حسن زیرک: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
←‏زندگی: گسترش + منبع
ویرایش به‌وسیلهٔ ابرابزار:
خط ۴۹:
روزگار تلخ و آوارگی حسن از زمانی شروع شد که پدرش فوت کرد و مادرش تن به ازدواج دوباره داد، به همین سبب حسن از خانه رانده شد و سراسر دوران نوجوانی و جوانی‌اش را صرف شغل‌های مختلفی همچون کارگری و شاگردی شربت و شیرینی فروشی، کار در چایخانه و غیره در بوکان و سایر شهرها کرد.
 
زیرک در زمانی که تنها ۷، ۸ ساله بود، علاقهٔ بسیاری به ترانه و خوانندگی داشت. در آن دوران، اشخاص خوش‌صدایی در بوکان به صورت کوچه و بازاری مشغول به آواز خواندن در محافل و مراسم‌های مختلف بودند. یکی از اشخاصی که در این شهر به موسیقی و آواز آشنا بود و در این زمینه فعالیت می‌کرد، خواننده‌ای [[یهودی]] به نام «شنگه جو» بود که زیرک به ترانه‌هایش گوش می‌داد، و به احتمال فراوان در آن سن، «شنگه جو» نخستین معلم غیررسمی حسن زیرک بوده‌است.<ref>{{یادکرد وب |نویسنده = |نشانی=http://www.kurdpress.com/details.aspx?id=65619 |عنوان=واپسین دقایق زندگی اُعجوبه موسیقی کُردی | ناشر =کردپرس |تاریخ =۱۸ اردیبهشت ۱۳۹۸ |تاریخ بازبینی=۱۹ اردیبهشت ۱۳۹۸}}</ref> علاقه فراوان زیرک به خواندن موجب شده بود که با افراد محلی زیادی در منطقه بوکان آشنا شود که از صدای خوبی برخوردار بودند. به عنوان نمونه محمدحسین خاتون صفیه و شیخ جعفر زنبیل در بوکان به او مسائل زیادی در مورد آواز و خواندن آموزش دادند.<ref>{{یادکرد وب |نویسنده = |نشانی=https://www.youtube.com/watch?v=Cr1-2BaBnN4 |عنوان=توێژینەوەیەکیتوێژینه‌وه‌یه‌کی زانستی لەسەرله‌سه‌ر ژیانی هونەرمەندهونه‌رمه‌ند حەسەنحه‌سه‌ن زیرەکزیره‌ک | ناشر =تلویزیون کردسات |تاریخ =۲۰۱۶ |تاریخ بازبینی=۶ خرداد ۱۳۹۹ }}</ref>
 
حسن زیرک در دوران جوانی، روزی در حالی که شاگرد رانندهٔ اتومبیل مسیر سقز – بانه بوده‌است و راننده در اتومبیل حضور نداشته، به رانندگی می‌پردازد و از بخت بد او، توانایی کنترل اتومبیل را نداشته و موجب قتل یک فرد می‌شود. به این ترتیب حسن زیرک جوان، اتومبیل و صحنهٔ قتل را رها کرده و با ناراحتی بسیار مدتی خود را مخفی می‌کند اما سرانجام تسلیم می‌شود و بعد از آزادی از زندان، از کشور خارج شده و جهت امرار معاش راهی کشور [[عراق]] و شهر [[بغداد]] می‌شود.<ref name="faratab.com">{{یادکرد وب |نویسنده = |نشانی=http://www.faratab.com/news/4783/حسن-زیرک-از-کارگری-در-بوکان-تا-خوانندگی-در-بغداد |عنوان=حسن زیرک از کارگری در بوکان تا خوانندگی در بغداد | ناشر =فراتاب |تاریخ =۱۰ آذر ۱۳۹۵ |تاریخ بازبینی=۲۷ خرداد ۱۳۹۷}}</ref>
خط ۶۶:
 
=== کودتای بغداد ===
[[پرونده:Zirak-zendan.png|بندانگشتی|چپ|150px|نگاره‌ای از حسن زیرک با پلاک زندان در زندان کرمانشاه، «محمد کمانگر» یکی از کارمندان وقت رادیو کرمانشاه در این باره گفته استگفته‌است: روزی از زندان کرمانشاه با من تماس گرفتند و گفتند که آشنای شما در اینجاست، تعجب کردم! زمانی که رفتم به آن‌جا زیرک را دیدم، آنقدر ضعیف و شکسته شده بود که او را یک لحظه نشناختم. زیرک به من گفت بعد از رهاکردنم از زندان عراق، در مرز ایران و عراق؛ من را به جرم جاسوسی بازداشت کردند و به زندان کرمانشاه آوردنم.<ref>{{یادکرد وب |نویسنده = |نشانی= https://www.aparat.com/v/GIMO5|عنوان=صحبت‌های محمد کمانگر | ناشر =مستند حسن زیرک - کردستان 24 |تاریخ =۱۳۹۸ |تاریخ بازبینی=۶ تیر ۱۳۹۹ }}</ref>]]
در سال ۱۳۳۷ پادشاهی عراق در کودتایی به رهبری [[عبدالکریم قاسم]] سقوط کرد و در عراق حکومت جمهوری اعلام شد. حسن زیرک که در بازگشت به بوکان، احساسات دوستانهٔ علاقه‌مندانش را دیده و تحت تأثیر قرار گرفته بود، پس از مدتی تصمیم به بازگشت به عراق می‌گیرد. در هنگام تدارک بازگشت، خبر کودتا در عراق موجب تشویش و نگرانی زیرک می‌گردد، زیرا زمانی که در رادیو به خوانندگی اشتغال داشته به مناسبت تاج‌گذاری [[فیصل دوم|ملک فیصل]] پادشاه عراق ترانه‌ای اجرا کرده بود. سربند این ترانه در وصف پادشاه عراق این چنین بوده‌است:
 
خط ۹۸:
 
میرزاده بارها به به این مسئله اشاره کرده‌است که حضور حسن زیرک در کرمانشاه خیلی مفید بود، زیرا او را با موسیقی کُردی آشنا کرده و بسیاری از ترانه‌ها و ملودی‌های کُردی را از طریق زیرک شناخته‌است و همین امر موجب گردیده سبک نواختن او متفاوت گردد که می‌توان آن را نوعی از نوازندگی و موسیقی کردستان دانست.
[[File:HassanZirak-Kras Chite Kresha.ogg|thumb| | چپ| یکی از مقا‌م‌هایمقام‌های حسن زیرک به زبان کردی با تنظیم و ویولن مجتبی میرزاده. ظبطضبط: رادیو کرمانشاه]]
 
حسن زیرک در مدت ۳ سالی که در کرمانشاه اقامت داشت از حقوق و مزایای خوبی برخوردار بود، به طوری که اکثر روزها چند نفر از علاقه‌مندان به صدایش از مناطق گوناگون ایران و عراق به دیدارش می‌آمدند و در منزل خود از آن‌ها پذیرایی می‌کرد.<ref name="ReferenceA"/>
خط ۱۱۰:
حسن زیرک ۲ بار ازدواج کرده‌است. همسر اول او، میدیا زندی گویندهٔ بخش کردی رادیو تهران بود. از میدیا زندی دو دختر به نام‌های مهتاب (آرزو) و مهناز (ساکار) دارد. همچنین برای این دو دخترش چند ترانه اجرا کرده‌است. میدیا زندی در روز جمعه ۳۱ خرداد ۱۳۸۷ خورشیدی در تهران درگذشت.<ref>{{یادکرد کتاب |نام خانوادگی=فریدون حکیم زاده|کتاب=ساوجبلاغ مکری در اسناد|سال=۱۳۸۸|فصل=|صفحه=۸۲|جلد=|زبان=}}</ref>
 
همسر دوم زیرک، رابعه نام دارد که در حال حاضر نیز در قید حیات است. به گفته رابعه، حسن زیرک خودش به او گفته‌است که '''۲۸۰۰''' ترانه دارد که نمی‌داند چه برسر ترانه‌های گم شده آمده‌است و با آن‌ها چه کار کرده‌اند. رابعه پس از مرگ زیرک، تاکنون مجدداً ازدواج نکرده‌است و در [[کردستان عراق]] زندگی می‌کند.<ref>{{یادکرد وب |نویسنده = |نشانی=https://www.aparat.com/v/OEkyJ/%D8%AD%D8%B3%D9%86_%D8%B2%DB%8C%D8%B1%DA%A9_2800_%D8%AA%D8%B1%D8%A7%D9%86%D9%87_%D8%AF%D8%A7%D8%B1%D8%AF%21حسن_زیرک_2800_ترانه_دارد! |عنوان=همسر دوم حسن زیرک: او بیش از 2800 ترانه دارد | ناشر =شخصی |تاریخ = |تاریخ بازبینی=۶ تیر ۱۳۹۹ }}</ref>
 
== اخراج از رادیو ==
خط ۱۳۹:
[[پرونده:Hassanzirak-kurdish singer (3).png|بندانگشتی|150px|حسن زیرک در بستر بیماری، بیمارستان شیر و خورشید بوکان، ۱۳۵۱]]
 
سال‌های پایانی زندگی حسن زیرک در تلخی و ناکامی گذشت و چندان به آوازخوانی نمی‌پرداخت. زیرک طی ۵۰ سال عمرش، بارها مورد اذیت و آزار به شکل‌های مختلف قرار گرفت، از زندانی‌شدنش در عراق گرفته تا در ایران توسط ساواک و اخراج از رادیو کُردی کرمانشاه و طرد شدن توسط سایر هنرمندان و همکارانش در رادیو سبب ناراحتی و رنجشش شده بود. <ref>{{یادکرد کتاب |نام خانوادگی=زیرک |نام=حسن |کتاب= نوارهای کاست | آخرین آهنگ | ناشر=شخصی |سال= |مکان=عراق |شابک=}}</ref>
 
در نهایت متأثر از آزرده خاطربودنش؛ مدتی در شهر [[اشنویه]] اقامت کرده بود و بعدها به شدت مریض شد و توسط خانواده‌اش به بوکان بازگشته و در بیمارستان این شهر بستری می‌گردد.<ref>{{یادکرد وب |نویسنده = |نشانی=https://www.kurdistan24.net/so/program/cc7fb62e-5798-4bc1-8c24-916313b3f7b2 |عنوان= مستند حسن زیرک (زبان کردی)| ناشر = کوردستان 24 |تاریخ =تیر ۱۳۹۸ |تاریخ بازبینی=۶ تیر ۱۳۹۸}}</ref>