چنانکه [[محمدعلی فروغی]] در پیش گفتار تصحیح خود از خیام اشاره کردهاست: این داستان سند معتبری ندارد، و تازه اگر راست باشد، حسن صباح و خیام هر دو باید بیش از ۱۲۰ سال عمر کردهباشند، که بسیار دور از ذهن است. بهعلاوه، هیچیک از هم دورههای خیام هم به این داستان اشاره نکردهاست.<ref>فروغی، ص۸</ref>
== دستاوردهای خیام ==
=== نجوم ===
با توجه به یکی از ابیات اشعار خیام درباره چرخش جهان و سیارات و حیران بودن آدمی در این میان، بسیاری از محققان ادبی و علمی معتقدند که خیام سالها قبل از دانشمندان مشهوری همچون [[گالیله]] و [[کوپرنیک]] میدانسته که سیارات درحال گردش به دور خورشید میباشند.
در این شعر اینطور آمده است که:
: "این چرخ فلک که ما در او حیرانیم
: [[صحنه خیالات|فانوس خیال]] از او مثالی دانیم
: خورشید چراغدان و عالم فانوس
: ما چون صوریم کاندر او حیرانیم (گردانیم)"
ادوارد فیتز جرالد ترجمۀ خود از اشعار خیام، شاعر، ریاضیدان و منجم ایرانی را «رباعیات عمر خیام» نامیده است. در اهمیت رباعیات خیام همین بس که [[مارک تواین]] نیز آن را میستاید؛ مارک تواین در زندگینامۀ خود نوشتش که به تازگی به چاپ رسیده، فاش میسازد که قصد داشته است گلچینی از ترجمۀ فیتز جرالد از رباعیات خیام را، اساس و سرلوحۀ کارهای خود قرار دهد. در زمان تواین ترجمه فیتز جرالد از اثر خیام، بیاندازه مشهور شده بود، چون روح تقدیر و تقدیر گرایی، قرن نوزدهم میلادی را فراگرفته بود. یکی از رباعیات خیام بسیار مورد توجه محققان بوده است؛ و اینک ترجمه فیتز جرالد از آن:
{{نقل قول|«در درون و بیرون، بالا و پایین و پیرامون این جهان هیچ چیزی نیست جز یک نمایش سایۀ جادویی که در جعبه ای نمایان می شود و شمع این نمایش سایه جادویی، خورشید است، دایره ای که ما در آن پیکره های خیالی هستیم که می آییم و می رویم.»}}<ref>[http://www.chouk.ir/maghaleh-naghd-gotogoo/10132-2014-10-11-07-48-41.html فانوس خیال عمر خیام]، [[از استفان آر.ویلک برگردانِ رضوان وطن خواه]]</ref>
ادوارد بایلز کاول(EdwardBylesCowell)، دوست و استاد زبان فارسی فیتز جرالد، در همان سال ها رونوشت خود از رباعیات خیام را منتشر ساخت و در آن این عبارت را این گونه ترجمه کرد: «تصویر یک فانوس خیال». این استعاره در اینجا شبیه به «سایه بازی» است، اما در اصل به «فانوس خیال» اشاره دارد. نخستین نمونۀ پروژکتور اسلایدی در اواخر قرن شانزدهم میلادی اختراع شد. آتاناز کیرشر (AthanasiusKircher) و کریستین هوگنز (ChristiaanHuygens)، به عنوان مخترعان [[صحنه خیالات|فانوس خیال]] در جهان شناخته شدهاند؛ مشهور است که کیرشر اصل آن را در سال ۱۶۴۶ میلادی اثبات کرده و هوگنز که دانشمند و نظریه پرداز امواج نور است، یکی از این فانوسهای خیال را در سال ۱۶۵۹ میلادی ساخته؛ یعنی مدتها بعد از این شعر خیام.
=== ریاضیات ===
[[پرونده:علم کلیات - عمر بن ابراهیم الخیامی.jpg|بندانگشتی|صفحه اول رساله ''در علم کلیات وجود''، کتابخانه دیجیتال ملی ایران]]
س.ا. کانسوا گفته: «در تاریخ ریاضی سدههای ۱۱ و ۱۲ [میلادی]، و شاید هم بتوان گفت در تمام سدههای میانه، حکیم عمر خیام متولد نیشابور خراسان نقش بِسزایی داشتهاست.»<ref>کانسوا، س. ا؛ و دیگران، ص۱۳۴</ref>
پیش از کشف رسالهٔ خیام در [[جبر]]، شهرت او در مشرقزمین بهواسطهٔ اصلاحات [[سال]] و [[ماه (زمان)|ماه]] ایرانی و در غرب بهواسطهٔ ترجمهٔ رباعیاتش بودهاست. اگر چه کارهای خیام در ریاضیات (به ویژه در جبر) به صورت منبع دست اول در بین ریاضیدانان اروپایی سدهٔ ۱۹ میلادی مورد استفاده نبودهاست،<ref>غلامحسین مصاحب، ۱۳۱</ref> میتوان رد پای خیام را به واسطهٔ [[خواجه نصیر طوسی|طوسی]] در پیشرفت ریاضیات در اروپا دنبال کرد.<ref>Smith, ''Euclid, Khayyam, Saacheri'', Scripta Mathematica, III/no.1 1935, pp. 5-10</ref> کهنترین کتابی که از خیام نامی به میان آورده و نویسندهٔ آن همدورهٔ خیام بوده، [[نظامی عروضی]] مؤلف [[چهار مقاله]] است؛ ولی او خیام را در ردیف [[اخترشناس|منجمین]] ذکر میکند و اسمی از رباعیات او نمیآورد.<ref>صادق هدایت، چاپ دوم ۱۰</ref> با این وجود [[جرج سارتن|جورج سارتن]] با نام بردن از خیام به عنوان یکی از بزرگترین ریاضیدانان [[قرون وسطی]] چنین مینویسد:
{{نقل قول|خیام اول کسی است که به [[روش علمی|تحقیق منظم علمی]] در معادلات درجات اول و دوم و سوم پرداخته، و طبقهبندی تحسینآوری از این معادلات آوردهاست، و در حل تمام صور معادلات درجه سوم منظماً تحقیق کرده، و به حل (در اغلب موارد ناقص) هندسی آنها توفیق یافته، و رسالهٔ وی در [[علم جبر]]، که مشتمل بر این تحقیقات است، معرف یک فکر منظم علمی است؛ و این رساله یکی از برجستهترین آثار قرونوسطایی و احتمالاً برجستهترین آنها در این علم است.<ref>غلامحسین مصاحب، ۱۳۵</ref>}}
او نخستین کسی بود که نشان داد معادلهٔ درجهٔ سوم ممکن است دارای بیش از یک پاسخ باشد یا این که اصلاً جوابی نداشته باشند. «آنچه که در هر حالت پنداشته شده رخ میدهد بستگی به این دارد که آن مقاطع مخروطی که وی از آنها استفاده میکند در هیچ نقطه یکدیگر را برش ندهند، یا در یک یا دو نقطه یکدیگر را برش ندهند.».<ref>جی. ال. برگرن ۱۴۰</ref> گفته: خیام «نخستین کسی بود که گفت معادلهٔ درجهٔ سوم را نمیتوان عموماً با تبدیل به معادلههای درجهٔ دوم حل کرد، ولی میتوان با بکار بردن مقاطع مخروطی به حل آن دست یافت.»<ref name=autogenerated1 /> همچنین گفته: «در مورد جبر، کار خیام در ابداع نظریهٔ هندسی معادلات درجهٔ سوم موفقترین کاری است که دانشمندی مسلمان انجام دادهاست.».<ref name=autogenerated1 />
یکی دیگر از آثار ریاضی خیام ''رسالة فی شرح ما اشکل من مصادرات اقلیدس'' است. او در این کتاب [[اصول موضوعه هندسه اقلیدسی|اصول موضوعهٔ هندسهٔ اقلیدسی]] اصل موضوعهٔ پنجم [[اقلیدس]] را دربارهٔ قضیهٔ [[توازی (هندسه)|خطوط متوازی]] که شالودهٔ هندسهٔ اقلیدسی است، مورد مطالعه قرار داد و اصل پنجم را اثبات کرد.<ref>احمد آرام، ۹۳</ref> به نظر میرسد که تنها نسخه کامل باقیمانده از این کتاب در کتابخانهٔ [[لایدن]] در [[هلند]] قرار دارد.<ref>غلامحسین مصاحب، ۱۳۲</ref>
«در نیمهٔ نخست سدهٔ هیجدهم میلادی، [[جیرولامو ساکری|ساکری]] پایه نظریهٔ خود را دربارهٔ [[خطوط موازی]] بر مطالعهٔ همان [[چهارضلعی خیام-ساکری|چهارضلعی]] دوقائمهٔ [[مثلث متساویالساقین|متساویالساقین]] که خیام پنداشته بود قرار میدهد و کوشش میکند که پنداشته شدههای [[زاویه|حاده]] و [[زاویه|منفرجه]]بودن دو زاویهٔ دیگر را رد کند.»<ref>روزنفلد و یوشکویچ ۱۴۸</ref>
درکتاب دیگری از خیام که اهمیت ویژهای در [[تاریخ ریاضیات]] دارد رسالهٔ مشکلات الحساب (مسائلی در حساب) هرچند خود این رساله هرگز پیدا نشد ولی خیام خود به این کتاب اشاره کردهاست و ادعا میکند قواعدی برای [[بسط دوجملهای]] <math>(a+b)^n</math> کشف کرده و اثبات ادعایش به روش جبری در این کتاب است. بنابرین از دیگر دستآوردهای وی موفقیت در تعیین ضرایب بسط دو جملهای (بینوم نیوتن) است که البته تا سدهٔ قبل نامکشوف مانده بود و به احترام سبقت وی بر [[اسحاق نیوتن]] در این زمینه در بسیاری از کتب دانشگاهی و مرجع این دو جملهایها '''«دو جملهای خیام-نیوتن»''' نامیده میشوند. نوشتن این ضرایب به صورت منظم [[مثلث خیام-پاسکال]] را شکل میدهد که بیانگر رابطهای بین این ضرایب است.
به هر حال قواعد این بسط تا <math>n=12</math> توسط [[خواجه نصیر طوسی|طوسی]] (که بیشترین تأثیر را از خیام گرفته) در کتاب «جوامع الحساب» آورده شدهاست.<ref>[http://www.ims.ir/publications/mct/26-4.pdf قضیهٔ دو جملهای: مفهومی گسترده در ریاضیات دوران اسلامی <sub>'''(pdf)'''</sub>] {{Webarchive|url=https://web.archive.org/web/20070929121304/http://www.ims.ir/publications/mct/26-4.pdf |date=۲۹ سپتامبر ۲۰۰۷ }} نشریه فرهنگ و اندیشه ریاضی، [https://web.archive.org/web/20070929121215/http://www.ims.ir/publications/mct/26.htm سال ۲۰، شماره پیاپی ۲۶] متعلق به انجمن ریاضی ایران.</ref> روش خیام در به دست آوردن ضرایب منجر به نامگذاری مثلث حسابی این ضرایب به نام [[مثلث خیام]] شد، انگلیسی زبانها آن را به نام [[مثلث خیام|مثلث پاسکال]] میشناسند که البته خدشهای بر پیشگامی خیام در کشف روشی جبری برای این ضرایب نیست.<ref>به مقالهٔ [[مثلث خیام]] رجوع کنید.</ref>
=== ستارهشناسی ===
یکی از برجستهترین کارهای خیام را میتوان سروسامان دادن [[گاهشماری]] ایران در زمان وزارت [[خواجه نظامالملک]]، که در دورهٔ پادشاهی [[ملکشاه سلجوقی]] (۴۲۶–۵۹۰ هجری قمری) بود، دانست. وی بدین منظور مدار گردش [[زمین|کرهٔ زمین]] به دور [[خورشید]] را تا ۱۶ رقم اعشار محاسبه نمود. سروسامان دادن در ۲۵ فروردین ۴۵۸ هجری خورشیدی (۳ رمضان ۴۷۱ هجری قمری) انجام شد.<ref>نوروزنامه، رساله منسوب به خیام نیشابوری</ref>
خیام در مقام ریاضیدان و [[ستارهشناس]] پژوهشها و نوشتههای مهمی دارد. از جمله آنها ''رسالة فی البراهین علی مسائل الجبر و المقابله'' است که در آن از جبر عمدتاً هندسی خود برای حل معادلات درجه سوم استفاده میکند. او معادلات درجه دوم را از روشهای هندسی [[اصول اقلیدس (کتاب)|اصول اقلیدس]] حل میکند و سپس نشان میدهد که معادلات درجه سوم با قطع دادن مقاطع مخروطی با هم قابل حل هستند.<ref>وان در واردن، ۳۲</ref> برگن باور دارد که که «هر کس که ترجمهٔ انگلیسی [جبر خیام] به توسط کثیر<ref>{{به انگلیسی|D.S. Kasir}}</ref><sup>*</sup> را بخواند استدلالات خیام را بس روشن خواهد یافت و نیز، از نکات بسیار جالب توجهی در تاریخ انواع گوناگون معادلات مطلع خواهد شد.»<ref>جی. ال. برگرن ۱۳۷</ref> مسلم است که خیام در رسالههایش از وجود پاسخهای منفی و موهومی در معادلات آگاهی نداشتهاست و جواب [[صفر]] را نیز در نظر نمیگرفتهاست.<ref>غلامحسین مصاحب، ۱۳۷</ref>
=== فلسفه ===
تاکنون از خیام پنج رساله فلسفی یافت شدهاست که عبارت اند از: فی الکون و التکلیف، فی الوجود، الضیاء العقلی فی موضوع العلم الکلی، الجواب عن ثلاث مسائل؛ ضروره التضاد فی العالم و الجبر و البقا و در علم کلیات وجود. از این میان تنها رساله در علم کلیات وجود به فارسی بوده و سایرین به زبان عربی میباشند.<ref name="vojod" /> همچنین خیام به درخواست جمعی از دانشمندان اصفهانی در سال ۴۷۲ هجری قمری ترجمه ای به فارسی از خطبه توحیدیه [[ابن سینا]] انجام دادهاست.<ref name="tohid" />
در سفری به شیراز در سال ۴۷۳ هجری قمری خیام نامه ای از ابونصر محمد بن عبدالرحیم سفری، قاضی القضات فارس - که زمانی شاگرد ابن سینا بودهاست - دریافت میکند که حاوی دو مسئله در باب «کون» و «تکلیف» بود. آن گاه خیام در فرصت اندکی که در اختیار داشت، رساله کوتاهی را به رشته تحریر درآورد که میتوان آن را چکیده و آرای بسیاری از فیلسوفان دوره اسلامی در دو مقوله مذکور دانست. در این رساله خیام بحث را از مبانی منطقی آغاز، و به اجمال گذری بر مسئله «کون» میکند و سرانجام به مسئله «تکلیف» میپردازد. رساله الضیاء العقلی فی موضوع العلم الکلی نوشتاری دربارهٔ اثبات اصالت ماهیت، به معنای ذات و اعتباریت وجود میباشد که موضوع اصلی رساله فی الوجود است و خیام برای اثبات این نظریه، برهانهایی اقامه کرده و به دفع اشکالاتی پرداخته که فیلسوفان پیشین، بدین تفصیل بدانها نپرداختهاند. رساله در علم کلیات وجود یا «سلسله الترتیب» آخرین رساله فلسفی خیام و تنها اثر برجای مانده از او به زبان فارسی است که در چند فصل تشکیل یافته. این اثر در پاسخ به درخواست یکی از وزیران سلجوقی، که بارها تحریر رساله ای در علم کلیات را از خیام طلب کرده بود، به رشته تحریر درآمد. براساس شواهد تاریخی این رساله احتمال نزدیک به سال ۵۰۰ هجری قمری نوشته شدهاست.<ref>http://ensani.ir/file/download/article/20120614195335-9062-84.pdf</ref>
=== موسیقی ===
خیام به واکاوی ریاضی موسیقی نیز پرداختهاست و در ''القول علی اجناس الذی بالاربعه'' مسئلهٔ تقسیم یک چهارم را به سه فاصله مربوط به مایههای بینیمپرده، با نیمپردهٔ بالارونده، و یک چهارم پرده را شرح میدهد.<ref name=autogenerated1 />
=== ادبیات ===
{{نوشتار اصلی|رباعیات خیام}}
[[پرونده:شرح الخطبة الغراء - عمر بن ابراهیم الخیامی.png|بندانگشتی|صفحه اول ''شرح الخطبة الغراء'' تفسیر الخطبة الغراء (خطبه توحیدیه) ابن سینا توسط خیام به زبان فارسی، کتابخانه دیجیتالی کارو میناسیان]]
خیام زندگیاش را به عنوان ریاضیدان و فیلسوفی شهیر سپری کرد، در حالیکه هم دورههایش از رباعیاتی که امروز مایه شهرت و افتخار او هستند بیخبر بودند.<ref>[http://www.caravan.ir/AuthorTranslatorDetail.aspx?id=65 زندگی عمر خیام]، [[انتشارات کاروان]]</ref>
هم دورههای خیام نظیر [[نظامی عروضی]] یا [[ابوالحسن بیهقی]] از شاعری خیام یادی نکردهاند.<ref>هدایت ۱۱</ref> [[صادق هدایت]] در این باره میگوید.
{{گفتاورد بزرگ}}
گویا ترانههای خیام در زمان زیستنش به دلیل [[خشک مغزی]] مردم پنهان بوده و دستهبندی نشده و تنها بین یکدسته از دوستان همرنگ و صمیمی او شهرت داشته یا در حاشیهٔ جنگها و کتب اشخاص باذوق به گونه اب قلمانداز چند رباعی از او ضبط شده، و پس از مرگش منتشر گردیدهاست.<ref>هدایت، ''ترانههای خیام'' ۱۲</ref>
{{پایان گفتاورد بزرگ}}
قدیمیترین کتابی که در آن از خیام شاعر یادی شدهاست، کتاب ''خریدة القصر'' از [[عمادالدین اصفهانی]] است. این کتاب به زبان عربی و در سال ۵۷۲ یعنی نزدیک به ۵۰ سال پس از مرگ خیام نوشته شدهاست. کتاب دیگر ''مرصادالعباد'' [[نجمالدین رازی]] است. این کتاب نزدیک ۱۰۰ سال پس از مرگ خیام در ۶۲۰ هجری قمری تصنیف شدهاست<ref>فروغی ۲۴</ref> نجمالدین [[صوفی]] متعصبی بوده که از نیش و کنایه به خیام به خاطر افکار کفرآمیزش دریغ نکردهاست.<ref>هدایت، ''ترانههای خیام''، ۱۲ –۱۳</ref> کتابهای کهن (پیش از سدهٔ نهم) که اشعار خیام در آنها آمدهاست و مورد استفادهٔ تصحیح کنندگان قرار گرفتهاند علاوه بر ''مرصادالعباد'' از قرار زیرند:<ref>بر اساس فهرستی که فروغی در تصحیحاتش استفاده کردهاست. نک. مقدمهٔ فروغی ۳۴–۵۲</ref><sup>*</sup> ''[[تاریخ جهانگشای|تاریخ جهانگشا]]'' (۶۵۸ ق)، ''[[تاریخ گزیده]]''ٔ [[حمدالله مستوفی]] (۷۳۰ ق)، [[نزهتالمجالس|نزهة المجالس]] (۷۳۱ ق)، [[مونس الاحرار]] (۷۴۱ ق). جنگی از منشآت و اشعار که [[سعید نفیسی]] در [[کتابخانه، موزه و مرکز اسناد مجلس شورای اسلامی|کتابخانهٔ مجلس شورای ملی]] جنگ یافت و در سال ۷۵۰ هجری قمری کتابت شدهاست و همچنین مجموعهای تذکرهمانند که [[قاسم غنی]] در کتابخانهٔ شورای ملی یافت که مشتمل بر منتخبهای اشعار سی شاعر است و پنج رباعی از خیام در میان آنها وجود دارد دارد.<ref>از آنجا که ذکری از [[حافظ]] یا معاصران وی نرفتهاست کهنگی این اثر معلوم میشود</ref><sup>*</sup>
با کنار گذاشتن رباعیات تکراری، ۵۷ رباعی به دست میآید.<ref>فروغی ۵۲</ref> این ۵۷ رباعی که نزدیک درستی انتساب آنها به خیام روشن است کلیدی برای درست کردن و شناختن سره از ناسره به دست تصحیح کنندگان میدهد. با کمک این رباعیها زبان شاعر و روش فلسفی وی تا اندازهٔ زیادی آشکار میشود. زبان خیام در شعر طبیعی و ساده و بیآلایش است و در شعر پیرو کسی نیست.<ref>هدایت، ''ترانههای خیام'' ۵۴–۵۵</ref> وانگهی؛ هدف خیام از سرودن رباعی ''شاعری'' به معنی رایج نبودهاست بلکه به واسطهٔ داشتن ذوق شاعری نکتهبینیهای فلسفی خود را در قالب شعر بیان کردهاست<ref>فروغی ۱۴–۱۵</ref>
== تصحیحات رباعیات خیام ==
|