محمدرضا پهلوی: تفاوت میان نسخهها
[نسخهٔ بررسیشده] | [نسخهٔ بررسیشده] |
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
اولین تغییر متن رد شد (توسط Viera iran) که ادامهٔ نسخهٔ 29332925 توسط Rezabot بود |
Viera iran (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳۴:
| offstyle= «اعلیحضرت همایونی» و «آریامهر»
| altstyle=در زمان پادشاهی:{{سخ}}«بزرگارتشتاران»{{سخ}}در زمان ولیعهدی:{{سخ}}«والاحضرت ولایتعهد»|}}
'''محمدرضا پهلوی''' (۴ آبان ۱۲۹۸ در [[تهران]] – ۵ مرداد ۱۳۵۹ در [[قاهره]]) که به '''محمدرضاشاه پهلوی''' نیز شهرت دارد و تا پیش از انقلاب ۵۷ با عنوان رسمی '''اعلیحضرت همایونی، شاهنشاه آریامهر''' خطاب میشد،<ref>[https://www.bbc.com/persian/iran-50192918 چرا شاه تمام نمیشود؟]، ''بیبیسی فارسی''</ref> دومین و آخرین پادشاه [[دودمان پهلوی]] و آخرین [[پادشاه ایران]] از ۲۵ شهریور ۱۳۲۰ تا ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ بود. محمدرضاشاه در پی استعفای پدرش رضاشاه پهلوی و با رای مجلس شورای ملی به پیشنهاد محمدعلی فروغی برای جلوگیری از از بین رفتن تمامیت ارضی
او حاصل ازدواج [[رضاشاه]] و [[تاجالملوک|تاجالملوک آیرملو]] بود. در حالیکه ۶ سال داشت، پدرش پادشاه شد و او به [[ولیعهد سلطنت مشروطه ایران|ولیعهدی ایران]] رسید. تحصیلات مقدماتی را در
مدتی پس از نجات از یک ترور نافرجام، با تشکیل [[مجلس سنای ایران|مجلس سنا]] بر قدرت او افزودهشد. در دوران پادشاهی او، [[صنعت نفت ایران]] به رهبری [[محمد مصدق]] ملی شد. در سال ۱۳۳۲ با پشتیبانی [[سازمان اطلاعات و امنیت خارجی بریتانیا]] و [[سیا|سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا]]، کودتایی برای برکناری مصدق به راه افتاد. با شکست خوردن [[کودتای ۲۵ مرداد]]، محمدرضا شاه ایران را ترک کرد، ولی با موفقیت [[کودتای ۲۸ مرداد|کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲]] مصدق برکنار شد و شاه به ایران بازگشت.
خط ۲۲۲:
در تحلیلی نهایی، شاه نتوانست به رویاهایش در مدرنسازی ایران برسد زیرا نتوانست ملتش را با خود همراه کند. او «ایزوله» شدن خودخواستهای از مردمش را برگزید. این انزواء افسانه اتحاد شاه و مردم، براساس جذبه معنوی سلطنت را مخدوش و در پایان نابود ساخت.<ref>{{پک|زبان=en|Roger Savory|۱۹۹۳|ص=۴۵۱}}</ref>
[[پرونده:Shah and Shahbanu leaving Iran, Mehrabad International Airport - 16 January 1979.jpg|بندانگشتی|محمدرضا و فرح پهلوی که نخستوزیر شاپور بختیار همراهشان است در فرودگاه مهرآباد، به هنگام خروج از ایران در ۲۶ دی ۱۳۵۷.]]
ساختار شاهمحور قدرت در ارتش ایران و نبود آموزش کافی برای مواجهه با ناآرامیهای مدنی نتیجهای جز
سقوط دولت مصدق در سال ۱۹۵۳ میلادی، شروع دوره مطلقگرایانه سلطه شاه بود که سعی مینمود جامعه ایران را همسوی با غرب، و مخصوصاً آمریکا [[مدرنیته|مدرنیزه]] کند؛ ولی رژیم، خواسته مردم را اشتباه فهمید و با عرضه خود به عنوان دستنشانده آمریکا به غرور ملی لطمه وارد کرد. در نتیجه آن انقلاب رخ داد که در آن اشراف و طبقات غربگرا کنار زده شدند و راهی برای رادیکالیسم مذهبی و سلطه بنیادگرایی دینی باز شد.<ref>The Persian Presence in the Islamic World (Levi Della Vida Symposia), p. 104 By Ehsan Yarshater</ref>
|