پشوتن: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
Javad.javax (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه ویرایش پیشرفتهٔ همراه |
Fatranslator (بحث | مشارکتها) جز ربات:افزودن الگو ناوباکس {{شخصیتهای شاهنامه}}+املا+مرتب+تمیز+ |
||
خط ۱:
{{
| bodystyle =
| bodyclass = vcard
خط ۶۷:
| label18 =
| data18 =
}}
خط ۷۶:
پشوتَن در لغت به معنای پیشکشکنندهٔ تن یا فداکار است.<ref>آشنایی با نامهای پارسی</ref>
== پشوتن در اوستا ==
در [[نسک]] [[وندیداد]] (که بخشی از کتاب [[اوستا]] است) و مربوط به مسائل حقوقی است این واژه بارها تکرار شده است این واژه از دو لفظ پشت و تن فارسی ترکیب شده است و به معنی کیفری است که تازیانه به پشت تن گناهکار زده می شد . این کیفر در عمل به دویست تازیانه اطلاق می شد
همچنین پشوتن یکی از شخصیتهایی است که در متنهای مربوط به [[آئین زرتشت]] که در قرنهای نهم تا دوازدهم نوشته شدهاند [از جمله در [[شاهنامه فردوسی]] ]، مورد اشاره قرار گرفتهاست. وی یکی از جاودانان زرتشتی است و دستیار سوشیانث، بهشمار میآید که در آینده ظهور خواهد کرد و نیکی را به ارمغان میآورد و به بازسازی نهایی جهان خواهد پرداخت.
خط ۸۸:
هنگامیکه زمان ظهور فرا رسید، '''پشوتن''' از قلعهٔ خویش پایین خواهد آمد و به جنگ با ارتش دیوها و شیاطین خواهد پرداخت تا ایران و مذهب آن را نجات دهد. وی در مبارزه، میان [[مهر (ایزد)|مهر]] (به زبان اوستایی : [[میترا]]) با [[دیو]] [[خشم]] (به زبان اوستایی : [[آئشما]]Aeshma)، به نفع مهر مداخله میکند و نیروهای شر را به عالم نابودی میفرستد.<ref>مشارکت کنندگان ویکیپدیای انگلیسی، بازبینی در ۲۳ مهٔ ۲۰۱۰</ref>
قابل یادآوریست در اسناد و کتب اسلامی نیز پیشگوئیهای
=== پشوتن در شاهنامه ===
در [[شاهنامه]]، '''پشوتن''' برادر اسفندیار و پهلوانی بزرگ است که در هفت خوان [[اسفندیار]] همراه اوست و در نقش پهلوانی فرزانه و پیشگو نمایان میشود <ref>اساطیر ایران، جان راسل هینز، ترجمه: باجلان فرخی، چاپ دوم، صفحه: ۱۲۷</ref>. هفتخواناسفندیار یک سفر جهانگشایی سپاه ایران به رهبری اسفندیار است ، مسیری ناشناخته و جنگلی را همراه با مخاطرات در میانه راه ادامه مییابد تا به [[روئیندژ]] محل زندگی مردم بتپرست و پادشاهی [[ارجاسپ]] برسند.
ارجاسپ شاه [[توران در شاهنامه|توران]] در گذشته به [[ایرانشهر در شاهنامه|ایرانشهر]] پایتخت [[ایران در شاهنامه|ایران]] یورش آورده بود و [[لهراسپ]] موبد پیر زرتشتی را در میدان شهر بدار آویخته بود، بدین سبب انگیزه اسفندیار و ایرانیان برای انتقام مضاعف بود ولی ظاهراً به روئیندژ مقرّ ارجاسپ بلد نبودند و باید
در این حمله مردی اسیر بنام [[گرگسار]] از تبار ترک چگل راهنمای [[اسفندیار]] است. گرگسار در خوان اوّل خبر رویایی با یک جفت گرگ نر و ماده را میدهد سپس در خوان دوم دو شیر و خوان سوم خطر مقابله با اژدها نوید میدهد. گرگسار همیشه امیدوار بود تا اسفندیار توسط یکی از اینها به هلاکت برسد.
{{شعر}}
{{ب|سه روز و سه شب هم بدان سان به دشت|دم باد ز اندازه اندر گذشت}}
خط ۱۰۸:
== پانویس ==
{{پانویس|۲}}
== منابع ==
خط ۱۱۷:
{{مزدیسنا}}
{{شاهنامه}}
{{شخصیتهای شاهنامه}}
{{شاهنامه-خرد}}
[[رده:اساطیر ایرانی]]▼
[[رده:رستاخیزشناسی زرتشتی]]
[[رده:شخصیتهای شاهنامه]]
▲[[رده:اساطیر ایرانی]]
|