== زندگی ==
عمر خیام در سدهٔ پنجم هجری قمری در [[نیشابور]] زاده شد. [[فقه]] را در میانسالی در محضر [[امام موفق نیشابوری]] آموخت؛ [[حدیث (دانش)|حدیث]]، [[تفسیر (دانش)|تفسیر]]، [[فلسفه]]، [[حکمت (دانش)|حکمت]] و [[ستارهشناسی]] را فرا گرفت. برخی نوشتهاند که او فلسفه را مستقیماً از [[زبان یونانی]] فرا گرفته بود.<ref>{{یادکرد وب |نویسنده = |نشانی= https://www.imna.ir/news/231343/خیام-نیشابوری-به-روایت-تاریخ|عنوان=خیام نیشابوری به روایت تاریخ| ناشر = خبرگزاری ایمنا |تاریخ = 17 می 2016 |تاریخ بازبینی= }}</ref>
در نزدیک سال ۴۴۹ (هجری قمری) زیر پوشش و سرپرستی ابوطاهر، [[قاضیالقضات]] [[سمرقند]]، کتابی دربارهٔ [[معادله درجه سوم|معادلههای درجهٔ سوم]] به [[زبان عربی]] نوشت تحت نام ''رساله فی البراهین علی مسائل الجبر و المقابله''<ref>این رساله توسط دکتر [[غلامحسین مصاحب]] در کتابی به نام ''حکیم عمر خیام بهعنوان عالم جبر'' برگردان و منتشر شدهاست.</ref> و از آنجا که با [[خواجه نظامالملک طوسی]] رابطهای نیکو داشت، این کتاب را پس از نگارش به خواجه تقدیم کرد. پس از این دوران خیام به دعوت پادشاه [[ملکشاه|جلالالدین ملکشاه سلجوقی]] و وزیرش نظام الملک به [[اصفهان]] میرود تا سرپرستی [[رصدخانه|رصدخانهٔ]] اصفهان را بهعهده گیرد. او هجده سال در آنجا مقیم میشود. به مدیریت او [[زیج]] ملکشاهی آماده میشود و در همین سالها (نزدیک ۴۵۸) طرح سر و سامان دادن گاهشمار را تنظیم میکند. خیام گاهشمار جلالی یا [[گاهشماری جلالی|تقویم جلالی]] را دستهبندی کرد که به نام جلالالدین ملکشاه شهره است، ولی پس از مرگ ملکشاه این گاهشماری کاربستی نیافت. در این دوران خیام به عنوان [[ستارهشناس]] در دربار خدمت میکرد هرچند به ستارهشناسی باوری نداشت.<ref>کوتاه شدهٔ زندگینامهٔ علمی دانشمندان ۴۰۶</ref>
در همین سالها (۴۵۶) خیام مهمترین و تأثیرگذارترین اثر ریاضی خود را با نام ''رساله فی شرح ما اشکل من مصادرات اقلیدس''<ref>این رساله با نام ''رسالهای در شرح مشکلات کتاب مصادرات [[اقلیدس]]'' در سال ۱۳۱۴ به اهتمام دکتر [[تقی ارانی]] به چاپ رسید.</ref> <sup>*</sup>را مینویسد و در آن [[توازی (هندسه)|خطوط موازی]] و نظریهٔ نسبتها را شرح میدهد. همچنین گفته میشود که خیام هنگامی که [[احمد سنجر|سلطان سنجر]]، پسر ملکشاه در کودکی به [[آبله]] گرفتار بوده وی را درمان نمودهاست.<ref>بهنام ظریفیان صنعتکار، دنیای نویسندگان و شعرا، ص۴۱، پاراگراف دوم</ref> پس از درگذشت ملکشاه و کشته شدن نظامالملک، خیام مورد بیمهری قرار گرفت و کمک مالی به رصدخانه (زیج) قطع شد بعد از سال ۴۷۹ خیام اصفهان را به قصد اقامت در [[مرو]]<ref>اکنون ماری، در جمهوری [[ترکمنستان]]</ref> <sup>*</sup>که به عنوان پایتخت جدید [[سلجوقیان]] انتخاب شده بود، ترک کرد. احتمالاً رسالههای ''میزان الحکم'' و ''قسطاس المستقیم'' را در آنجا نوشت. ''رسالهٔ مشکلات الحساب'' (مسائلی در حساب) نیز احتمالاً در همین سالها نوشته شدهاست.<ref name=autogenerated1>خلاصهٔ زندگینامهٔ علمی دانشمندان ۴۰۷</ref> [[غلامحسین مراقبی]] گفتهاست که خیام در زندگی زن نگرفت و همسر برنگزید.<ref name=autogenerated2>مقدمهٔ غلامحسین مراقبی</ref>
[[پرونده:KhayamGarden oldEnterance.jpg|بندانگشتی|باغی که آرامگاه خیام در آن قرار دارد، تصویر از کنار [[آرامگاه امامزاده محروق]] گرفته شدهاست و در ورودی قدیمی این باغ در تصویر دیده میشود.]]
مرگ خیام را میان سالهای ۵۱۷–۵۲۰ هجری قمری میدانند که در نیشابور رخ داد.
گروهی از تذکرهنویسان نیز مرگ او را سال ۵۱۶ نوشتهاند، ولی پس از بررسیهای لازم مشخص گردیده که تاریخ مرگ وی سال ۵۱۷ هجری قمری بودهاست. آرامگاه وی هماکنون در شهر نیشابور، در باغی که آرامگاه [[امامزاده محروق]] در آن واقع میباشد، قرار گرفتهاست.<ref>رباعیات حکیم عمر خیام، به کوشش نساء حمزه زاده، مقدمه :دکتر محمدحسن سیدان، چاپ: شرکت چاپ ابریشم رشت</ref>
=== شرایط دوران خیام ===
در زمان خیام فرقههای گوناگون [[سنی]] و [[شیعه]]، [[اشعری]] و [[معتزله|معتزلی]] سرگرم بحثها و مجادلات اصولی و [[علم کلام|کلامی]] بودند. فیلسوفان پیوسته توسط قشرهای مختلف به [[کفر]] متهم میشدند. [[تعصب]]، بر فضای جامعه چنگ انداخته بود و کسی جرئت ابراز دیدگاهٔ خود را نداشت - حتی امام [[محمد غزالی]] نیز از اتهام کفر در امان نماند. اگر به سیاستنامهٔ خواجه نظامالملک بنگریم، این اوضاع کاملاً بر ما روشن خواهد بود. در آنجا، خواجه نظامالملک همهٔ باورمندان به مذهبی خلاف مذهب خود را به شدت میکوبد و همه را منحرف از راه حق و ملعون میداند.
در زمینههای سیاسی نیز رخدادهای مهمی در دوره خیام رخ داد:
# سقوط دولت [[بوییان|آل بویه]]
# قیام دولتِ [[سلجوقیان|سلجوقی]]
# [[جنگهای صلیبی]]
# ظهور [[باطنیان]]
در اوایل دوران زندگی خیام، [[ابن سینا]] و [[ابوریحان بیرونی]] به پایانِ عمر خود رسیده بودند. [[نظامی عروضی]] سمرقندی او را «حجة الحق» و [[ابوالفضل بیهقی]] «امام عصر خود» لقب دادهاند. از خیام به عنوان جانشین ابنسینا و استاد بیبدیلِ [[فلسفه طبیعی]] (مادی) ریاضیات، [[منطق]] و [[متافیزیک]] یاد میکنند.<ref>{{یادکرد وب |url=http://www.caravan.ir/AuthorTranslatorDetail.aspx?id=65 |title=زندگی عمر خیام |accessdate=۱۲ دسامبر ۲۰۰۷ |archiveurl=https://web.archive.org/web/20071218013603/http://www.caravan.ir/AuthorTranslatorDetail.aspx?id=65 |archivedate=۱۸ دسامبر ۲۰۰۷ |dead-url=yes }}</ref>
=== القاب ===
''حکیم حجة الحق''، ''خواجه''، ''امام''، ''الفیلسوف حجة الحق''، ''خواجه امام''، ''حکیم جهان و فیلسوف گیتی''، ''الشیخ الامام''، ''الشیخ الاجل حجة الحق''، ''علامهٔ خواجه''، ''قدوهٔ الفضل''، ''سلطان العلماء''، ''ملک الحکماء''، ''امام خراسان''، ''من اعیان المنجّمین''، ''الحکیم الفاضل الاوحد''، ''خواجهٔ حکیم''، ''الحکیم الفاضل''، ''نادرهٔ فلک''، ''تالی ابن سینا''، ''حکیم عارف به جمیع انواع حکمت به ویژه ریاضی''، ''مسلط بر تمامی اجزای حکمت و ریاضیات و معقولات''، ''در اکثر علوم خاصه در نجوم سرآمد زمان''، ''فیلسوف الوقت''، ''سیدالمحقّقین، ملک الحکماء''، ''الادیب الاریب الخطیر''، ''الفلکی الکبیر''، ''حجة الحق والیقین''، ''نصیرالحکمة و الدین''، ''فیلسوف العالمین''، ''نصرة الدّین''، ''الحیر الهمام''، ''سیّدالحکماءالمشرق و المغرب''، ''السیّدالاجل''، ''فیلسوف العالم''، ''بهطور قطع در حکمت و نجوم بیهمتا''، ''علامهٔ دوران''، ''بر دانش یونان مسلط'' و غیره.<ref>نوزده مقاله دربارهٔ حکیم عمر خیام نیشابوری، مقدمه</ref>
== خیام در افسانه ==
=== ای رفته و بازآمده بل هم گشته ===
|