطنت طغرل را به رسمیت شناختند و بر اساس سیستم سیاسی ترکان، طغرل مقام خاقان را به چنگ آورد و چغری نیز تحت عنوان یبغو، با وجود اختیار در حوزهٔ قدرت خویش، سروری و حاکمیت سلطان طغرل را قبول کرده و به اطاعت از او گردن نهاد. برخی نیز موقعیت آنان را یکسان می‌دانند.<ref>{{پک|Bosworth|ف=Ṭoghri̊l (I) Beg|ک=Encyclopaedia of Islam|زبان=en}}</ref> سلجوقیان پس از ورود به ایران، بر اساس سنت خویش، مناطق مفتوحه را به عنوان اقامتگاه‌های بزرگ، میان بزرگان خویش و فرمانبران‌شان، تقسیم نمودند که پس از تعیین حوزهٔ قدرت هرکدام از بزرگان، افراد به جایگاه‌های خویش گسیل شدند. بر همین اساس هریک از سران سلجوقی و برادران و برادرزادگان، نواحی تحت سلطهٔ خود را دریافت کردند و طغرل در این میان، مالک [[عراق عجم]] (مرکز ایران) شد.<ref>{{پک|فروزانی|۱۳۹۴|ک=سلجوقیان از آغاز تا فرجام|ص=۴–۵۳}}{{سخ}}{{پک|ستار زاده|۱۳۸۶|ک=سلجوقیان|ص=۴۴}}{{سخ}}{{پک|اشپولر|بازورث|سومر|کاهن|مینورسکی|۱۳۸۵|ک=ترکان در ایران|ص=۱۳–۱۲|رف=ترکان}}</ref>
 
ورود ترکمانان به ایران را تنها منحصر به فتوحات، غارت و کسب ثروت نمی‌دانند بلکه معتقدند که آنان برای اقامت دائمی، به ایران و سرزمین‌های حاصلخیز آن قدم گذاشتند و پس از آن نیز با آشنایی با اوضاع سیاسی، نظامی و اجتماعی حاکم بر ایران زمین، محدودهٔ آمال خویش را از [[خراسان]] فراتر برده و سرزمین‌های ورای مرزهای ایران را در نظر گرفتند.<ref>{{پک|اشپولر|بازورث|سومر|کاهن|مینورسکی|۱۳۸۵|ک=ترکان در ایران|ص=۱۳–۱۲|رف=ترکان}}</ref> یکی از برهان‌هایی که برای این سخن بیان می‌دارند، برگزیدن لقب سلطان معظم توسط طغرل برای خود است، که نشان از اهداف بلندپروازانهٔ او و تفکراتی داشت که پیاده‌سازی تدریجی آنان را در نظر می‌پروراند.<ref>{{پک|The Editors of Encyclopaedia Britannica|1998|ف=Toghrïl Beg|ک=Encyclopædia Britannica|زبان=en}}</ref> طغرل به این علت که سرزمین‌های مختلف را بین اعضای خاندان خود تقسیم کرده بود و از امنیت آن مناطق با وجود نیروهای قابل اعتماد و اتکا، آسوده‌خاطر بود و همچنین اقوامی آماده همچون ابراهیم ینال، نابرادری‌اش، یاقوتی و [[آلپ ارسلان|آلب ارسلان]]، فرزندان چغری و [[قتلمش]]، پسرعمویش و فرزند اسرائیل را در رکاب خویش داشت، در جهت نیل به اهدافش، تصرف مناطق مورد نظر خود را، کانون توجه خویش قرار داد.<ref>{{پک|فروزانی|۱۳۹۴|ک=سلجوقیان از آغاز تا فرجام|ص=۵–۵۴}}{{سخ}}{{پک|Bosworth|ف=Ṭoghri̊l (I) Beg|ک=Encyclopaedia of Islam|زبان=en}}</ref>