نرون: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
Arghanooon (بحث | مشارکت‌ها)
جز جایگزینی با اشتباه‌یاب: مدریت⟸مدیریت
خط ۵۳:
===آغاز قتل و نیرنگ===
 
عموم مردم روم، پادشاهی نرون را اتفاقی مبارک و الهی می دانستند. در حقیقت دوران ابتدایی حکومت او را "عصر طلایی" نامیده اند. نرون بیش از هر چیزی علاقه داشت محبوب باشد. در سال های اولیه حکومتش، به طور کامل تحت سرپرستی و دستورات مادر خود بود و به همراه مادرش حکومت را به صورت مشترک اداره می کرد و در کنار آگریپینا به رتق وفتق امور می پرداخت، نرون هیچ نقشی در مدریتمدیریت امور نداشت و عملا حکومت در دست مادرش اگریپینا بود که به نرون کاملا کمک کرد و اصلاحاتی را در دولت ایجاد کرد که شامل: مجازات اعدام را لغو کرد، مالیات ها را کاهش داد، به برده ها توجه نشان داد، به امور قضایی و اقتصادی رسیدگی کرد، تجارت را رونق بخشید به دیپلماس توجه نشان داد و رابطه بسیار نزدیکی را با سناتورها برقرار کرد و به ارتش خود توجه بسیاری کرد و به کاهنان اجازه داد در برخی از مسائل سیاسی که به سرنوشت کشور بستگی داشت دخالت کنند حتی او توجه بیشتری نسبت به دانشمندان، فیلسوفان و موسیقی دانان نشان داد تا در دربار حضور چشمگیری پیدا کنند، او همچنین کنسرت ها، مسابقات ارابه رانی و مسابقات ورزشی را رونق داد و حتی طبقات اجتماعی را در بین مردم دست کرد، همچنین مسابقات [[گلادیاتور]]ی را لغو کرد. در نظر مردم او واقعا حاکم بسیار عاقل و خوبی بود هر چند این درست نبود و مادر او حکومت را در اصل به طور کامل چپاول کرده بود و نرون تحت تاثیرات و حکم های مادرش برای این که حاکم خوب و زیرکی جلوه دهد خواسته های اگریپینا را با دل و جون انجام می داد، یک چیزی که نرون از آن می ترسید این بود که او از بازپس گیری تاج و تخت توسط پسر کلودیوس نگرانی داشت.
 
اگر مردم، نرون را دوست می داشتند، احتمال کمتری وجود داشت تا از رقیبش حمایت کنند. بنابراین از نظر نرون، محبوبیت به معنای قدرت بود. با این همه اوضاع در خانه امپراتور چندان مساعد نبود. نرون فقط ۱۶ سال داشت که به امپراتوری رسید و تا آن زمان جوان ترین و بی تجربه ترین امپراتور روم به حساب می آمد. او هميشه مي خواست تا نوازنده و شاعر بزرگي شود و هميشه خود را يک هنرمند مي دانست و از امور مملکت داري هيچ چيز نمي دانست. در واقع او به اصرار مادر خود بر تخت سلطنت نشست. از همان ابتدا قرار شد که نرون با مشورت و همياري اموزگارانش سنکا و بوروس - دو نفر از فرماندهان معتمد ارتش روم و دو مشاور پرقدرت و به طور کامل تحت سرپرستی مادرش - کشور را اداره کند و آنها نيز تا حد توان، نرون را راهنمايي مي کردند.