تاریخ گیلان در دوره صفویه: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
جز Sicaspi صفحهٔ گیلان صفوی را به تاریخ گیلان در دوره صفویه که تغییرمسیر بود منتقل کرد |
زدودن پیوندها به «محمد امین»: حذف. (توینکل) |
||
خط ۷۳:
بازگشت خان احمد خان، که هدف تنها حاکم گیلان شدن را از کف نداده بود آغازی بر دوره جدیدی از نزاعهای بیرحمانه به مدت چهارده سال بود و حاکم شیروان را هم درگیر کرد. گیلان از قحطی شدید رنج میبرد. خان احمد اندک مدتی پس از رسیدن به گیلان به بیه پس حمله کرد. قوای جمشید خان که دستور قتلعام همه سربازانش را داد و از سر آنها مناره ساخت نیروهایش را تار و مار کردند. بههرحال این تلاشهای مکرر او برای فتح یا اقلاً کنترل بیه پس را تمام نکرد. در همین زمان جمشید خان برکنار شد و دو ماه بعد در توطئهای به طراحی سردارانش کشته شد. میرزا کامران کهدم رهبر کودتا که تلاش میکرد حکومت بیه پس را برای خود تضمین کند خزانه جمشیدخان را به عنوان هدیه به همراه نامهای که جمشیدخان را متهم به پناه دادن به مقاصد شورشی میکرد به دربار فرستاد. او به مسؤولین دربار رشوه هم داد و تقاضای فرمان سلطنتی برای انتصاب به حکومت بیه پس را کرد. سلطان محمد خدابنده بی خاصیت که مشکلات بزرگتری در قلمروی خودش داشت او را به عنوان حاکم موقت بیه پس گمارد و به خان احمد که در صدد بازپسگیری کوچصفهان بود هشدار داد در امور بیه پس دخالت نکند. خان احمد که از میرزا کامران بیشتر از پیشینیانش میهراسید از دربار تقاضا کرد منطقه بین امرای قزلباش تقسیم شود. شاه که به خان احمد علاقهمند شده بود و از قتل جمشیدخان توسط میرزا کامران متنفر بود [[سلمان خان]] را به رشت فرستاد و بقیه بیه پس را بین چند امیر استاجلو تقسیم کرد.<ref name="EIrsaf"/>
در همین حین، شیرزاد ماکلوانی که ارتش بزرگی را حول مرد جوانی (قلندر پسر به گفته اسکندر بیگ) که به او محمود خان میگفت و مدعی بود پسر جمشیدخان فقید است جمع کرده بود میرزا کامران را از رشت بیرون رانده بود. شیرزاد با شاهزاده دروغین به رشت وارد شد ولی پس از این که دریافت سلمان خان در راس ارتشی رهسپار گیلان است وفاداری اش را به خان احمدخان اعلام کرد. درست در خارج رشت کشمکشی درگرفت که در آن شیرزاد اسیر شد و چند روز بعد کشته شد. امرای قزلباش که فاتحانه وارد رشت شدند ولی خود را بین جمعیتی بسیار متخاصم که آنان و سربازانشان را شب و روز مورد آزار قرار میدادند کاملاً جدا یافتند، پریشان و بی سامان به قزوین برگشتند. آنان ابراهیم خان، پسر جوانتر جمشید خان را با خود بردند و رشت را به
== فتح گیلان توسط شاه عباس ==
|