سیاهبازی: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
جز افزودن عکس |
جز ←نگاهی نو |
||
خط ۱۰:
== هدف ==
[[پرونده:سیاه بازی و شاهنامه خوانی ـ مصطفی بشکال و امیرحسین والا.jpg|
این گونه نمایش در حقیقت بخشی از هنرهای عامیانه میباشد هدف از این نمایش فقط به قصد سرگرمی، سرخوشی و شاد زیستی نیست.
به مضحکه کشاندن نظم تحمیلی و فروکشیدن صاحبان قدرت و ثروت و جاه و مقام حتی شاه و وزیر توسط فردی «عوام» و خنداندن تماشاچی برآنها از رویکردهای این نمایش میباشد.<ref name="nashreghatreh">[http://nashreghatreh.com/sites/default/files/book_pdf/978-600-119-104-6.pdf کتاب نظریهٔ نمایش سیاه بازی] {{Webarchive|url=https://web.archive.org/web/20120106182246/http://nashreghatreh.com/sites/default/files/book_pdf/978-600-119-104-6.pdf |date=۶ ژانویه ۲۰۱۲ }} نویسنده: محسن سراجی. ناشر: نشر قطره.</ref> از ویژگی های جدانشدنی این نمایش بیان جنبه های انتقادی و طنزآلود رخدادهای اجتماعی است که هم مخاطب را در وهله اول به خنده می اندازد و هم با آشکارسازی ناهنجاری های موجود در جامعه، در نهایت او را به فکر فرو می برد.
== ساختار ==
سطر ۱۷ ⟵ ۱۸:
تمام لطف سیاه بازی به آن سیاه بامزهای است که با دست انداختن ارباب و اطرافیانش خنده را به لبهای مردم مینشاند. سیاهی که با شیرین کاریها و شوخیهای خود نقدی هم بر اوضاع جامعه میزند؛
[[بدیهه سازی]] و بدیهه سرایی محور اصلی این نوع نمایشنامه محسوب میشد. رقص و آواز نیز در آن وجود داشت؛ و پایان خوش و نتیجهگیری اخلاقی از ویژگیهای آن بهشمار میرود.<ref name="goonagoon" /> در این نمایش سیاه همیشه بار طنز و انتقادی را به دوش می کشد. در اجراهای جدیدتر شخصیت مقابل سیاه الزاما شخصیت «حاجی» یا نمادی از قدرت نیست بلکه می تواند فردی جدی باشد که در جنبه های شخصیتی (جدی و شوخ) با سیاه تعارض دارد و حضور پارادوکسیکال این دو شخصیت به نمایش جنبه طنز می بخشد.
▲[[پرونده:سیاه بازی و شاهنامه خوانی ـ مصطفی بشکال و امیرحسین والا.jpg|جایگزین=شاهنامه خوانی و سیاه بازی|بندانگشتی|شاهنامه خوانی و سیاه بازی در مجموعه فرهنگی بوکتاب|240x240پیکسل]]
== نگاهی نو ==
[[پرونده:سیاه بازی و شاهنامه خوانی.jpg|بندانگشتی|
شکی نیست که ظهور سینما با جلوه های جذاب بصری و سپس فراگیری تلویزیون و دسترسی به شبکه های ماهواره ای در منازل،محبوبیت تئاتر را به شدت تحت تاثیر خود قرار داده و از اقبال عمومی مردم به تماشای نمایش و تئاتر، که یکی سرگرمی های جدی مردم در گذشته محسوب می شد، کاسته است. این کاهش اقبال به حدی بوده که سبب شده است فعالیت بسیاری از ژانرهای تئاتر کمرنگ گردد و اگر نبود پیگیری معدود هنرمندان شیفته فرهنگ ایرانی و بازیگری در این عرصه؛ بخشی از نمایشهای سنتی ایرانی مانند نمایش روحوضی به طور کامل رنگ می باخت.
در سالهای اخیر مشاهده می کنیم تلاش جریانهای روشنفکری در تئاتر از یکسو و حضور چهره های سینمایی در تئاتر موجبات بروز علاقه مندی و کششی نو را در نسل جوان به این هنر پدید آورده است اما هنوز نمایشهایی که به نوعی بیانگر هویت تئاتر ملی ما به حساب می آیند، در نظر عام مغفول مانده اند. در نگاهی نو به این گونه از تئاترها سعی شده است با تلفیق چند گونه ادبی ـ نمایشی با یکدیگر فضایی برای سرگرمی نسل جدید و به ویژه آشنایی نسل کودک و نوجوان با داشته های فرهنگی و ملی فراهم آید که تلفیق «شاهنامه خوانی و سیاه بازی» نمونه ای از این دست فعالیتها به شمار می رود. در این طرح، شخصیت نخست به عنوان «راوی قصه های شاهنامه»، حکایتی از این کتاب ارزشمند را برای مخاطب بیان می کند و شخصیت دوم یا همان «سیاه» با بهره گیری از تشابه های وضعیت کنونی جامعه با قصه در حال روایت، تلاش می کند با ایجاد فضایی شادگونه از طنز نهفته در این تطابق معنایی؛ روایتی امروزی از حکایت ارائه دهد و نمایش را بدین طریق پیش ببرد.
شاهنامه خوانی نیز از مراسم سنتی و ملی ایرانی است که هم در جمع های خانوادگی به صورت خوانش اشعار کتاب بزرگ شاهنامه فردوسی و هم به شکل روایت داستان های این کتاب ارزشمند
▲[[پرونده:سیاه بازی و شاهنامه خوانی.jpg|بندانگشتی|240x240پیکسل|شاهنامه خوانی و سیاه بازی برای کودکان]]
== منابع ==
|